کلمه جو
صفحه اصلی

tented


خیمه پوش، در خیمه

انگلیسی به فارسی

خیمه پوش، در خیمه


خیمه مانند، خیمهشکل


تندی، توجه کردن، خیمه زدن


جملات نمونه

1. We tented on the hilltop.
[ترجمه اقو میثم] ما چادر زدیم بالای تپه
[ترجمه ترگمان] ما روی قله توقف کردیم
[ترجمه گوگل]ما در تپه تپه داریم

2. We tented them by the lake.
[ترجمه معصومه بیات] ما در کنار دریاچه برای آنها چادر زدیم
[ترجمه ترگمان] کنار دریاچه tented کردیم
[ترجمه گوگل]ما آنها را با دریاچه تندیس کردیم

3. He tented his head with his hands.
[ترجمه ترگمان]سرش را با دست هایش گرفته بود
[ترجمه گوگل]او سر خود را با دستانش تنگ می کند

4. He tented his hands in front of his face, as if they could shield him from seeing Bridey.
[ترجمه ترگمان]دستانش را جلوی صورتش گرفته بود، انگار که می توانستند او را از دیدن Bridey محافظت کنند
[ترجمه گوگل]دستانش را در مقابل چهره اش گذاشت، انگار می توانست او را از دیدن بریدی بیرون بکشد

5. Scarabeo Stone Camp, a tented retreat set amid the desert highlands of Morocco, is a vanisher's paradise.
[ترجمه ترگمان]کمپ سنگی Scarabeo، a که در میان ارتفاعات بیابانی مراکش برپا شده است، بهشت vanisher است
[ترجمه گوگل]Scarabeo Stone Camp، یک مجتمع تندی که در بالای کوهستان های بیابانی مراکش قرار گرفته است، بهشت ​​بهشت ​​است

6. William's tented hands couldn't protect him.
[ترجمه ترگمان]دست های کشیده و کشیده ویلیام نمی توانست از او محافظت کند
[ترجمه گوگل]دست های تنگ ویلیام از او محافظت نمی کردند

7. I'm thinking of passing on some to the tented protesters outside St Paul's; perhaps they will mount an alternative carol service.
[ترجمه ترگمان]من فکر می کنم که از بعضی از معترضان tented خارج از سنت پل عبور کنیم؛ شاید آن ها بر روی یک سرویس ویژه مخصوص از آن ها استفاده کنند
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم که برخی از معترضان تندی را در خارج از خیابان پائول ببرند؛ شاید آنها یک سرویس جایگزین کارول را نصب کنند

8. He learned fingerprint patterns, including loops, whorls, and tented arches.
[ترجمه ترگمان]او الگوهای انگشت نگاری را یاد گرفت، از جمله حلقه ها، whorls، و tented arches
[ترجمه گوگل]او الگوهای اثر انگشت، از جمله حلقه ها، گرد و غبار، و آرک های تنگ را یاد گرفت

9. Traditionally tourists visit Wadi Rum and stay in tented camps under the stars, Bedouin-style.
[ترجمه ترگمان]به طور سنتی از وادی Rum بازدید می کنند و در چادری در زیر ستاره ها و سبک بدویان زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]به طور سنتی گردشگران از وادی رام بازدید می کنند و در اردوگاه های تندی تحت ستاره ها، Bedouin-style می مانند

10. Now she is living in a massive tented camp, run by the government and international aid agencies.
[ترجمه ترگمان]اکنون او در یک اردوگاه چادری بزرگ زندگی می کند که توسط دولت و آژانس های کمک رسانی بین المللی اداره می شود
[ترجمه گوگل]در حال حاضر او در یک اردوگاه عظیم تندی زندگی می کند که توسط دولت و سازمان های کمک بین المللی اداره می شود

11. The tented ceiling hides a maze of water pipes.
[ترجمه ترگمان]سقف خیمه ای یک پیچ از لوله های آب را پنهان می کند
[ترجمه گوگل]سقف تنگی، پیچ و خم لوله های آب را پنهان می کند

12. A courtyard. . . gay with tubbed laurel and tented tables.
[ترجمه ترگمان]یه حیاط پر از درخت \"tubbed لارل\" و \"tables\" - ه
[ترجمه گوگل]حیاط همجنسگرایان با لوب خرمالو و جداول تند

13. Pop music can be heard 10 miles away blasting out from the huge tented shanty-town.
[ترجمه ترگمان]موسیقی پاپ را می توان ۱۰ مایل دورتر از شهر huge tented شنید
[ترجمه گوگل]موسیقی پاپ می تواند 10 مایل دور از انفجار از شهر بزرگ شلوغ تنگ شده شنیده می شود

14. After the concert(Sentence dictionary), guests went into the garden which had been completely tented over for supper.
[ترجمه ترگمان]پس از کنسرت (فرهنگ لغت)، میهمانان به باغ رفتند که برای شام به طور کامل چادر زده بودند
[ترجمه گوگل]پس از کنسرت (دیکشنری حکم)، مهمانان به باغ رفتند که برای شام به طور کامل دراز کشیده بودند

15. He said the refugees would be moved to a tented camp.
[ترجمه ترگمان]او گفت که پناهندگان به یک اردوگاه چادری انتقال داده خواهند شد
[ترجمه گوگل]او گفت که پناهندگان به اردوگاه تندی منتقل می شوند


کلمات دیگر: