داخل موضوع، درست در جای خود، بهنگام، بموقع
up to the mark
داخل موضوع، درست در جای خود، بهنگام، بموقع
انگلیسی به انگلیسی
• at the correct level, of the appropriate level
جملات نمونه
1. I've got flu, so I'm not quite up to the mark.
[ترجمه ترگمان]من سرماخوردگی دارم، بنابراین کاملا به هدف نزدیک نشدم
[ترجمه گوگل]من آنفولانزا دارم، بنابراین من کاملا به علامت نیستم
[ترجمه گوگل]من آنفولانزا دارم، بنابراین من کاملا به علامت نیستم
2. Her school work isn't quite up to the mark.
[ترجمه ترگمان]کار مدرسه اش به اندازه کافی زیاد نیست
[ترجمه گوگل]کار مدرسه او کاملا به علامت نیست
[ترجمه گوگل]کار مدرسه او کاملا به علامت نیست
3. I'm not feeling quite up to the mark today.
[ترجمه ترگمان]امروز هیچ احساسی نسبت به نشان دادن ندارم
[ترجمه گوگل]امروز احساس خوبی ندارم
[ترجمه گوگل]امروز احساس خوبی ندارم
4. Your grammar is not quite up to the mark.
[ترجمه ترگمان]دستور زبان شما کام لا مشخص نیست
[ترجمه گوگل]دستور زبان شما کاملا به علامت نیست
[ترجمه گوگل]دستور زبان شما کاملا به علامت نیست
5. I'm not feeling up to the mark at the moment.
[ترجمه ترگمان]من هیچ احساسی نسبت به این لحظه ندارم
[ترجمه گوگل]من احساس نمیکنم در حال حاضر
[ترجمه گوگل]من احساس نمیکنم در حال حاضر
6. Your work isn't really up to the mark.
[ترجمه ترگمان]کارت واقعا به علامت بستگی نداره
[ترجمه گوگل]کار شما واقعا به علامت نیست
[ترجمه گوگل]کار شما واقعا به علامت نیست
7. Her latest batch of work just isn't up to the mark.
[ترجمه ترگمان]آخرین محصول کارش فقط به علامت بستگی نداره
[ترجمه گوگل]آخرین بیت کاریش فقط به علامت نیست
[ترجمه گوگل]آخرین بیت کاریش فقط به علامت نیست
8. Her work just isn't up to the mark.
[ترجمه ترگمان]کارش فقط به خاطر علامت نیست
[ترجمه گوگل]کار او فقط به علامت نیست
[ترجمه گوگل]کار او فقط به علامت نیست
9. The book doesn't come up to the mark.
[ترجمه ترگمان]کتاب به نشانه جواب نمی ده
[ترجمه گوگل]این کتاب به علامت نرسیده است
[ترجمه گوگل]این کتاب به علامت نرسیده است
10. His work is not up to the mark.
[ترجمه ترگمان]کار او به هدف بستگی ندارد
[ترجمه گوگل]کار او به علامت نیست
[ترجمه گوگل]کار او به علامت نیست
11. Her technique is not quite up to the mark.
[ترجمه ترگمان]روش او دقیقا به این علامت بستگی ندارد
[ترجمه گوگل]تکنیک او کاملا به علامت نیست
[ترجمه گوگل]تکنیک او کاملا به علامت نیست
12. Do you feel up to the mark this morning?
[ترجمه ترگمان]امروز صبح متوجه علامت شدی؟
[ترجمه گوگل]آیا امروز صبح احساس می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا امروز صبح احساس می کنید؟
13. She hasn't been feeling up to the mark lately.
[ترجمه ترگمان]این اواخر اصلا به این نکته توجه نکرده است
[ترجمه گوگل]او اخیرا احساس عصبانیت نکرده است
[ترجمه گوگل]او اخیرا احساس عصبانیت نکرده است
14. Quality and reliability are getting back up to the mark.
[ترجمه ترگمان]کیفیت و قابلیت اعتماد در حال افزایش است
[ترجمه گوگل]کیفیت و قابلیت اطمینان به عقب برمی گردند
[ترجمه گوگل]کیفیت و قابلیت اطمینان به عقب برمی گردند
15. This work is scarcely up to the mark.
[ترجمه ترگمان]این کار به سختی به علامت بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این کار تقریبا تا علامت است
[ترجمه گوگل]این کار تقریبا تا علامت است
پیشنهاد کاربران
قابل قبول، کافی، مناسب، شایسته
کلمات دیگر: