کلمه جو
صفحه اصلی

cutaneous


معنی : پوستی، جلدی
معانی دیگر : وابسته به پوست (انسان و حیوان) پوستی، روپوستی

انگلیسی به فارسی

پوستی، جلدی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: cutaneously (adv.)
• : تعریف: of, concerning, or having an effect upon skin.

• of or relating to the skin

مترادف و متضاد

پوستی (صفت)
skinny, cortical, cutaneous, dermal, corticate, made of skin

جلدی (صفت)
cutaneous, dermal

جملات نمونه

1. cutaneous infection
عفونت (گندش) پوستی

2. cutaneous nerve
عصب پوستی

3. Head severed two of the cutaneous nerves in his left forearm and sutured the ends together.
[ترجمه ترگمان]سر آن دو تن از اعصاب جلدی را در ساعد چپش قطع کرد و انتهای آن را با هم تقسیم کرد
[ترجمه گوگل]سر دو قسمت اعصاب جلویی را در ساعد چپ خود قطع کرد و سرها را به هم زد

4. Cutaneous metastasis from hepatocellular carcinoma is rare.
[ترجمه ترگمان]گسترش متاستاز از ۵ carcinoma نادر است
[ترجمه گوگل]متاستاز پوستی از کارسینوم سلولهای عصبی نادر است

5. Objective For explores the effectiveness about treatment of cutaneous nerve entrapment syndrome ( CNES ) by mechanical vibration.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی اثربخشی درمان سندرم (CNES)اعصاب جلدی (CNES)به وسیله ارتعاشات مکانیکی
[ترجمه گوگل]هدف: برای اثربخشی در مورد درمان سندرم نفوذ عصب پوستی (CNES) با ارتعاش مکانیکی مورد بررسی قرار گرفته است

6. Objective Cutaneous microcirculation was measured in heart failure rat model induced by ascending aorta banding.
[ترجمه ترگمان]هدف Cutaneous microcirculation در مدل موش شکست قلب ناشی از banding ascending aorta اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]هدف میکروسیرکولاسیون پوستی در مدل موش های نارسایی قلب ناشی از افزایش بطن آئورت اندازه گیری شد

7. The distribution of cutaneous and joint branches of suprascapular nerve were investigated in 30 adult cadavers.
[ترجمه ترگمان]توزیع شاخه های پوست و مفاصل joint در ۳۰ جسد بزرگ سال بررسی شد
[ترجمه گوگل]توزیع شاخه های پوستی و مفصلی عصب سوپراپاپالال در 30 فرد بزرگسال مورد بررسی قرار گرفت

8. The caliber of the most cutaneous arteries is large enough for microsurgical vaso- anastomosis.
[ترجمه ترگمان]میزان the پوستی به اندازه کافی برای microsurgical vaso بزرگ است
[ترجمه گوگل]کالیبره ترین شریان های پوستی به اندازه کافی بزرگ است وازوآآنستوموز میکروسکوپیک

9. The cutaneous metaplastic synovial cyst is a recently described intradermal cyst lined by a membrane that resembles hyperplastic synovium.
[ترجمه ترگمان]کیست metaplastic پوست یک کیست intradermal است که به تازگی intradermal کیست را توصیف می کند که شبیه a synovium است
[ترجمه گوگل]کیست سینوویال متاپلستیک جلدی یک کیست داخل کبدی است که به تازگی توصیف شده و توسط یک غشائی شبیه به سینوویوم هیپرپلازی است

10. Have hives, rashes, weeping eczema, cutaneous ulcers, swelling, sores, papular lesions, itchy dermatitis?
[ترجمه ترگمان]کندوهای خود، جوش ها، اگزما، ulcers cutaneous، ورم، زخم، lesions، lesions papular، درماتیت itchy؟
[ترجمه گوگل]آیا کندو، بثورات، اگزما گریه، زخم های پوستی، تورم، زخم، ضایعات پاپولا، درماتیت خارش دار است؟

11. We discovered that all the cutaneous arteries are distributed in arborescent type.
[ترجمه ترگمان]ما کشف کردیم که تمام شریان های های پوست در نوع arborescent توزیع شده اند
[ترجمه گوگل]ما کشف کردیم که تمام شریان های پوستی در نوع بذر توزیع شده اند

12. To form muscular cutaneous flap by separating the orbicular muscle of the eye to the eye socket, using blunt separation and sharp separation.
[ترجمه ترگمان]برای تشکیل دریچه عضلانی عضلانی با جدا کردن ماهیچه orbicular چشم به سوکت چشم، با استفاده از تفکیک کند و جداسازی شدید
[ترجمه گوگل]برای تشکیل فلاپ عضلانی پوست با جدا کردن عضله دور شکاف از چشم به سوکت چشم، با استفاده از جداسازی بلت و جداسازی شدید

13. Cutaneous anthrax is the most common type and accounts for approximately 95% of cases.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۹۵ درصد از موارد مربوط به سیاه زخم از نوع متداول هستند
[ترجمه گوگل]سم زدایی پوستی شایع ترین نوع است و تقریبا 95٪ موارد را شامل می شود

14. Conclusion: The rabbit penis cutaneous sensation originates from S2 and S3 spinal nerves.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: احساس پوست penis penis از S۲ و اعصاب فقراتی منشعب شده است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: احساس سوزش آلت تناسلی خرگوش از عصب های S2 و S3 ستون فقرات ناشی می شود

cutaneous nerve

عصب پوستی


cutaneous infection

عفونت (گندش) پوستی



کلمات دیگر: