کلمه جو
صفحه اصلی

cyclops


معنی : غول یا پهلوان یک چشم
معانی دیگر : (اسطوره ی یونان) سیکلاپ (هریک از غول های یک چشم به ویژه غولی که به دست اودیسوس کور شد)، افسانه یونان غول یا پهلوان یک چشم

انگلیسی به فارسی

(افسانه یونان) غول یا پهلوان یک چشم


سیکلپس، غول یا پهلوان یک چشم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
حالات: Cyclopes
(1) تعریف: in Greek mythology, any of several giants having only one eye, in the middle of the forehead.

(2) تعریف: a minute freshwater crustacean with a centrally placed eye on the front of the head.

• one-eyed giant (greek mythology)

مترادف و متضاد

غول یا پهلوان یک چشم (اسم)
cyclops

جملات نمونه

1. So, Cyclops, you were not quite strong enough to eat all of the puny men?
[ترجمه ترگمان]پس، غول Cyclops، تو به اندازه کافی قوی نبودی که همه اون مردای ریزه میزه رو بخوری؟
[ترجمه گوگل]بنابراین، Cyclops، شما به اندازه کافی قوی نبودید که بتوانید همه مردان ضعیف را بخورید؟

2. Cyclops were giants with only one eye, like a lantern, in the centre of their forehead.
[ترجمه ترگمان]Cyclops غول بود با یک چشم، مانند یک فانوس در وسط پیشانی
[ترجمه گوگل]سیکلوپ ها فقط یک چشم داشتند، مثل یک فانوس، در مرکز پیشانی آنها

3. There are plans to introduce Cyclops instruments throughout the country.
[ترجمه ترگمان]برنامه هایی برای معرفی ابزار Cyclops در سراسر کشور وجود دارد
[ترجمه گوگل]برنامه هایی برای معرفی ابزار Cyclops در سراسر کشور وجود دارد

4. Lead and mercury dice ' Cyclops ' is not used, they use real dice.
[ترجمه ترگمان]از طاس شدن سرب و جیوه استفاده نمی شود، آن ها از تاس واقعی استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]تاس سرب و جیوه 'Cyclops' استفاده نمی شود، آنها از تاس واقعی استفاده می کنند

5. To become a true all-around ' Cyclops ' must practice the lascivious child, but which is also the most difficult to practice.
[ترجمه ترگمان]برای تبدیل شدن به یک داستان واقعی، باید یک کودک شهوانی را تمرین کنید، اما تمرین برای آن دشوارتر است
[ترجمه گوگل]برای تبدیل شدن به یک حقیقت، همه چیز در اطراف 'Cyclops' باید فرزند خجالتی را تمرین کند، اما این نیز سخت ترین کار است

6. Cyclops is a strong hand - to - hand fighter, with an ability to attack walls, when in siege battle.
[ترجمه ترگمان]Cyclops یک مبارز با دست قوی است که توانایی حمله به دیوارها را دارد، زمانی که در نبرد محاصره است
[ترجمه گوگل]Cyclops یک جنگنده قوی دست - به دست است، با توانایی حمله به دیوار، زمانی که در نبرد محاصره

7. Cyclops were giants with only one eye, like a lantern, in the center of their forehead.
[ترجمه ترگمان]Cyclops غول بود با یک چشم، مانند یک فانوس در وسط پیشانی
[ترجمه گوگل]سیکلوپ ها فقط یک چشم داشتند، مثل یک فانوس، در مرکز پیشانی آنها

8. Crustacean plankton (Cyclops) breeding in reservoir has brought new problem to water treatment process, and brought threat to safety of drinking water.
[ترجمه ترگمان]breeding crustacean (Cyclops)در سد باعث مشکلات جدیدی در فرآیند تصفیه آب شده است و تهدیدی برای تامین آب آشامیدنی به ارمغان آورده است
[ترجمه گوگل]کشت مخلوط پلانکتون Crustacean (Cyclops) در مخزن مشکل جدیدی در روند تصفیه آب ایجاد کرده و تهدیدی برای ایمنی آب آشامیدنی ایجاد کرده است

9. I am a Cyclops, son of the sea-god Posedion.
[ترجمه ترگمان] من یه Cyclops، پسر دریا - خدای من -
[ترجمه گوگل]من یک سیکلپس هستم، پسر خدای پدری دریایی

10. In the film, scientist Krank sends out ‘Cyclops’ minions to kidnap little children so he can steal their dreams.
[ترجمه ترگمان]در این فیلم، دانشمندی به نام krank minions را برای ربودن کودکان کوچک می فرستد تا او بتواند رویاهای آن ها را بدزدند
[ترجمه گوگل]در این فیلم، دانشمند کرانک میونگان 'Cyclops' را به ربودن بچه های کوچک می فرستد تا بتواند رویاهای خود را سرقت کند

11. The larva is ingested by a water flea (cyclops), where it develops and becomes infective in two weeks.
[ترجمه ترگمان]لارو توسط یک کهنه آب بلعیده می شود (cyclops)، که در آن به دو هفته تبدیل می شود و تبدیل به infective می شود
[ترجمه گوگل]لارو به وسیله یک کک مخلوط (چرخه آب) مصرف می شود، که در آن دو هفته به رشد و آلودگی می رسد

12. Larvae known as the Cyclops -like larvae of tiny, transparent, round, without limbs, swimming in the sea.
[ترجمه ترگمان]larvae به عنوان لارو Cyclops شناخته می شوند - مانند لارو شل و شفاف، گرد، گرد، بدون اندام ها، شنا کردن در دریا
[ترجمه گوگل]لاروهای شناخته شده به عنوان لکوهای سیکلوپ مانند کوچک، شفاف، گرد، بدون اندام، شنا کردن در دریا

13. Its Cyclops eye serves not only as a cam but also provides a clock function, which is in sync with your computer system time even when not in use.
[ترجمه ترگمان]چشم Cyclops نه تنها به عنوان cam دوربین عمل می کند بلکه عملکرد ساعت را نیز ارایه می دهد، که همگام با زمان سیستم کامپیوتر شما در هنگام استفاده نیست
[ترجمه گوگل]چشم Cyclops آن نه تنها به عنوان یک دوربین، بلکه یک تابع ساعت را فراهم می کند، که هم زمان با زمان سیستم کامپیوتر شما حتی زمانی که در استفاده نمی شود


کلمات دیگر: