کلمه جو
صفحه اصلی

upheld

انگلیسی به فارسی

تأیید، تقویت کردن، حمایت کردن از، تایید کردن


انگلیسی به انگلیسی

• upheld is the past tense and past participle of uphold.

جملات نمونه

1. Three judges unanimously upheld the sentence.
[ترجمه فردین مفاخری] سه قاضی به اتفاق آرا حکم را تایید کردند
[ترجمه ترگمان]سه قاضی به اتفاق آرا این حکم را تایید کردند
[ترجمه گوگل]سه قاضی به اتفاق آراء حکم را رد کردند

2. The higher court upheld the lower court's decision.
[ترجمه ترگمان]دادگاه عالی تصمیم دادگاه پایین تر را تایید کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه بالاتر دادگاه دادگاه پایینتر را تصویب کرد

3. The court upheld the plaintiff's claim for damages.
[ترجمه ترگمان]دادگاه ادعای شاکی را برای جبران خسارت تایید کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه ادعای شاکی برای خسارت را رد کرد

4. They have profaned the long upheld traditions of the Church.
[ترجمه ترگمان]آن ها سنت های کهن کلیسا را مورد بی حرمتی قرار دادند
[ترجمه گوگل]آنها سنت های طولانی حفظ شده کلیسا را ​​فریب داده اند

5. The judge upheld the defendant's submission and quashed his conviction.
[ترجمه ترگمان]قاضی تسلیم متهم را تایید کرد و محکومیت او را سرکوب کرد
[ترجمه گوگل]قاضی دادخواست متهم را تأیید کرد و محکومیتش را لغو کرد

6. If your complaint in not upheld, you may feel you are back to square one.
[ترجمه ترگمان]اگر شکایت شما مورد تایید قرار نگیرد، ممکن است احساس کنید که به میدان اول باز خواهید گشت
[ترجمه گوگل]اگر شکایت شما در بازپرداخت نپذیرد، ممکن است احساس کنید که مجددا به یکی از مربع ها بازگشته اید

7. A federal judge upheld the undercover methods used in the case.
[ترجمه ترگمان]یک قاضی فدرال روش های مخفی مورد استفاده در این پرونده را تایید کرد
[ترجمه گوگل]یک قاضی فدرال، روش های مخفی مورد استفاده در این پرونده را تأیید کرد

8. The court upheld an injunction barring protesters from blocking access to the company.
[ترجمه ترگمان]دادگاه حکم منع ورود معترضان به شرکت را منع کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه محکومیت اعتراض به مانع دسترسی به شرکت را رد کرد

9. The appeal court upheld a finding that the agreement was unlawful.
[ترجمه ترگمان]دادگاه استیناف یک یافته را تایید کرد که این توافقنامه غیرقانونی است
[ترجمه گوگل]دادگاه تجدید نظر اعلام کرد که این توافقنامه غیرقانونی است

10. A committed socialist, he upheld the rights of the voiceless and the underprivileged.
[ترجمه ترگمان]او یک سوسیالیست متعهد است که حقوق محرومان و محروم را تایید می کرد
[ترجمه گوگل]یک سوسیالیست متعهد، او حقوق بیگانگان و افراد فقیر را تأیید کرد

11. The conviction was upheld by the Court of Appeal.
[ترجمه ترگمان]این محکومیت توسط دادگاه استیناف تایید شد
[ترجمه گوگل]این محکومیت توسط دادگاه تجدیدنظر تأیید شد

12. The crown court, however, upheld the magistrate's decision.
[ترجمه ترگمان]با این حال دادگاه تاج تصمیم قاضی را تایید کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه تاج، با این حال، تصمیم دادگاه را رد کرد

13. The judge upheld the lower court's decision.
[ترجمه ترگمان]قاضی تصمیم دادگاه پایین تر را تایید کرد
[ترجمه گوگل]قاضی تصمیم دادگاه پایینتر را تصویب کرد

14. A federal judge upheld the undercover Methods: Used in the case.
[ترجمه ترگمان]یک قاضی فدرال روش های مخفی را تایید کرد: مورد استفاده در این پرونده
[ترجمه گوگل]یک قاضی فدرال روش های مخفی مورد استفاده در پرونده را تأیید کرد

15. The Court of Appeal upheld the appellants' convic-tions.
[ترجمه ترگمان]دادگاه تجدید نظر appellants را تایید کرد
[ترجمه گوگل]دادگاه تجدید نظر اعتقادات متهمان را تأیید کرد

پیشنهاد کاربران

تایید - تقویت

رد کردن

اعمال کردن - رعایت کردن

ابرام

درج کردن

اعمال کردن_تایید کردن


کلمات دیگر: