کلمه جو
صفحه اصلی

cuss


معنی : فحش، نفرین، لعنت، فحش دادن، نفرین کردن
معانی دیگر : (عامیانه)، رجوع شود به: curse، (انسان یا حیوان) مزاحم، سرخر، اذیت کننده، دشنام دادن، بد و بیراه گفتن

انگلیسی به فارسی

( curse =) فحش، لعنت، فحش دادن، نفرین کردن


سکته مغزی، فحش، نفرین، لعنت، فحش دادن، نفرین کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: cusses, cussing, cussed
• : تعریف: (informal) to swear or curse.
مشابه: curse, swear

- She cusses like a sailor.
[ترجمه ترگمان] اون cusses مثل یه ملوان
[ترجمه گوگل] او مانند یک ملوان می گوید
فعل گذرا ( transitive verb )
• : تعریف: (informal) to exhibit strong disapproval of, esp. by swearing (often fol. by "out").

- He cussed me out for making just one mistake!
[ترجمه ترگمان] اون به من فحش داد که فقط یه اشتباه رو مرتکب شدم
[ترجمه گوگل] او فقط یک اشتباه را به من داد!
اسم ( noun )
• : تعریف: (informal) an unpleasant or eccentric person or animal.

- My landlord is an ornery cuss.
[ترجمه ترگمان] صاحبخونه من یه آدم ornery
[ترجمه گوگل] صاحبخانه من یک جنجالی است

• guy, character; curse
curse, use obscene language
if someone cusses, they say rude or offensive words because they are angry; an informal, old-fashioned word.

مترادف و متضاد

فحش (اسم)
abuse, damn, curse, swearing, cuss, darn, swearword, vilification, malison, revilement

نفرین (اسم)
curse, cuss, imprecation, malison, execration

لعنت (اسم)
curse, cuss, damnation, malediction, execration

فحش دادن (فعل)
abuse, insult, curse, cuss, swear

نفرین کردن (فعل)
curse, cuss, anathematize, beshrew, imprecate

جملات نمونه

1. cuss word
دشنام

2. He's an awkward / queer old cuss.
[ترجمه ترگمان]اون یه شوخی عجیب و غریب و عجیب و غریب است
[ترجمه گوگل]او عجیب و غریب / عجیب و غریب قدیمی است

3. Tom's an awkward/stupid/irritable cuss!
[ترجمه ترگمان]تام یک شوخی زشت و stupid است!
[ترجمه گوگل]تام یک مزاحم بی دست و پا / احمقانه / تحریک پذیر است!

4. He's an awkward cuss.
[ترجمه ترگمان]اون یه آدم بی دست و پا و awkward
[ترجمه گوگل]او یک گوشه گیر بی دست و پا است

5. Being the contrary cuss he was, he did not find this overnight change of ambience entirely melancholy.
[ترجمه ترگمان]برخلاف آنچه که بود، این تغییر شبانه را کاملا melancholy نمی یافت
[ترجمه گوگل]او بر خلاف حرف او بود، او این تغییر یک شبه محیط را به طور کامل خفیف ندیده بود

6. It says that a boxer can not cuss at the audience during a match.
[ترجمه ترگمان]این گزارش می گوید که یک بوکسور نمی تواند در طی یک مسابقه به حضار توهین کند
[ترجمه گوگل]این می گوید که یک بوکسور نمی تواند در یک مسابقه با مخاطب صحبت کند

7. It is kisstomary cuss the bride.
[ترجمه ترگمان]به عروس می گن عروس
[ترجمه گوگل]این kisstomary عروس را می بیند

8. Sigal and Cuss will continue to work together until that time.
[ترجمه ترگمان]Sigal و Cuss تا آن زمان به هم کار خود ادامه خواهند داد
[ترجمه گوگل]سیگال و کوس تا آن زمان به همکاری با هم ادامه خواهند داد

9. We are asked to give feedback, not cuss him out for not talking back.
[ترجمه ترگمان]از ما خواسته می شود که بازخورد بدهیم، نه اینکه او را سرزنش کنیم که صحبت نکنند
[ترجمه گوگل]ما از شما خواسته شده است که بازخوردی را بیابیم و از حرف زدن برای او صحبت نکنیم

10. His ideas are not worth a tinker's cuss; they are all borrowed from others.
[ترجمه ترگمان]عقاید او ارزش a را ندارد؛ همه از دیگران قرض گرفته اند
[ترجمه گوگل]ایده های او ارزش یک سخنرانی مهربان نیستند؛ همه آنها از دیگران قرض گرفته شده اند

11. Objective To dis - cuss the selection and manufacture of ideal extracellular supporting materials in bone tissue engineering.
[ترجمه ترگمان]هدف از این، انتخاب و تولید مواد پشتیبان خارج از خارج سلولی در مهندسی بافت استخوان است
[ترجمه گوگل]هدف بررسی و انتخاب مواد حمایت کننده از خارج سلولی ایده آل در مهندسی بافت استخوانی است

12. Will Smith don't got to cuss in his raps to sell records.
[ترجمه ترگمان]ویل اسمیت مجبور نیست cuss را به فروش برساند
[ترجمه گوگل]ویل اسمیت در رپ ها خود برای فروش اسناد صحبت نمی کند

13. I don't give a tinker's cuss for what he thinks.
[ترجمه ترگمان]من برای چیزی که اون فکر می کنه نیستم
[ترجمه گوگل]من چیزی را که او فکر می کنم نفهمیدم

14. Still want to act like a cuss?
[ترجمه ترگمان]هنوز می خواهی مثل یک شوخی رفتار کنی؟
[ترجمه گوگل]هنوز میخواهید مثل یک مزخرف عمل کنید؟

15. In fact, credit is false mostly the cuss of a demon that C 2 C platform avoids hard. Sentence dictionary
[ترجمه ترگمان]در حقیقت، اعتبار بیشتر the یک شیطان است که پلتفرم ۲ C به سختی از آن اجتناب می کند فرهنگ لغت
[ترجمه گوگل]در حقیقت، اعتبار غلط است که اغلب از سوی یک دیو است که پلت فرم C 2 C از سختی اجتناب می کند فرهنگ لغت جمله

اصطلاحات

cuss word

دشنام


cussing and kicking

(با) فحش و لگد


پیشنهاد کاربران

عوضی_لاشی


کلمات دیگر: