کلمه جو
صفحه اصلی

yob


(انگلیس - خودمانی) رذل، بی سروپا، لات (yobbo هم می گویند)

انگلیسی به فارسی

(انگلیس - عامیانه) رذل، بیسروپا، لات (yobbo هم می‌گویند)


یاب


انگلیسی به انگلیسی

• (british slang) hooligan; rowdy or tough person
if you call a boy or man a yob, you mean that he behaves in a noisy, bad-mannered way in public; an informal word.

جملات نمونه

1. Violent and dangerous yobs deserve to be locked up.
[ترجمه ترگمان]yobs خشن و خطرناک مستحق زندانی شدن است
[ترجمه گوگل]یاب های خشن و خطرناک سزاوار قفل شدن هستند

2. A whole gang of yobs were standing around, just waiting to have a go.
[ترجمه ترگمان]همه گروه of اطراف ایستاده بودند و منتظر بودند که بروند
[ترجمه گوگل]یک باند کامل یوف در حال ایستادن بود، فقط منتظر رفتن بودیم

3. Now Jim is hoping to out-manoeuvre the yobs with his latest set of wheels - a special edition Triumph Trident motorbike.
[ترجمه ترگمان]حالا \"جیم\" امیدوار است با آخرین مجموعه از چرخ ها حرکت کند - یک نسخه ویژه از موتور سیکلت ترایدنت
[ترجمه گوگل]در حال حاضر جیم امیدوار است که مانور یوپ با آخرین مجموعه از چرخ ها - نسخه ویژه موتور سیکلت Triumph Trident

4. In the worst incident, 300 yobs showered police with broken bottles and bricks then looted shops in the centre of Coventry.
[ترجمه ترگمان]در بدترین حادثه، ۳۰۰ yobs با بطری های شکسته و آجر به پلیس دستور دادند تا مغازه ها را در مرکز کاونتری به غارت ببرند
[ترجمه گوگل]در بدترین حادثه، 300 یوپ پلیس با بطری های شکسته و آجر روبرو شده و سپس مغازه ها را در مرکز کاونتری غارت کردند

5. A dozen yobs stood outside the pub.
[ترجمه ترگمان]ده دوازده نفر در بیرون کافه ایستاده بودند
[ترجمه گوگل]یک دهم یوپ در بیرون میخانه ایستاده بود

6. Residents complained that yobs had been vandalizing their gardens.
[ترجمه ترگمان]ساکنان شکایت داشتند که yobs باغ های خود را خراب کرده اند
[ترجمه گوگل]ساکنان شکایت کرده اند که یوف باغ های خود را خراب کرده اند

7. Martin, growling savagely at the yobs, daring them to interfere.
[ترجمه ترگمان]مارتین که وحشیانه می غرید و وحشیانه می غرید، جرات نمی کرد آن ها را درگیر کند
[ترجمه گوگل]مارتین، به طرز وحشیانه ای در یوغ ها می کوبد، آنها را جرات می کنند دخالت کنند

8. Was this the yob who had planted the cannabis?
[ترجمه ترگمان]آیا این همان yob بود که کنف را کاشته بود؟
[ترجمه گوگل]آیا این یو بم بود که کانابیس را کشت؟

9. Then we get the young yobs, driving souped-up Minis and Capris.
[ترجمه ترگمان]بعدش اون yobs جوان رو می گیریم که Minis \"و\" Capris \"و\" Capris
[ترجمه گوگل]سپس ما یاب های جوان را می گیریم، رانندگی مینی و کاپریس را به دست می گیریم

10. She might be with that red-headed yob.
[ترجمه ترگمان]ممکنه با اون \"yob -\" باشه
[ترجمه گوگل]او ممکن است با آن یوغ قرمز سر باشد

11. He's just a yob, right?
[ترجمه ترگمان]اون فقط یه yob، درسته؟
[ترجمه گوگل]او فقط یوف است، درست است؟

12. Thats it, act like a yob because someone is just doing there job.
[ترجمه ترگمان]درست است، مثل yob رفتار کن، چون یک نفر همین کار را می کند
[ترجمه گوگل]این کار را انجام می دهد، مانند یوبت عمل می کند، زیرا کسی فقط کار خود را انجام می دهد

13. The media has joined the debate with disapproving noises about "yob culture, " though Dr. Gill argues that they may be part of the problem, given the tabloid tendency to champion the vulgar.
[ترجمه ترگمان]با این که دکتر گیل معتقد است که ممکن است بخشی از این مشکل باشند، با توجه به تمایل این تابلوئید برای قهرمان کردن عوام، رسانه ها به این بحث پیوستند
[ترجمه گوگل]رسانه ها به بحث و گفت و گو با نارضایتی در مورد 'فرهنگ یوف' پیوستند، هرچند دکتر گیل استدلال می کند که ممکن است بخشی از این مشکل باشد، با توجه به تمایل به تبلیقه برای قهر و قحطی

14. It was all pleasantly noisy without any air of aggression, there were no yobs or self-styled hard men among the customers.
[ترجمه ترگمان]همه جا خالی و پر سر و صدا بود، بدون هیچ نوع تعرض، هیچ yobs یا self در میان مشتریان وجود نداشت
[ترجمه گوگل]این همه خوشحالی بدون هیچ گونه تجاوزی بود، هیچ یوف یا مردمی از خودمختار سخت میان مشتریان وجود نداشت

پیشنهاد کاربران

شغل

Yob is the direct opposite of a good boy


کلمات دیگر: