(معماری آشور و بابل و غیره) هرم پله دار، زیگورات (zikkurat هم می نویسند)، zikyrat درمعماری بابلی های قدیم برجبلند و طبقه ء هرمی شکل پلکان دار
ziggurat
(معماری آشور و بابل و غیره) هرم پله دار، زیگورات (zikkurat هم می نویسند)، zikyrat درمعماری بابلی های قدیم برجبلند و طبقه ء هرمی شکل پلکان دار
انگلیسی به فارسی
( zikkurat ، zikyrat ) (درمعماری بابلیهای قدیم) برج بلند و طبقه هرمی شکل پلکان دار، زیگورات
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a terraced, pyramidal tower of the ancient Sumerians, Assyrians, and Babylonians.
- Unlike Egyptian pyramids, ziggurats were built with a flat top.
[ترجمه ترگمان] بر خلاف اهرام مصر، ziggurats با سطح صاف ساخته شدند
[ترجمه گوگل] برخلاف اهرام مصر، ziggurats ها با یک تخت ساخته شده اند
[ترجمه گوگل] برخلاف اهرام مصر، ziggurats ها با یک تخت ساخته شده اند
• ancient assyrian and babylonian tower in the form of a pyramid
جملات نمونه
1. This unique arcadian ziggurat is thus removed from the category of a mere visual or functional object and achieves a new level of green architecture connecting to and stimulating all of the senses.
[ترجمه ترگمان]این ziggurat منحصر به فرد از مقوله یک شی صرفا بصری یا کارکردی حذف می شود و به سطح جدیدی از معماری سبز که همه حواس را تحریک و تحریک می کند، دست می یابد
[ترجمه گوگل]این ziggurat arcadian منحصر به فرد از رده از یک شیء بصری و کاربردی حذف شده و به سطح جدیدی از معماری سبز متصل شده و تحریک همه حواس خود را می رساند
[ترجمه گوگل]این ziggurat arcadian منحصر به فرد از رده از یک شیء بصری و کاربردی حذف شده و به سطح جدیدی از معماری سبز متصل شده و تحریک همه حواس خود را می رساند
2. Only the king and priests could enter a ziggurat.
[ترجمه سارا] تنها پادشاه و کاهنان می توانستند به زیگورات وارد شوند.
[ترجمه ترگمان]فقط پادشاه و کشیش ها می توانند به یک ziggurat وارد شوند[ترجمه گوگل]فقط پادشاه و کشیشان می توانند وارد زیگورات شوند
3. The bricks of the Ziggurat are stamped with the name of Ur Nammu, the Sumerian king who built it.
[ترجمه سارا] آجرهای زیگورات با نام اورنامو، پادشاه سومری سازنده بنا، مهر شده اند.
[ترجمه ترگمان]آجرهای of با نام of، شاه sumerian که آن را ساختند، مهر می زنند[ترجمه گوگل]آجرهای زیگورات با نام اور نمو، پادشاه سومری که آن ساخته شده است، مهر می شود
4. Go to the Wailing Ziggurat, see if he's doing okay.
[ترجمه ترگمان]برو به the Wailing برو ببین حالش خوبه یا نه
[ترجمه گوگل]به Ziggurat Wailing بروید، ببینید که آیا او درست کار می کند
[ترجمه گوگل]به Ziggurat Wailing بروید، ببینید که آیا او درست کار می کند
5. Our situation is nearly hopeless. We were ordered to take the Wailing Ziggurat with a handful of men.
[ترجمه ترگمان]وضعیت ما تقریبا نا امید کننده است به ما دستور داده شد که the Wailing رو با یه مشت انسان در نظر بگیریم
[ترجمه گوگل]وضعیت ما تقریبا ناامید کننده است ما دستور داده شد که یک زنبور عجیب و غریب را با تعداد انگشت شماری از مردان ببریم
[ترجمه گوگل]وضعیت ما تقریبا ناامید کننده است ما دستور داده شد که یک زنبور عجیب و غریب را با تعداد انگشت شماری از مردان ببریم
6. The seventh layer of Mount Celestia can be reached only by climbing the ziggurat.
[ترجمه ترگمان]لایه هفتم کوه Celestia را می توان تنها با صعود از ziggurat به دست آورد
[ترجمه گوگل]لایه هفتم کوه Celestia را می توان تنها با صعود ziggurat
[ترجمه گوگل]لایه هفتم کوه Celestia را می توان تنها با صعود ziggurat
7. The peak of the great mountain is found here, topped by a giant ziggurat that ascends even higher.
[ترجمه ترگمان]قله کوه بزرگ در اینجا یافت می شود و در بالای آن یک ziggurat بزرگ قرار دارد که بالا می رود
[ترجمه گوگل]اوج کوه بزرگ در اینجا یافت می شود، توسط ziggurat غول پیکر که بالاتر از آن بالا می رود
[ترجمه گوگل]اوج کوه بزرگ در اینجا یافت می شود، توسط ziggurat غول پیکر که بالاتر از آن بالا می رود
8. In Wright's early plans for the Guggenheim, the right half was a ziggurat; he inverted it to get the present shape.
[ترجمه ترگمان]در برنامه های اولیه (رایت)برای the، نیمه راست یک ziggurat بود؛ او آن را وارونه کرد تا شکل حاضر را بگیرد
[ترجمه گوگل]در برنامه های اولیه برای گاگن هایم در برنامه های رایت، نیمه راست ziggurat بود؛ او آن را تبدیل به شکل فعلی
[ترجمه گوگل]در برنامه های اولیه برای گاگن هایم در برنامه های رایت، نیمه راست ziggurat بود؛ او آن را تبدیل به شکل فعلی
9. We think he went off north to the Wailing Ziggurat.
[ترجمه ترگمان]ما فکر می کنیم اون به سمت شمال به the Wailing رفته
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که او به شمال Ziggurat Wailing رفت
[ترجمه گوگل]ما فکر می کنیم که او به شمال Ziggurat Wailing رفت
10. Meanwhile, the owner, George Koril, kept busy constructing a fresh ziggurat of shawarma, layering slabs of thinly sliced raw beef onto a vertical spit capped by a ripe tomato.
[ترجمه ترگمان]در همین حال، مالک، جورج Koril، مشغول ساختن یک تکه گوشت تازه برش خورده بود، که لایه های نازکی از گوشت خام بریده شده را بر روی spit عمودی که به وسیله گوجه فرنگی رسیده پوشانده شده بود، قرار می داد
[ترجمه گوگل]در ضمن، مالک جورج کوریل، مشغول ساخت یک زیکوراتور تازه از shawarma، لایه بندی اسلب گوشت گاو خام نازک بریده شده به یک تفاله عمودی که توسط یک گوجه رسیده رسیده بود، ادامه داد
[ترجمه گوگل]در ضمن، مالک جورج کوریل، مشغول ساخت یک زیکوراتور تازه از shawarma، لایه بندی اسلب گوشت گاو خام نازک بریده شده به یک تفاله عمودی که توسط یک گوجه رسیده رسیده بود، ادامه داد
11. The world's oldest arch survives here, together with some of the oldest known writing:many of the bricks of the Ziggurat are stamped with the name of Ur Nammu, the Sumerian king who built it.
[ترجمه ترگمان]قدیمی ترین طاق دنیا در اینجا، همراه با برخی از قدیمی ترین نوشته های شناخته شده باقی مانده است: بسیاری از آجرهای of با نام اور Nammu، پادشاه سومری که آن را بنا کرده است، حک شده است
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین قوس جهان در اینجا زندگی می کند، همراه با برخی از قدیمی ترین نوشته های شناخته شده، بسیاری از آجر های زیگورات با نام Ur Nammu، پادشاه سومری که آن ساخته شده است، مهر می شود
[ترجمه گوگل]قدیمی ترین قوس جهان در اینجا زندگی می کند، همراه با برخی از قدیمی ترین نوشته های شناخته شده، بسیاری از آجر های زیگورات با نام Ur Nammu، پادشاه سومری که آن ساخته شده است، مهر می شود
پیشنهاد کاربران
سقف پلکانی - پلکانی
کلمات دیگر: