کلمه جو
صفحه اصلی

cod


معنی : کیسه، چنته، نوعی ماهی، پوسته، ماهی کاد، کیسه کوچک، غلاف سبوس
معانی دیگر : (شیمی)، میزان ماده ی اکسنده ی لازم برای اکسیده کردن مواد اکسیده شدنی در فضولات و آشغال، (جانور شناسی) ماهی روغن، ماهی کاد (جنس gadus ـ بومی آبهای شمالی اقیانوس اطلس ـ از جگر آن روغن ماهی می گیرند)، مرو، (قدیمی) کیسه، (محلی) نیام، سبوس، (انگلیس - خودمانی)، ساختگی، دروغین، طنز، هزل، ادا، طنز آمیز، دماغه ی کاد (در خاور ایالت ماساچوست ـ امریکا)، فضای داخل خلیج یادریاچه، chemical oxygen demand زیست شناسى : نیاز شیمیایى به اکسیژن

انگلیسی به فارسی

کیسه، کیسه کوچک، چنته، غلاف سبوس، پوسته، فضای داخل خلیج یا دریاچه، نوعی ماهی


COD، کیسه، ماهی کاد، نوعی ماهی، پوسته، کیسه کوچک، چنته، غلاف سبوس


انگلیسی به انگلیسی

اختصار ( abbreviation )
(1) تعریف: abbreviation of "collect on delivery."

(2) تعریف: abbreviation of "cash on delivery."
اسم ( noun )
حالات: cod, cods
• : تعریف: any of a wide variety of saltwater fishes, caught commercially for food.

• cash payment to be made (by the purchaser) upon receipt of products or goods
trick; tease
make fun, laugh at
type of fish
cod is a kind of fish.
cash payment to be made (by the purchaser) upon receipt of products or goods

دیکشنری تخصصی

[بهداشت] اکسیژن خواهی شیمیایی - chemical oxygen demand
[خاک شناسی] ضریب قابلیت کشش خطی

مترادف و متضاد

کیسه (اسم)
bourse, bladder, bag, sac, sack, pouch, cyst, cod, bagging, bung, capsule, theca, sinus, purse

چنته (اسم)
bag, knapsack, pouch, satchel, carryall, cod, wallet

نوعی ماهی (اسم)
cod, candle fish, goggle eye, goldeneye

پوسته (اسم)
case, scale, flake, cod, membrane, chaff, crust, cortex, incrustation, scurf, pellicle, patagium, shuck, testa

ماهی کاد (اسم)
cod

کیسه کوچک (اسم)
pouch, cod, vesicle

غلاف سبوس (اسم)
cod

جملات نمونه

1. They trawl these waters for cod.
[ترجمه ترگمان]ان ها این آب ها را برای ماهی ها تهیه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها این آبها را برای غذا تری می کنند

2. They salt down cod for winter use.
[ترجمه ترگمان]ان ها ماهی را برای استفاده از ماهی خشک می کنند
[ترجمه گوگل]آنها برای استفاده زمستان از کاندیدا استفاده می کنند

3. A Catalan speciality is to serve salt cod cold.
[ترجمه ترگمان]تخصص کاتالان اینست که به ماهی ماهی نمک خدمت کند
[ترجمه گوگل]یک تخصص کاتالان برای خدمت به کالری نمکی است

4. The cod were so thick in the water that they caught thousands very quickly.
[ترجمه ترگمان]ماهی در آب خیلی ضخیم بود که به سرعت هزار نفر را گرفتند
[ترجمه گوگل]کدی در آب بسیار ضخیم بود که هزاران نفر آن را خیلی سریع گرفتند

5. They unloaded their catch of cod and bass.
[ترجمه ترگمان]آن ها صید ماهی و ماهی خاردار را خالی کردند
[ترجمه گوگل]آنها ماهیگیری خود را از کد و باس دریافت کردند

6. Several countries have now set quotas for cod fishing.
[ترجمه ترگمان]چندین کشور در حال حاضر سهمیه ماهی گیری ماهی گیری را تعیین کرده اند
[ترجمه گوگل]چندین کشور در حال حاضر برای ماهیگیری ماهیگیری تعیین کرده اند

7. Cod are found in the North Atlantic and the North Sea.
[ترجمه ترگمان]که در شمال اقیانوس اطلس و دریای شمال یافت می شوند
[ترجمه گوگل]ماهی قزل آلا در اقیانوس اطلس شمالی و دریای شمال یافت می شود

8. The seascapes of Cape Cod were her inspiration.
[ترجمه ترگمان]The دماغه کود الهام بخش او بود
[ترجمه گوگل]دریاچه های کیپ کید الهام بخش او بود

9. Cod stocks in the North Atlantic have dropped radically.
[ترجمه ترگمان]در شمال اقیانوس اطلس سهام کد وم به شدت کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]ذخایر گندم در شمال آتلانتیک به شدت کاهش یافته است

10. The whales favour large prey, including squid, cod and sharks.
[ترجمه ترگمان]این وال ها به شکار بزرگ از جمله ماهی مرکب، ماهی و کوسه کمک می کنند
[ترجمه گوگل]این نهنگها از شکار بزرگ، از جمله ماهی مرکب، کدو و کوسه ها بهره می برند

11. A few late cod from deep water at Lepe while flounder and odd plaice taken from the Stone Point section.
[ترجمه ترگمان]چند ماهی بزرگ از آب عمیق در Lepe و در حالی که plaice عجیب و غریب از قسمت Stone پوینت گرفته شده بودند، از آب عمیق بیرون آمدند
[ترجمه گوگل]چند قطره دودی از آب های عمیق در لپه در حالی که شلاق زدن و استخوان عجیب و غریب از بخش Stone Point گرفته شده است

12. William and Joe and their entire consignment of cod vanished in the desire to please Araminta.
[ترجمه ترگمان]ویلیام و جو و تمام محموله ماهی به میل please از بین رفتند
[ترجمه گوگل]ویلیام و جو و کل تسلیم آنها از تمایل به درخواست Araminta از بین رفتند

13. Ian and a friend bagged 90 cod in just two hours in one purple patch.
[ترجمه ترگمان]ایان و یکی از دوستاش ۹۰ ماهی رو توی یه تکه پارچه بنفش جمع کردن
[ترجمه گوگل]یان و یک دوست 90 کیلوگرم را فقط در دو ساعت در یک تکه بنفش قرار دادند

14. He ordered his meal of cod and chips and no vinegar, then sat down to await its arrival.
[ترجمه ترگمان]غذای ماهی و چیپس و سرکه را سفارش داد و بعد به انتظار رسیدن آن نشست
[ترجمه گوگل]او دستور غذای خود را از چیپس و چیپس و سرکه داد و سپس به انتظار رسیدنش آمد

کلمات اختصاری

عبارت کامل: Call Of Duty
موضوع: کامپیوتر
یکی از پرفروشترین بازیهای رایانه ای تاریخ به نام Call Of Duty ایست که به صورت مخفف، به آن COD می گویند.
تا کنون 8 نسخه از آن منتشر شده است که هر یک عنوانی داشته اند.این بازی یک اکشن اول شخص است که موضوع آن جنگ است.
ناشر این سری بازی کمپانی اکتیویژن است.

پیشنهاد کاربران

اکسیژن خواهی شیمیایی
chemical oxigen demand

cod liver oil = روغن ماهی

آیین نامه

نوعی ماهی=ماهی کاد

COD ( مهندسی محیط زیست و انرژی )
واژه مصوب: خاش
تعریف: مقدار اکسیژنی که باید برای اُکسایش آلودگی های موجود در فاضلاب مصرف شود|||متـ . خواست اکسیژن شیمیایی


کلمات دیگر: