کلمه جو
صفحه اصلی

pyxidium


معنی : مجری
معانی دیگر : رجوع شود به: pyxis، کپسول گیاهی که نیمی از ان در اثر شکفتن بازواز نیم پایینش جدا میگردد

انگلیسی به فارسی

(گیاه‌شناسی) کپسول گیاهی که نیمی از آن در اثر شکفتن بازو از نیم پایینش جدا می‌گردد، مجری


پیکسیدیم، مجری


مترادف و متضاد

مجری (اسم)
executive, enforcer, executer, pyxidium


کلمات دیگر: