مخفف: (امریکا) سازمان خبر رسانی مرکزی، سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا، سیا
cia
مخفف: (امریکا) سازمان خبر رسانی مرکزی، سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا، سیا
انگلیسی به فارسی
مخفف: (آمریکا) سازمان خبررسانی مرکزی، سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا، سیا
cia
انگلیسی به انگلیسی
اختصار ( abbreviation )
• : تعریف: abbreviation of "Central Intelligence Agency," a U.S. agency of the federal government that oversees intelligence operations outside of the country.
• united states government agency that deals with national security issues
جملات نمونه
1. a cia black operator
مامور سری سیا
2. The CIA agents successfully infiltrated into the terrorist organizations.
[ترجمه ترگمان]عوامل CIA با موفقیت به درون سازمان های تروریستی نفوذ کردند
[ترجمه گوگل]عوامل سی آی ای به نفع سازمان های تروریستی نفوذ کردند
[ترجمه گوگل]عوامل سی آی ای به نفع سازمان های تروریستی نفوذ کردند
3. He sent a coded message to CIA headquarters.
[ترجمه ترگمان]اون یه پیام رمزی به مرکز فرماندهی سازمان سیا فرستاد
[ترجمه گوگل]او یک پیام کد شده را به ستاد CIA ارسال کرد
[ترجمه گوگل]او یک پیام کد شده را به ستاد CIA ارسال کرد
4. The CIA was extremely wary of interfering with the foreign Press; in the past, such interference had rebounded.
[ترجمه ترگمان]سازمان سیا نسبت به دخالت در مطبوعات خارجی بسیار محتاط بود؛ در گذشته، چنین interference به حالت اول بازگشته بود
[ترجمه گوگل]سیا به شدت از دخالت در مطبوعات خارجی آگاه بود در گذشته، چنین تداخل ایفا کرده بود
[ترجمه گوگل]سیا به شدت از دخالت در مطبوعات خارجی آگاه بود در گذشته، چنین تداخل ایفا کرده بود
5. Congress passed the National Security Act, and the CIA was born.
[ترجمه ترگمان]کنگره قانون امنیت ملی را تصویب کرد و سازمان سیا به دنیا آمد
[ترجمه گوگل]کنگره قانون امنیت ملی را تصویب کرد و CIA متولد شد
[ترجمه گوگل]کنگره قانون امنیت ملی را تصویب کرد و CIA متولد شد
6. She undertook several clandestine operations for the CIA.
[ترجمه ترگمان]او چندین عملیات پنهانی برای سازمان سیا انجام داد
[ترجمه گوگل]او چندین عملیات مخفی را برای سیا انجام داد
[ترجمه گوگل]او چندین عملیات مخفی را برای سیا انجام داد
7. He went to Rio after the CIA had debriefed him.
[ترجمه ترگمان]اون بعد از اینکه \" سی آی ای \" ازش بازجویی کرده بود رفت به ریو
[ترجمه گوگل]او بعد از اینکه سیا به او گزارش داد، به ریا رفت
[ترجمه گوگل]او بعد از اینکه سیا به او گزارش داد، به ریا رفت
8. Officials of the CIA depend heavily on electronic mail to communicate with each other.
[ترجمه ترگمان]مقامات CIA برای ارتباط با یکدیگر به شدت وابسته به پست الکترونیکی هستند
[ترجمه گوگل]مقامات سیا به شدت به پست الکترونیکی متصل می شوند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند
[ترجمه گوگل]مقامات سیا به شدت به پست الکترونیکی متصل می شوند تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند
9. The CIA had requested our help to penetrate a drugs ring operating out of Munich.
[ترجمه ترگمان]سازمان سیا از ما درخواست کرده بود که به نفوذ یک حلقه مواد مخدر در مونیخ کمک کنیم
[ترجمه گوگل]سیا از کمک ما برای نفوذ به یک حلقه مواد مخدر خارج از مونیخ درخواست کرد
[ترجمه گوگل]سیا از کمک ما برای نفوذ به یک حلقه مواد مخدر خارج از مونیخ درخواست کرد
10. They talent-spotted a local student as a CIA recruit.
[ترجمه ترگمان]آن ها استعداد دارند - یک دانش آموز محلی را به عنوان یک عضو سازمان سیا شناسایی کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها یک دانشجوی محلی را به عنوان یک کارمند سیا انتخاب کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک دانشجوی محلی را به عنوان یک کارمند سیا انتخاب کردند
11. I know how to teach. CIA has a picture of my prelapsarian soul in their files.
[ترجمه ترگمان]من بلدم چطور درس بدم سی آی ای تصویری از روح prelapsarian رو در پرونده هاشون داره
[ترجمه گوگل]من می دانم که چگونه به تدریس سیا در عکس های خود تصویری از روح پرلیسریان خود دارد
[ترجمه گوگل]من می دانم که چگونه به تدریس سیا در عکس های خود تصویری از روح پرلیسریان خود دارد
12. The CIA has been slow in turning over the documents that Congress requested.
[ترجمه ترگمان]سازمان سیا در تبدیل مدارک درخواست کنگره کند شده است
[ترجمه گوگل]سازمان سیا آهسته در تبدیل بیش از اسناد که کنگره درخواست شده است
[ترجمه گوگل]سازمان سیا آهسته در تبدیل بیش از اسناد که کنگره درخواست شده است
13. Reagan nominated him as CIA director in 198
[ترجمه ترگمان]ریگان او را به عنوان رئیس سازمان سیا در ۱۹۸ نامزد کرد
[ترجمه گوگل]ریگان در سال 1982 به عنوان مدیر سیا شناخته شد
[ترجمه گوگل]ریگان در سال 1982 به عنوان مدیر سیا شناخته شد
14. It eventually came to light that the CIA had information about a security problem.
[ترجمه ترگمان]سرانجام به این نتیجه رسید که سازمان سیا اطلاعاتی در مورد یک مشکل امنیتی دارد
[ترجمه گوگل]در نهایت روشن شد که سیا اطلاعاتی در مورد یک مشکل امنیتی داشته است
[ترجمه گوگل]در نهایت روشن شد که سیا اطلاعاتی در مورد یک مشکل امنیتی داشته است
کلمات اختصاری
عبارت کامل: Central Intelligence Agency
موضوع: سازمانی
آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) یا سازمان خبر رسانی مرکزی، سازمان اطلاعاتی آمریکاست که وظیفهٔ جمع آوری و تحلیل اطلاعات دربارهٔ حکومت ها، شرکت ها و افراد خارجی و گزارش این اطلاعات به حکومت آمریکا را دارد.
موضوع: سازمانی
آژانس اطلاعات مرکزی (سیا) یا سازمان خبر رسانی مرکزی، سازمان اطلاعاتی آمریکاست که وظیفهٔ جمع آوری و تحلیل اطلاعات دربارهٔ حکومت ها، شرکت ها و افراد خارجی و گزارش این اطلاعات به حکومت آمریکا را دارد.
کلمات دیگر: