(پزشکی - درد جایی از بدن که علت آن در جای دیگر است) درد پسگشتی، درد منتقل شده، درد رجوعی
referred pain
(پزشکی - درد جایی از بدن که علت آن در جای دیگر است) درد پسگشتی، درد منتقل شده، درد رجوعی
انگلیسی به فارسی
(پزشکی - درد جایی از بدن که علت آن در جای دیگر است) درد پسگشتی، درد منتقل شده، درد رجوعی
ارجاع درد
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: pain felt in a different part of the body from that in which it originates.
جملات نمونه
1. Angina pectoris can cause referred pain in the left shoulder.
[ترجمه ترگمان]Angina pectoris می توانند باعث درد منسوب در شانه چپ شوند
[ترجمه گوگل]Angina pectoris می تواند باعث بروز درد در شانه چپ شود
[ترجمه گوگل]Angina pectoris می تواند باعث بروز درد در شانه چپ شود
2. Pain in the right shoulder can be referred pain from gallbladder disease.
[ترجمه ترگمان]درد در شانه راست می تواند از درد ناشی از بیماری کیسه صفرا برخوردار باشد
[ترجمه گوگل]درد در شانه راست می تواند درد ناشی از بیماری کیسه صفرا باشد
[ترجمه گوگل]درد در شانه راست می تواند درد ناشی از بیماری کیسه صفرا باشد
3. Referred pain and local twitch response are confirmatory signs of MTrPs.
[ترجمه ترگمان]درد Referred و واکنش twitch محلی نشانه تاییدی است
[ترجمه گوگل]درد ناشی و واکنش موضعی محلی نشانه های تأیید کننده MTrP است
[ترجمه گوگل]درد ناشی و واکنش موضعی محلی نشانه های تأیید کننده MTrP است
4. The present results suggest that the nociceptive syndrome of cervical zygapophyseal joints with pain in human upper limb might be the referred pain occurring in the level of the DRG.
[ترجمه ترگمان]نتایج حاضر نشان می دهد که سندروم nociceptive از استخوان های گردنی گردنی، درد در عضو بالای انسان ممکن است درد منسوب در سطح the باشد
[ترجمه گوگل]نتایج حاضر نشان می دهد که سندرم غیروفیونی ناشی از مفاصل زاگاوپوفیزیک گردنی با درد در اندام فوقانی ممکن است درد ارجاع شده در سطح DRG باشد
[ترجمه گوگل]نتایج حاضر نشان می دهد که سندرم غیروفیونی ناشی از مفاصل زاگاوپوفیزیک گردنی با درد در اندام فوقانی ممکن است درد ارجاع شده در سطح DRG باشد
5. Objective To study the effects of ketamine combined with fentanyl in preemptive analgesia inhibiting visceral referred pain in abdominal surgery and on pain relief after operation.
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه اثرات of همراه با fentanyl در preemptive preemptive inhibiting مانع از درد در عمل شکمی و تسکین درد پس از عمل است
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات کتامین همراه با فنتانیل در بیهوشی پیشگیرانه مهار درد ارجاعی احشائی در جراحی شکمی و کاهش درد بعد از عمل است
[ترجمه گوگل]هدف مطالعه اثرات کتامین همراه با فنتانیل در بیهوشی پیشگیرانه مهار درد ارجاعی احشائی در جراحی شکمی و کاهش درد بعد از عمل است
6. Post-laparoscopy shoulder pain is thought to result when carbon dioxide, used for insufflation, irritates the phrenic nerve, leading to referred pain at C
[ترجمه ترگمان]درد شانه پس از شانه وقتی تصور می شود که کربن دی اکسید که برای insufflation استفاده می شود، عصب phrenic را عصبانی می کند و منجر به درد منسوب در C می شود
[ترجمه گوگل]درد شانه پس از لاپاروسکوپی به این معناست که وقتی دی اکسید کربن، برای انسفال شدن استفاده می شود، عصب دیواره فورنیک را تحریک می کند، و منجر به درد اشاره شده در C
[ترجمه گوگل]درد شانه پس از لاپاروسکوپی به این معناست که وقتی دی اکسید کربن، برای انسفال شدن استفاده می شود، عصب دیواره فورنیک را تحریک می کند، و منجر به درد اشاره شده در C
7. Mechanical causes include coccygeal contusion, luxation, hypermobility or tumor. Neurogenic causes include referred pain from lumbar or sacral roots, or dysfunction of the autonomic nervous system.
[ترجمه ترگمان]علل مکانیکی شامل coccygeal contusion، luxation، hypermobility یا تومور می باشد علل neurogenic شامل درد منسوب به ریشه های lumbar یا sacral، یا اختلال عملکرد سیستم عصبی خود مختار است
[ترجمه گوگل]علل مکانیکی شامل کنکاش کوکسیال، لوکاسیون، حرکات زیاد یا تومور است علل نوروژنیک شامل درد اشاره شده از ریشه های کمری یا ساکولار یا اختلال عملکرد سیستم عصبی اتونوم است
[ترجمه گوگل]علل مکانیکی شامل کنکاش کوکسیال، لوکاسیون، حرکات زیاد یا تومور است علل نوروژنیک شامل درد اشاره شده از ریشه های کمری یا ساکولار یا اختلال عملکرد سیستم عصبی اتونوم است
8. Results: All patients were cured, and no complications as referred pain occurred or recent recurrence.
[ترجمه ترگمان]نتایج: همه بیماران درمان شدند و هیچ مشکلی که به درد ارجاع داده شد و یا حادثه اخیر رخ نداد
[ترجمه گوگل]نتایج همه بیماران درمان شدند و هیچگونه عوارضی مانند درد ارجاع نشدنی یا عود مجدد وجود نداشت
[ترجمه گوگل]نتایج همه بیماران درمان شدند و هیچگونه عوارضی مانند درد ارجاع نشدنی یا عود مجدد وجود نداشت
9. The long axonal reflex is a part of acupoints and meridian activities and ralated to mechanism of referred pain.
[ترجمه ترگمان]واکنش دراز مدت بخشی از نقاط طب سوزنی و نصف النهار و ralated به مکانیزم درد منسوب است
[ترجمه گوگل]رفلکس آکسون طولانی بخشی از فعالیت های متناوب و مریدین است و به مکانیزم درد ارجاع شده است
[ترجمه گوگل]رفلکس آکسون طولانی بخشی از فعالیت های متناوب و مریدین است و به مکانیزم درد ارجاع شده است
10. This study provided a data to clarify the essence of meridian and the mechanism of referred pain.
[ترجمه ترگمان]این مطالعه به ارایه یک داده برای روشن کردن ماهیت نصف النهار و مکانیسم درد اشاره کرد
[ترجمه گوگل]این مطالعه داده هایی را برای روشن کردن ماهیت مریدین و مکانیسم درد ارجاع داده است
[ترجمه گوگل]این مطالعه داده هایی را برای روشن کردن ماهیت مریدین و مکانیسم درد ارجاع داده است
پیشنهاد کاربران
درد ارجاعی: دردی که در محلی دور از عوامل درد حس شود.
کلمات دیگر: