(از ریشه ی فارسی) آیین زرتشت، مذهب زردشتی، ایین زرتشتی
zoroastrianism
(از ریشه ی فارسی) آیین زرتشت، مذهب زردشتی، ایین زرتشتی
انگلیسی به فارسی
دین زرتشت
(از ریشهی فارسی) آیین زرتشت، مذهب زردشتی
انگلیسی به انگلیسی
• ancient persian religion (religion)
اسم ( noun )
• : تعریف: the religion of the Persians prior to their conversion to Islam, which is based on the belief in a supreme deity, Ahura Mazda, and which emphasizes the struggle between good and evil.
جملات نمونه
1. The chief deity of Zoroastrianism, the creator of the world, the source of light, and the embodiment of good.
[ترجمه ترگمان]خدای chief of، خالق جهان، منبع نور و تجسم خوبی است
[ترجمه گوگل]خدای بزرگ زرتشتی، خالق جهان، منبع نور و تجسم خیر
[ترجمه گوگل]خدای بزرگ زرتشتی، خالق جهان، منبع نور و تجسم خیر
2. In Zoroastrianism, the elements are sacred and the body is corrupt.
[ترجمه ترگمان]در آیین زرتشتی، عناصر مقدس هستند و بدن فاسد است
[ترجمه گوگل]در زرتشتیان، عناصر مقدس هستند و بدن فاسد است
[ترجمه گوگل]در زرتشتیان، عناصر مقدس هستند و بدن فاسد است
3. These historians sometimes refer to this variation of Zoroastrianism as Zurvanism.
[ترجمه ترگمان]این مورخین گاهی به این تغییر آیین Zoroastrianism به نام Zurvanism اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]این مورخان گاهی به تنوع زرتشتیان به عنوان زورواریسم اشاره می کنند
[ترجمه گوگل]این مورخان گاهی به تنوع زرتشتیان به عنوان زورواریسم اشاره می کنند
4. The game's storyline and setting borrow heavily from Zoroastrianism .
[ترجمه ترگمان]داستان این بازی و قرار دادن آن به شدت از آیین زرتشتی است
[ترجمه گوگل]داستان بازی و تعطیلات به شدت از زرتشتیان قرض گرفته شده است
[ترجمه گوگل]داستان بازی و تعطیلات به شدت از زرتشتیان قرض گرفته شده است
5. Bhavishya Purana explicitly identifies them with Zoroastrianism.
[ترجمه ترگمان]Bhavishya Purana آشکارا آن ها را با Zoroastrianism شناسایی می کند
[ترجمه گوگل]بوهشیا پورانا به صراحت آنها را با زرتشتیان معرفی می کند
[ترجمه گوگل]بوهشیا پورانا به صراحت آنها را با زرتشتیان معرفی می کند
6. After centuries of obscurity, the ancient faith of Zoroastrianism had a new visibility, and a symbolic standard to raise.
[ترجمه ترگمان]پس از قرن ها گمنامی، آیین قدیم آیین زرتشتی یک دید جدید داشت و یک استاندارد نمادین برای بالا بردن آن وجود داشت
[ترجمه گوگل]بعد از گذشتن از قرن ها ناآگاهی، دین باستان زرتشتی دارای دید جدیدی بود و یک استاندارد نمادین برای بالا بردن
[ترجمه گوگل]بعد از گذشتن از قرن ها ناآگاهی، دین باستان زرتشتی دارای دید جدیدی بود و یک استاندارد نمادین برای بالا بردن
7. Their conceptions of the battles between good and evil were almost identical, with Christianity adopting millennial epochs that were integral to Mithraism from Zoroastrianism .
[ترجمه ترگمان]مفاهیم آن ها از جنگ بین خوب و بد تقریبا یک سان بود، و مسیحیت epochs از عهد millennial را پذیرفت که برای Mithraism از آیین زرتشتی بود
[ترجمه گوگل]مفهوم آنها در مورد جنگ بین خیر و شر تقریبا یکسان بود؛ مسیحیت با اتخاذ دوره های هزاره ای که به متریاریسم از زرتشت تعلق داشت
[ترجمه گوگل]مفهوم آنها در مورد جنگ بین خیر و شر تقریبا یکسان بود؛ مسیحیت با اتخاذ دوره های هزاره ای که به متریاریسم از زرتشت تعلق داشت
8. On the other hand, there is a story of Ahriman, the evil god in popular developments of Zoroastrianism, killing a bull.
[ترجمه ترگمان]از سوی دیگر، داستانی از ahriman، خدای شیطان صفت در تحولات مردمی آیین زرتشتی، کشتن یک گاو نر وجود دارد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، داستان اهریمن، خدای بد در تحولات محبوب زرتشتیان، کشتن یک گاو وجود دارد
[ترجمه گوگل]از سوی دیگر، داستان اهریمن، خدای بد در تحولات محبوب زرتشتیان، کشتن یک گاو وجود دارد
9. Some ethnic groups in Xinjiang that followed Islam once also believed in Zoroastrianism.
[ترجمه ترگمان]برخی از گروه های قومی در ژین جیانگ هم به آیین Islam اعتقاد داشتند
[ترجمه گوگل]برخی از گروه های قومی در سین کیانگ، که به دنبال اسلام بودند، نیز به زرتشتی اعتقاد داشتند
[ترجمه گوگل]برخی از گروه های قومی در سین کیانگ، که به دنبال اسلام بودند، نیز به زرتشتی اعتقاد داشتند
10. Situated on the road from Asia Minor to India, it preserves the traces of ancient cultures and religions including Zoroastrianism, Buddhism and Islam.
[ترجمه ترگمان]این کشور که در مسیر آسیای صغیر به هند واقع شده است، آثار فرهنگ های کهن و ادیان از جمله Zoroastrianism، بودیسم و اسلام را حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]در جاده ای از آسیای صغیر به هند واقع شده است و حاوی آثار فرهنگ های مذهبی و مذهبی مانند زرتشتیان، بودیسم و اسلام است
[ترجمه گوگل]در جاده ای از آسیای صغیر به هند واقع شده است و حاوی آثار فرهنگ های مذهبی و مذهبی مانند زرتشتیان، بودیسم و اسلام است
11. According to the 'Zend Avesta', the sacred book of Zoroastrianism, Zoroaster was born in Azerbaijan, in northern Persia.
[ترجمه ترگمان]اوستا به نام اوستا دات کام کتاب مقدس of را در آذربایجان در شمال ایران به دنیا آورده است
[ترجمه گوگل]به گفته Zend Avesta، کتاب مقدس زرتشتیان، زرتشت در آذربایجان در شمال ایران متولد شده است
[ترجمه گوگل]به گفته Zend Avesta، کتاب مقدس زرتشتیان، زرتشت در آذربایجان در شمال ایران متولد شده است
12. There are three layers of feathers in the wings, and these three layers stand for the Threefold Path of Zoroastrianism : good thoughts, good words, and good deeds.
[ترجمه ترگمان]سه لایه پر در بال وجود دارد، و این سه لایه برای مسیر threefold آیین زرتشتی (Zoroastrianism): افکار خوب، کلمات خوب، و کاره ای خوب
[ترجمه گوگل]سه لایه پر در بال وجود دارد، و این سه لایه برای مسیر سه گانه زرتشتی، تفکرات خوب، کلمات خوب و اعمال خوب است
[ترجمه گوگل]سه لایه پر در بال وجود دارد، و این سه لایه برای مسیر سه گانه زرتشتی، تفکرات خوب، کلمات خوب و اعمال خوب است
13. Manichaeism was long treated as a Christian heresy, but it is more clearly understood as an independent religion, drawing on the diverse resources of Christianity, Zoroastrianism, and Buddhism.
[ترجمه ترگمان]Manichaeism به عنوان یک بدعت مسیحی شناخته شده بود، ولی به وضوح به عنوان یک مذهب مستقل شناخته می شد و از منابع گوناگون مسیحیت، آیین زرتشتی و مذهب بودا استفاده می کرد
[ترجمه گوگل]ماریانه اخلاقی به عنوان یک مسیحی مسیحی درمان شده است، اما به وضوح به عنوان یک مذهب مستقل شناخته شده است و بر منابع متنوع مسیحیت، زرتشتی و بودیسم تأکید می شود
[ترجمه گوگل]ماریانه اخلاقی به عنوان یک مسیحی مسیحی درمان شده است، اما به وضوح به عنوان یک مذهب مستقل شناخته شده است و بر منابع متنوع مسیحیت، زرتشتی و بودیسم تأکید می شود
14. At that time, there were two great monotheistic religions, Judaism and Zoroastrianism . So this was seen as an important symbol of respect from one religion to the other.
[ترجمه ترگمان]در آن زمان دو دین توحیدی بزرگ، یهودیت و Zoroastrianism وجود دارد بنابراین این نماد مهمی از احترام به یک دین به دیگری بود
[ترجمه گوگل]در آن زمان، دو ادیان بزرگ تکاملی، یهودیت و زرتشتی وجود داشت بنابراین این به عنوان یک نماد مهم احترام از یک دین به دیگری دیده می شود
[ترجمه گوگل]در آن زمان، دو ادیان بزرگ تکاملی، یهودیت و زرتشتی وجود داشت بنابراین این به عنوان یک نماد مهم احترام از یک دین به دیگری دیده می شود
پیشنهاد کاربران
کیش زرتشت با نام مَزد یَسنا ( مزدا پرستی )
کلمات دیگر: