یمن (پایتخت: 536128 - sana کیلومتر مربع - نام رسمی: republic of yemen)
yemen
یمن (پایتخت: 536128 - sana کیلومتر مربع - نام رسمی: republic of yemen)
انگلیسی به فارسی
یمن
یمن (پایتخت: 536128 - Sana کیلومتر مربع - نام رسمی: Republic of Yemen)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a nation at the southern tip of the Arabian Peninsula, formed in 1990 by uniting North Yemen and Southern Yemen; Republic of Yemen.
• republic of yemen, republic in southwestern arabia
the republic of yemen is a country in the southern arabian peninsula. the area formerly known as north yemen, or the yemen arab republic, with its capital at san'aa, became independent from the ottoman empire in 1918. the area formerly known as south yemen, or the people's democratic republic of yemen, with its capital at aden, was a british protectorate until 1967. the two countries united in 1990. lieutenant-general ali abdullah saleh, of the general people's congress (gpc), formerly president of north yemen, became president of the republic of yemen in 1990. in 1993 the vice-president, ali salim al-beidh, of the yemeni socialist party (ysp), retreated to aden after a dispute with the president. civil war followed in 1994. the south declared its independence, but its forces were rapidly defeated and al-beidh fled abroad. yemen is a member of the arab league. it exports cotton, coffee, hides, skins and crude oil. the oil industry is being developed. large foreign debts are a major economic problem.
the republic of yemen is a country in the southern arabian peninsula. the area formerly known as north yemen, or the yemen arab republic, with its capital at san'aa, became independent from the ottoman empire in 1918. the area formerly known as south yemen, or the people's democratic republic of yemen, with its capital at aden, was a british protectorate until 1967. the two countries united in 1990. lieutenant-general ali abdullah saleh, of the general people's congress (gpc), formerly president of north yemen, became president of the republic of yemen in 1990. in 1993 the vice-president, ali salim al-beidh, of the yemeni socialist party (ysp), retreated to aden after a dispute with the president. civil war followed in 1994. the south declared its independence, but its forces were rapidly defeated and al-beidh fled abroad. yemen is a member of the arab league. it exports cotton, coffee, hides, skins and crude oil. the oil industry is being developed. large foreign debts are a major economic problem.
جملات نمونه
1. Yemen commands the strait at the southern end of the Red Sea.
[ترجمه ترگمان]یمن در انتهای جنوبی دریای سرخ دستور تنگه را صادر می کند
[ترجمه گوگل]یمن تنگه در انتهای جنوب دریای سرخ را اداره می کند
[ترجمه گوگل]یمن تنگه در انتهای جنوب دریای سرخ را اداره می کند
2. Yemen is the poorest Arab nation.
[ترجمه ترگمان]یمن فقیرترین کشور عرب است
[ترجمه گوگل]یمن فقیرترین ملت عرب است
[ترجمه گوگل]یمن فقیرترین ملت عرب است
3. Yemen is a family corporation which is bleeding red ink.
[ترجمه ترگمان]یمن یک شرکت خانوادگی است که دارای جوهر قرمز خون است
[ترجمه گوگل]یمن یک شرکت خانوادگی است که جوهر قرمز را خونریزی می کند
[ترجمه گوگل]یمن یک شرکت خانوادگی است که جوهر قرمز را خونریزی می کند
4. There were large antigovernment demonstrations in Yemen last week, as critics were inspired by the protests that forced the downfall of Tunisia's president.
[ترجمه ترگمان]هفته گذشته تظاهرات گسترده تری در یمن برگزار شد، زیرا منتقدان از اعتراضاتی که باعث سقوط رئیس جمهور تونس شد اله ام گرفته بودند
[ترجمه گوگل]تظاهرات ضد دولتی در یمن در هفته گذشته وجود داشت، زیرا منتقدان از اعتراضاتی که موجب سقوط رئیس جمهور تونس شد، الهام بخش بودند
[ترجمه گوگل]تظاهرات ضد دولتی در یمن در هفته گذشته وجود داشت، زیرا منتقدان از اعتراضاتی که موجب سقوط رئیس جمهور تونس شد، الهام بخش بودند
5. Get out of Yemen as soon as possible, for safety's sake, they said, and maybe you will get your equipment back.
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند: به محض امکان از یمن خارج شوید، به خاطر ایمنی، و شاید شما تجهیزات تان را پس بفرستید
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که به زودی از یمن بیرون می آیند و به خاطر ایمنی، و شاید شما تجهیزات خود را به عقب بر گردانید
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که به زودی از یمن بیرون می آیند و به خاطر ایمنی، و شاید شما تجهیزات خود را به عقب بر گردانید
6. Yemen long been a focus of U.
[ترجمه ترگمان]یمن از مدت ها پیش کانون توجه ایالات متحده بوده است
[ترجمه گوگل]یمن مدتها تمرکز U
[ترجمه گوگل]یمن مدتها تمرکز U
7. Nevertheless, many have managed to reach Yemen. The IOM says there are about 70,000 Ethiopian migrants who live in Yemen doing domestic work or employed on Khat plantations.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، بسیاری موفق به رسیدن به یمن شده اند سازمان بین المللی مهاجرت می گوید حدود ۷۰،۰۰۰ مهاجر اهل اتیوپی که در یمن زندگی می کنند و یا در مزارع Khat کار می کنند وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این وجود، بسیاری موفق به رسیدن به یمن شدند سازمان بین المللی مهاجرت می گوید حدود 70،000 مهاجر اتیوپیایی که در یمن زندگی می کنند و یا در کارخانه های خلیج کار می کنند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]با این وجود، بسیاری موفق به رسیدن به یمن شدند سازمان بین المللی مهاجرت می گوید حدود 70،000 مهاجر اتیوپیایی که در یمن زندگی می کنند و یا در کارخانه های خلیج کار می کنند، وجود دارد
8. The President of Yemen, Ali Abdullah Saleh, has addressed a cheering crowd of supporters in the capital Sanaa, telling him he welcomes power transfer proposals by the Gulf Cooperation Council.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور یمن، علی عبدالله صالح، به جمعیتی در صنعا پایتخت سخنرانی کرد و به او گفت که از پیشنهادهای انتقال قدرت توسط شورای هم کاری خلیج فارس استقبال می کند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور یمن، علی عبدالله صالح، به یک جمعیت متقاعد کننده از طرفداران در صنعا، گفت که وی از پیشنهادات انتقال قدرت از سوی شورای همکاری خلیج، استقبال می کند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور یمن، علی عبدالله صالح، به یک جمعیت متقاعد کننده از طرفداران در صنعا، گفت که وی از پیشنهادات انتقال قدرت از سوی شورای همکاری خلیج، استقبال می کند
9. After the union between North and South Yemen in 1990 both the northern rial and the southern dinar remained legal tender.
[ترجمه ترگمان]پس از اتحاد بین شمال و جنوب یمن در ۱۹۹۰، هم ریال و هم دینار جنوبی به صورت قانونی باقی ماندند
[ترجمه گوگل]پس از اتحاد بین شمال و جنوب یمن در سال 1990، ریال شمالی و دینار جنوبی، قانونی بود
[ترجمه گوگل]پس از اتحاد بین شمال و جنوب یمن در سال 1990، ریال شمالی و دینار جنوبی، قانونی بود
10. Above, a picture of Sanaa, the capital of Yemen, at dusk.
[ترجمه ترگمان]عکس بالا، تصویری از صنعا، پایتخت یمن در هنگام غروب
[ترجمه گوگل]بالا، یک عکس از صنعا، پایتخت یمن، در غروب خورشید
[ترجمه گوگل]بالا، یک عکس از صنعا، پایتخت یمن، در غروب خورشید
11. On 1 December the presidency of the Security Council automatically transfers from the US to Yemen.
[ترجمه ترگمان]در ۱ دسامبر، ریاست شورای امنیت به طور خودکار از ایالات متحده به یمن منتقل شد
[ترجمه گوگل]در تاریخ 1 دسامبر، ریاست شورای امنیت به صورت خودکار از ایالات متحده به یمن انتقال می یابد
[ترجمه گوگل]در تاریخ 1 دسامبر، ریاست شورای امنیت به صورت خودکار از ایالات متحده به یمن انتقال می یابد
12. 'We've generally been able to track them from the Afghanistan-Pakistan region to Yemen to Somalia to the Maghreb.
[ترجمه ترگمان]ما عموما قادر بوده ایم تا آن ها را از منطقه افغانستان - پاکستان به یمن تا سومالی تا مغرب تعقیب کنیم
[ترجمه گوگل]ما عموما توانستیم آنها را از منطقه افغانستان-پاکستان به یمن و سومالی به مغرب پیگیری کنیم
[ترجمه گوگل]ما عموما توانستیم آنها را از منطقه افغانستان-پاکستان به یمن و سومالی به مغرب پیگیری کنیم
13. KC : So we have a major operation happening in Yemen right now.
[ترجمه ترگمان]KC: بنابراین ما یک عملیات بزرگ در یمن داریم که الان در حال رخ دادن است
[ترجمه گوگل]KC بنابراین ما در حال حاضر عملیات عمده ای در یمن انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]KC بنابراین ما در حال حاضر عملیات عمده ای در یمن انجام می دهیم
14. Against all odds, people find it in themselves to rise up, stare down the guns and grasp freedom from their oppressors. It happened in Tunisia, in Egypt, in Yemen.
[ترجمه ترگمان]در مقابل همه احتمالات، مردم آن را در خود می یابند تا بلند شوند، به سلاح های خود نگاه کنند و آزادی را از oppressors بگیرند این اتفاق در تونس، در مصر، در یمن رخ داد
[ترجمه گوگل]در برابر همه شکست ها، مردم خود را در معرض ظهور قرار می گیرند، نگاهی به اسلحه می اندازند و آزادی را از ستمگران می بینند این در تونس، در مصر، در یمن اتفاق افتاده است
[ترجمه گوگل]در برابر همه شکست ها، مردم خود را در معرض ظهور قرار می گیرند، نگاهی به اسلحه می اندازند و آزادی را از ستمگران می بینند این در تونس، در مصر، در یمن اتفاق افتاده است
15. The other passengers and crew were from the Comoros, Canada, Ethiopia, Indonesia, Morocco, Yemen, the Philippines and the Palestinian territories.
[ترجمه ترگمان]سایر مسافران و خدمه از کومور، کانادا، اتیوپی، اندونزی، مراکش، یمن، فیلیپین و مناطق فلسطینی بودند
[ترجمه گوگل]مسافران و خدمه دیگر از کومور، کانادا، اتیوپی، اندونزی، مراکش، یمن، فیلیپین و مناطق فلسطینی بودند
[ترجمه گوگل]مسافران و خدمه دیگر از کومور، کانادا، اتیوپی، اندونزی، مراکش، یمن، فیلیپین و مناطق فلسطینی بودند
کلمات دیگر: