1. The levels of trade union and political activism in this country have greatly declined in the past fifteen years.
[ترجمه ترگمان]سطح اتحادیه تجاری و فعالیت سیاسی در این کشور در ۱۵ سال گذشته به شدت کاهش یافته است
[ترجمه گوگل]سطح اتحادیه های کارگری و فعالیت های سیاسی در این کشور در پانزده سال گذشته بسیار کاهش یافته است
2. They received him into the Trade Union.
[ترجمه ترگمان]آن ها او را به اتحادیه تجارت بردند
[ترجمه گوگل]آنها او را به اتحادیه تجاری بردند
3. He organized the workers into a trade union.
[ترجمه ترگمان]او کارگران را در یک اتحادیه تجاری سازماندهی کرد
[ترجمه گوگل]او کارگران را به یک اتحادیه کارگری سازماندهی کرد
4. The trade union movement was swept along by the same tidal wave of patriotism which affected the country as a whole.
[ترجمه ترگمان]جنبش اتحادیه تجاری با همان موج از میهن پرستی که کل کشور را تحت تاثیر قرار داد، حرکت کرد
[ترجمه گوگل]جنبش اتحادیه های کارگری با همان موج ناگهانی وطن پرستی که بر کل کشور تاثیر می گذارد، جابجا شد
5. We maintained a close liaison with the trade union.
[ترجمه ترگمان]ما رابطه نزدیکی با اتحادیه مبادله رو حفظ کردیم
[ترجمه گوگل]ما ارتباط نزدیکی با اتحادیه صنفی داشتیم
6. The Minister hit out against trade union leaders.
[ترجمه ترگمان]این وزیر به رهبران اتحادیه تجاری برخورد کرد
[ترجمه گوگل]وزیر در برابر رهبران اتحادیه های کارگری مقاومت کرد
7. The trade union movement is concerned with working conditions.
[ترجمه ترگمان]جنبش اتحادیه تجاری نگران شرایط کاری است
[ترجمه گوگل]جنبش اتحادیه های کارگری با شرایط کاری مرتبط است
8. He's been a trade union/party activist for many years.
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که یک فعال صنفی \/ حزبی بوده است
[ترجمه گوگل]او چندین سال است که فعالانه در اتحادیه / حزب بوده است
9. The rally was organized by local trade union officials.
[ترجمه ترگمان]این تظاهرات توسط مقامات اتحادیه تجاری محلی سازماندهی شده بود
[ترجمه گوگل]این تجمع توسط مقامات محلی اتحادیه های کارگری برگزار شد
10. The trade union has a large membership.
[ترجمه ترگمان]اتحادیه تجاری عضویت زیادی دارد
[ترجمه گوگل]اتحادیه کارگری دارای عضویت بزرگ است
11. He's been a trade union activist for many years.
[ترجمه ترگمان]او چندین سال است که یک فعال اتحادیه تجاری بوده است
[ترجمه گوگل]او سالهاست که فعال در اتحادیه های کارگری بوده است
12. The trade union leaders put pressure on the capitalists to change these unreasonable rules.
[ترجمه ترگمان]رهبران اتحادیه های کارگری به سرمایه داران فشار وارد کردند تا این قوانین غیرمنطقی را تغییر دهند
[ترجمه گوگل]رهبران اتحادیه های صنفی فشار سرمایه داری را برای تغییر این قوانین غیر منطقی فشار می آورند
13. Trade Union leaders have demanded the government rescind the price rise.
[ترجمه ترگمان]رهبران اتحادیه تجاری خواستار لغو افزایش قیمت شده بودند
[ترجمه گوگل]رهبران اتحادیه های کارگری از دولت خواسته اند که افزایش قیمت را کاهش دهند
14. He has never belonged to a trade union.
[ترجمه ترگمان]او هرگز به یک اتحادیه کارگری تعلق نداشت
[ترجمه گوگل]او هرگز به یک اتحادیه کارگری تعلق ندارد
15. The trade union block vote is an excrescence on democracy.
[ترجمه ترگمان]رای گیری بلوکی اتحادیه صنفی an بر دموکراسی است
[ترجمه گوگل]رای اکثریت بلوک های اتحادیه اروپا در مورد دموکراسی است