کلمه جو
صفحه اصلی

upcast


هرچیز بالا آورده یا بالا افکنده شده، فرازافکند، (زمین شناسی) رجوع شود به: upthrow، (معدن) چاه خروجی هوا، هوابر، فراز افکنده

انگلیسی به فارسی

هرچیز بالا آورده یا بالا افکنده شده، فرازافکند


(زمین شناسی) رجوع شود به: upthrow


(معدن) چاه خروجی هوا، هوابر


فراز افکنده


فرازسوی، روبهبالا، زبرسوی


جملات نمونه

1. Once an object has been upcast to an interface type, only the members specified in the interface can be used.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک شی به نوع رابط وصل شده است، تنها اعضای مشخص شده در فصل مشترک می توانند استفاده شوند
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک شی به یک نوع رابط افزوده شده است، تنها اعضای مشخص شده در رابط می توانند مورد استفاده قرار گیرند

2. The child looked at her father with upcast eyes.
[ترجمه ترگمان]کودک با چشمان upcast به پدرش نگاه می کرد
[ترجمه گوگل]کودک به پدرش نگاه کرد

3. The word by his appealing look upcast.
[ترجمه ترگمان]این کلمه را با نگاه جذاب خود بر زبان آورد
[ترجمه گوگل]این کلمه به نظر او جذاب است

4. As for the upcast operator, if the compiler cannot infer a specific target type from the context, it reports an error.
[ترجمه ترگمان]در مورد عملگر upcast، اگر کامپایلر نمی تواند نوع هدف خاصی را از متن استنباط کند، یک خطا را گزارش می دهد
[ترجمه گوگل]همانطور که برای اپراتور upcast، اگر کامپایلر نمیتواند یک نوع هدف مشخص را از context بیابد، خطایی را گزارش می دهد

5. All you need to do is upcast from the derived class and never look back to see what exact type of object you're dealing with. Everything is handled through polymorphism.
[ترجمه ترگمان]تنها کاری که شما باید انجام دهید این است که از کلاس مشتق بگیرید و هرگز به پشت سر نگاه نکنید تا ببینید چه نوع خاصی از چیزی که با آن سر و کار دارید را ببینید همه چیز از طریق پلی مورفیسم انجام می شود
[ترجمه گوگل]همه چیزهایی که باید انجام دهید این است که از کلاس مشتق شده پر شده و هرگز نگاهی نکنید تا ببینید کدام نوع دقیق شی مورد نظر شماست همه چیز از طریق پلی مرفیسم انجام می شود

6. Since all objects in the class pool are upcast to their common base class, the polymorphism of the method leads to that which object method will be executed can only be ascertained at runtime.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که همه اشیا در استخر کلاس به طبقه پایه مشترک خود تقسیم می شوند، پلی مورفیسم این روش منجر به آن می شود که کدام روش شی می تواند تنها در زمان اجرا مشخص شود
[ترجمه گوگل]از آنجاییکه تمام اشیاء در استخر کلاس، به کلاس پایه مشترکشان افزوده می شوند، چندشکلی بودن روش منجر به آن خواهد شد که روش شیء اجرا شود، تنها می تواند در زمان اجرا مشخص شود

7. The student looked at his teacher with upcast eyes.
[ترجمه ترگمان]دانش آموز با چشمان upcast به معلمش نگاه کرد
[ترجمه گوگل]دانش آموز با چشمهایش نگاه کرد

8. When you use the upcast operator, the compiler attempts to infer the type you are converting to from the context.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که شما از عملگر upcast استفاده می کنید، کامپایلر تلاش می کند تا نوع شما را که از متن تبدیل می کنید استنتاج کند
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما از اپراتور upcast استفاده می کنید، کامپایلر تلاش می کند تا نوعی را که از طریق context به آن تبدیل می کنید، بفهمید

9. The idea of inheriting from a base class without being able to downcast to it or upcast to the base just seemed silly.
[ترجمه ترگمان]فکر ارث بردن از یک طبقه متوسط، بی آن که قادر به پایین رفتن آن باشد، یا به این شکل احمقانه جلوه کند
[ترجمه گوگل]ایده به ارث بردن از یک کلاس پایه بدون اینکه بتواند به آن برسد یا به پایه برسد، به نظر می رسید احمقانه است

10. On January president of limited company of giant network group Ms. Liu Wei is in China upcast of game industry annual meeting goes out " win in giant " plan.
[ترجمه ترگمان]در ماه ژانویه، رئیس شرکت محدود گروه شبکه عظیم، خانم لیو وی وی در چین است، نشست سالانه صنعت بازی \"برنده\" طرح عظیم \" می شود
[ترجمه گوگل]در ماه ژانویه رئیس جمهور شرکت محدود گروه شبکه غول پیکر خانم لیو وی در چین در حال ظهور بازی های سالانه صنعت بازی می رود 'پیروزی در برنامه غول پیکر'

11. When a class has implemented an interface, objects created from that class can be upcast to the interface type, as demonstrated by Listing 12-
[ترجمه ترگمان]هنگامی که یک کلاس یک رابط را پیاده می کند، اشیا ایجاد شده از این کلاس را می توان به نوع رابط، همانطور که در لیست ۱۲ نشان داده شده است، نشان داد
[ترجمه گوگل]هنگامی که یک کلاس یک رابط را اجرا می کند، اشیاء ایجاد شده از آن کلاس می توانند به نوع رابط اضافه شوند، همانطور که در Listing 12-

12. In this simulation model, the motion of the anvil was divided into the vibration phase and the upcast motion phase.
[ترجمه ترگمان]در این مدل شبیه سازی، حرکت سندان به فاز ارتعاشی و فاز حرکت upcast تقسیم شد
[ترجمه گوگل]در این مدل شبیه سازی، حرکت یقه به فاز ارتعاش و فاز حرکتی تقسیم شد

پیشنهاد کاربران

ریخته گری رو به بالا


کلمات دیگر: