کلمه جو
صفحه اصلی

zonation


زون بندی، نواره بندی، منطقه بندی، ساختمان غشایی، طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی

انگلیسی به فارسی

ساختمان غشایی، طرز پخش و انتشارموجودات در مناطق جغرافیایی


انگلیسی به انگلیسی

• division into zone, division into regions, organization into areas

دیکشنری تخصصی

[زمین شناسی] منطقه بندی، زونش - شرایط آرایش یافتن یا تشکیل شدن در منطقه ها ـ مثلاً توزیع فسیل های مشخص، کمابیش موازی با لایه بندی، در زون ها یا مناطق زیست ـ چینه ای.

جملات نمونه

1. This zonation is coincident with the subcrop of the concealed high heat production Caledonian Weardale granite.
[ترجمه ترگمان]این پهنه بندی با استفاده از subcrop لایه تولید گرمای بالای کوه Caledonian، گرانیت Weardale، منطبق است
[ترجمه گوگل]این تقسیم بندی با پراکندگی گرانیت Caledonian Weardale با حرارت بالا مخفی شده است

2. Details such as fine zonation in calcite cements may be visible in one case but not in another.
[ترجمه ترگمان]جزییات از قبیل پهنه بندی خوب در سیمان کلسیت ممکن است در یک مورد قابل مشاهده باشد، اما نه در یکی دیگر
[ترجمه گوگل]جزئیات مربوط به زون خوب در سیمان کلسیت ممکن است در یک مورد قابل مشاهده باشد، اما نه در یکی دیگر

3. Structure of unconformities on vertical zonation not only is the double pathways for oil and gas migration, but also provides reservoir space and trap condition for oil-gas accumulation.
[ترجمه ترگمان]ساختار of بر روی zonation عمودی نه تنها مسیرهای دوگانه برای مهاجرت نفت و گاز است، بلکه همچنین فضای مخزن و شرایط دام برای انباشت نفت - گاز را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]ساختار عدم انطباق در پهنه بندی عمودی نه تنها مسیرهای دوگانه برای مهاجرت نفت و گاز، بلکه همچنین فضای مخزن و شرایط تله برای تجمع نفت گاز را فراهم می کند

4. Metasomatic alteration and its zonation is the important base for the metallogenic model.
[ترجمه ترگمان]تغییر اقلیم و پهنه بندی آن پایه مهمی برای مدل metallogenic می باشد
[ترجمه گوگل]دگرگونی متاسوماتیک و پهنه بندی آن پایگاه مهم برای مدل متالوژنیک است

5. The characteristics of small faults are coarctation and zonation with clear direction.
[ترجمه ترگمان]مشخصات خطاهای کوچک coarctation و zonation با جهت مشخص می باشند
[ترجمه گوگل]ویژگی های گسل های کوچک، هماهنگی و تقسیم بندی با جهت روشن است

6. Zonation of ketone body and glucose metabolism was studied in hepatocyte preparations enriched with cells from the periportal or the perivenous zone of the liver lobule.
[ترجمه ترگمان]zonation بدن کتون و متابولیسم گلوکز در hepatocyte preparations مورد مطالعه قرار گرفت که با سلول هایی از ناحیه periportal و یا ناحیه perivenous کبد، غنی شد
[ترجمه گوگل]زوندهی بدن کتون و متابولیسم گلوکز در داروهای هپاتوسیت غنی شده با سلولهای منطقه پروپپتال یا پروتئین لوبول کبدی مورد بررسی قرار گرفت

7. The framework of lithofacies and palaeogeography had the feature of "zonation along EW, blocks in zones", which was resulted from the regional tectonic evolution and basal faulting.
[ترجمه ترگمان]چارچوب of و palaeogeography ویژگی \"پهنه بندی را در راستای EW، بلوک ها در منطقه\" را داشت، که ناشی از تکامل تکتونیکی منطقه ای و گسل اساسی بود
[ترجمه گوگل]چارچوب فواره ها و پالئوگوگرافی دارای ویژگی 'زون سازی در امتداد EW، بلوک ها در مناطق' بود که از تکامل تکتونیکی منطقه ای و گسل های پایه ناشی می شد

8. Division of marine functional zonation system is our country sea area use management basic system.
[ترجمه ترگمان]بخش نقشه برداری کارکردی دریایی کشور ما است که از سیستم پایه مدیریت استفاده می کند
[ترجمه گوگل]بخش سیستم های توزیع عملکرد دریایی، منطقه ی دریای ما از سیستم پایه ی مدیریت استفاده می کند

9. According to tectonic zonation, the coal basin mainly restricted by secondary fault depression of NE reflex arc, meanwhile secondary EW and NE composite convergence existed.
[ترجمه ترگمان]با توجه به پهنه بندی تکتونیکی، حوزه زغال سنگ به طور عمده به واسطه افسردگی ثانویه نامطلوب ناشی از قوس ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` ` NE and and existed and)وجود داشت
[ترجمه گوگل]با توجه به پهنه بندی تکتونیکی، حوضه ذغال سنگ به طور عمده توسط افسردگی غلظت ثانویه قوس رفلکس NE محدود شده است، در عین حال همگرایی کامپوزیتی EW و NE است

10. Barrier reefs and atolls are very like each other in general form and zonation.
[ترجمه ترگمان]صخره های مرجانی و صخره های مرجانی به شکل عمومی به هم شباهت دارند و منطقه بندی انجام می شود
[ترجمه گوگل]صخره ها و نواحی سد بسیار شبیه یکدیگرند به شکل کلی و منطقه بندی

11. Taking Zhaotong county of Yunnan province as an example, the paper describes the methods of debris flow risk zonation and achieves the debris flow risk map for Zhaotong county.
[ترجمه ترگمان]با در نظر گرفتن بخش Zhaotong استان Yunnan به عنوان مثال، این مقاله روش های پهنه بندی خطر جریان زباله را شرح می دهد و به نقشه خطر جریان زباله برای بخش Zhaotong دست می یابد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، با توجه به استان زاهوتونگ استان یونان، این مقاله روش های زهکشی ریسک جریان زباله را شرح می دهد و نقشه ریسک جریان زباله را برای شهرستان زاوتونگ به دست می آورد

12. The differential salt tectonic deformation is mainly represented by structural differentiation at different levels, and structural zonation and segmentation in transverse and longitudinal sections.
[ترجمه ترگمان]تغییر شکل تکتونیکی تفاضلی اصولا با تمایز ساختاری در سطوح مختلف و zonation ساختاری و تقسیم بندی در بخش های طولی و طولی نشان داده می شود
[ترجمه گوگل]تغییر شکل تکتونیکی شکاف شکاف عمدتا به واسطه تنوع ساختاری در سطوح مختلف و همچنین پهنای باند ساختاری و تقسیم بندی در بخش های عرضی و طولی است

13. The seismic ground motion attenuation relationship is an important content in seismic zonation and seismic safety evaluation of engineering sites for key projects.
[ترجمه ترگمان]؟ رابطه زمین لرزه نگاری نشان دهنده محتوای مهمی در پهنه بندی خطر لرزه ای و ارزیابی ایمنی زلزله سایت های مهندسی برای پروژه های کلیدی است
[ترجمه گوگل]رابطه زمین لغزش حرکت لرزه ای محتوای مهمی در زمین لرزه ای و ارزیابی ایمنی لرزه ای مکان های مهندسی برای پروژه های کلیدی است

14. The biosphere reserve has a cooperation plan with the Chernyge Zemli Biosphere Reserve including for the zonation scheme.
[ترجمه ترگمان]این ذخیره زیستی دارای یک برنامه هم کاری با the Biosphere Zemli از جمله برای طرح zonation است
[ترجمه گوگل]ذخیره ذخایر بیوسفر دارای برنامه همکاری با حفاظت از ذخایر بیوسفر Chernige Zemli از جمله برای طرح منطقه بندی است


کلمات دیگر: