1. His victory had been a Pyrrhic one, costing too much in the lost friendship of the men.
[ترجمه ترگمان]پیروزی او شرم آور بود که بیش از حد در دوستی از دست رفته بود
[ترجمه گوگل]پیروزی او یک Pyrrhic بود، هزینه زیادی در دوستی گمشده مردان داشت
2. It may prove to be a Pyrrhic victory.
[ترجمه ترگمان]این می تواند نشانه پیروزی Pyrrhic باشد
[ترجمه گوگل]این ممکن است پیروزی پیروزی باشد
3. This was indeed a Pyrrhic victory, because West Indies cricket was assuredly the loser.
[ترجمه ترگمان]در واقع این یک پیروزی شرم آور بود، چون جیرجیرک در هند غربی، مسلما بازنده بود
[ترجمه گوگل]این در واقع یک پیروزی پیرونی بود، زیرا کریکت غرب اندی قطعا بازنده بود
4. It was a pyrrhic victory for both sides.
[ترجمه ترگمان]این یک پیروزی بزرگ برای هر دو طرف بود
[ترجمه گوگل]این یک پیروزی پیروزی برای هر دو طرف بود
5. Inflation seemed like a pyrrhic victory, almost a tease.
[ترجمه ترگمان]تورم شدید شده به نظر یک پیروزی pyrrhic بود
[ترجمه گوگل]تورم به نظر می رسید یک پیروزی پیروزی، تقریبا یک کسی را دست انداختن
6. This is a Pyrrhic victory for Basildon council.
[ترجمه ترگمان]این پیروزی Pyrrhic برای شورای Basildon است
[ترجمه گوگل]این یک پیروزی پیروزی برای شورای بسدیل است
7. Our winning the opening game was a Pyrrhic victory, as our leading scorer was seriously injured.
[ترجمه ترگمان]پیروزی ما در بازی افتتاحیه یک پیروزی Pyrrhic بود، چرا که بهترین گلزن تیم ما به شدت مجروح شد
[ترجمه گوگل]پیروزی پیروزی پیروزی ما در پیروزی ما بود، زیرا گلزن اصلی ما به طور جدی مجروح شده بود
8. Sadly, it was a pyrrhic victory.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه، یه پیروزی pyrrhic بود
[ترجمه گوگل]متاسفانه، این پیروزی پیروزی بود
9. They get excited about their Pyrrhic victory.
[ترجمه ترگمان]آن ها در مورد پیروزی Pyrrhic هیجان زده می شوند
[ترجمه گوگل]آنها در مورد پیروزی Pyrrhic خود هیجان زده هستند
10. This is why I say this is a Pyrrhic victory.
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل است که می گویم این یک پیروزی Pyrrhic است
[ترجمه گوگل]به همین دلیل است که می گویم این یک پیروزی پیروزی است
11. I know, just because it was a Pyrrhic victory for them.
[ترجمه ترگمان] میدونم، فقط به خاطر اینکه یه پیروزی شرم آور برای اونا بود
[ترجمه گوگل]من می دانم، فقط به خاطر آن بود که پیروزی پیروزی برای آنها بود
12. The current proposal could prove pyrrhic victory, however.
[ترجمه ترگمان]با این حال، پیشنهاد کنونی می تواند پیروزی pyrrhic را اثبات کند
[ترجمه گوگل]پیشنهاد فعلی می تواند پیروزی پیروزی را ثابت کند
13. But the smoke of those Pyrrhic triumphs cleared to reveal America in trouble.
[ترجمه ترگمان]اما دود آن پیروزی های Pyrrhic برای آشکار ساختن آمریکا به دردسر افتاد
[ترجمه گوگل]اما دود از آن پیروزی Pyrrhic پاک شد تا امریکا را در معرض مشکل قرار دهد
14. She won the court case, but it was a Pyrrhic victory because she had to pay so much in legal fees.
[ترجمه ترگمان]او در پرونده دادگاه برنده شد، اما این یک پیروزی Pyrrhic بود، زیرا مجبور بود حقوق قانونی زیادی بپردازد
[ترجمه گوگل]او پرونده دادگاه را برد، اما پیروزی پیروزی بود زیرا او مجبور بود تا هزینه های قانونی را پرداخت کند