کلمه جو
صفحه اصلی

cud


معنی : نشخوار، تنباکوی جویدنی
معانی دیگر : نشوار (خوراک نیم جویده ای که جانوران نشخوارگر از معده ی اول خود به دهان باز می گردانند و می جوند)، تفکر، تعمق

انگلیسی به فارسی

نشخوار، تنباکوی جویدنی، تفکر، تعمق


کادو، نشخوار، تنباکوی جویدنی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
عبارات: chew the cud
• : تعریف: a quantity of food that certain animals such as cows bring up from the first stomach to chew again.

• small amount of food brought up to the mouth from the first stomach to be chewed a second time (in ruminants)
when cows chew the cud, they chew their partly digested food over and over again.

مترادف و متضاد

نشخوار (اسم)
champ, rumination, quid, cud, chew

تنباکوی جویدنی (اسم)
cud

جملات نمونه

1. chew the cud
1- نشخوار کردن 2- تعمق کردن،بازاندیشی کردن،مداقه کردن

2. He sat for a moment chewing the cud before he spoke.
[ترجمه ترگمان]لحظه ای نشست و مشغول نشخوار کردن نشخوار شد
[ترجمه گوگل]او قبل از اینکه صحبت کند، یک لحظه جویدن میوه را دید

3. After chewing the cud for a minute or two, they continue the fight.
[ترجمه ترگمان]پس از جویدن به مدت یک یا دو دقیقه، آن ها به مبارزه ادامه می دهند
[ترجمه گوگل]پس از جویدن دسر برای یک دقیقه یا دو، آنها مبارزه را ادامه می دهند

4. All around me camels sat peacefully chewing the cud.
[ترجمه ترگمان]شترها در اطراف من نشسته بودند و آرام مشغول نشخوار کردن نشخوار بودند
[ترجمه گوگل]در اطراف من شترها صمیمی نشسته بودند

5. And Wrigley was smart enough to furnish the cud.
[ترجمه ترگمان]و Wrigley اونقدر باهوش بود که نشخوار کنه
[ترجمه گوگل]و وریگلی به اندازه کافی هوشمند بود تا مادر را تهیه کند

6. When they chew their cud, they regurgitate some food renew all this gas comes out.
[ترجمه ترگمان]زمانی که نشخوار می کنند، مقداری غذا regurgitate و تمام این گاز را تجدید می کنند
[ترجمه گوگل]وقتی آنها میخورند، برخی از مواد غذایی را از بین می برند و این گاز تمام می شود

7. I will no longer chew the cud of misfortune that Fate ekes out to us.
[ترجمه ترگمان]من دیگر نشخوار کردن بدبختی را که سرنوشت ما را به سوی ما دراز می کند، chew
[ترجمه گوگل]من دیگر نمی خواهم بمیرم که سرنوشت به ما بی اعتنایی کند

8. I chewed the cud for a couple of days before deciding to refuse your offer.
[ترجمه ترگمان]چند روز قبل از اینکه پیشنهاد شما را رد کنم نشخوار کردم
[ترجمه گوگل]چند ساعت قبل از تصمیم گیری برای رد پیشنهاد خودم، برای چند روز به زادگیش رفتم

9. I can graze, ruminate, and work over my cud, inharmony with nature, and get milked gently on schedule by WandaPudnick's Kiehl's-moisturized hands.
[ترجمه ترگمان]من می توانم استراحت کنم، فکر کنم، و روی cud کار کنم، با طبیعت کنار بیایم، و با دست نمناک WandaPudnick s را به آرامی milked
[ترجمه گوگل]من می توانم گرسنگی، سرخ کردن، و کار بر روی گربه من، ناهموار با طبیعت، و به آرامی در زمان برنامه ریزی شده توسط WandePudnick دست Kiehl- مرطوب

10. Mechanical blending of cud PVC was explored to improve the fluidity of PVC.
[ترجمه ترگمان]ترکیب مکانیکی PVC برای بهبود جریان PVC مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ترکیب مکانیکی PVC پلاستیکی برای بهبود سیالیت PVC مورد بررسی قرار گرفت

11. The ammoniated straw can improve sapidity of cud chewer, and increase feed intake, the level of energy and nonprotein.
[ترجمه ترگمان]کاه ammoniated می تواند sapidity of را بهبود بخشد و جذب خوراک، سطح انرژی و nonprotein را افزایش دهد
[ترجمه گوگل]نیترات آمونیاک می تواند سبب افزایش ساییدگی و افزایش مصرف غذا، میزان انرژی و غیر پروتئین را بهبود بخشد

12. The ruminant, reason, chews a poisoned cud.
[ترجمه ترگمان]The، برهان، نشخوار کننده نشخوار می کنند
[ترجمه گوگل]عصبانیت، دلیل، جوجه را سمس می کند

13. A bout of feeding early in the morning is followed by a lie down during which they chew the cud.
[ترجمه ترگمان]یک مسابقه تغذیه در اوایل صبح با دروغی که در آن نشخوار می کنند، دنبال می شود
[ترجمه گوگل]یک دوره تغذیه در اوایل صبح به دنبال دروغ می افتد که در طی آن آنها را میخنداند

14. It is as much a pattern of their inner being as is tail-wagging or chewing the cud.
[ترجمه ترگمان]این به همان اندازه الگوی درونی آن ها است که دم تکان می دهد یا نشخوار می کند
[ترجمه گوگل]این همان الگوی موجود درونی خود است که دم دم زدن یا جویدن آدامس است

15. After retirement, he has enough time to chew the cud of his past.
[ترجمه ترگمان]بعد از بازنشستگی، وقت کافی برای نشخوار کردن گذشته داره
[ترجمه گوگل]پس از بازنشستگی، او زمان کافی برای نیش زدن گذشته اش دارد

اصطلاحات

chew the cud

1- نشخوار کردن 2- تعمق کردن، بازاندیشی کردن، مداقه کردن


پیشنهاد کاربران

cud ( کشاورزی - علوم دامی )
واژه مصوب: نشخواره
تعریف: لقمه ای از خوراکی که قبلاً خورده شده است و برای جویدن مجدد به دهان نشخوارکنندگان بازمی گردد


کلمات دیگر: