1. Sonny tilted back in his chair.
[ترجمه ترگمان]سانی به پشتی صندلی اش تکیه داد
[ترجمه گوگل]سانی در صندلیش کج شده
2. Run along now, sonny; mummy wants to have a rest.
[ترجمه ترگمان]حالا فرار کن سانی، مامان می خواد استراحت کنه
[ترجمه گوگل]در حال حاضر در حال اجرا، سانی؛ مومیایی می خواهد استراحت کند
3. Sonny learnt to fly when he was
[ترجمه ترگمان]سانی از او یاد گرفت که وقتی او بود پرواز کند
[ترجمه گوگل]Sonny آموخته پرواز زمانی که او بود
4. 'My name's not Sonny,' the child objected.
[ترجمه ترگمان]بچه اعتراض کرد: اسم من سانی نیست
[ترجمه گوگل]'من نامی سانی نیست،' کودک اعتراض کرد
5. Well, sonny, I'll give you a bit of advice.
[ترجمه ترگمان]خب، پسرم، یه نصیحت بهت می کنم
[ترجمه گوگل]خب، عزیزم، کمی توصیه می کنم
6. Look here, sonny, you've got a lot to learn!
[ترجمه ترگمان]ببین سانی تو باید خیلی چیزها یاد بگیری!
[ترجمه گوگل]در اینجا، سانی، شما خیلی چیزهای زیادی برای یادگیری دارید!
7. Don't try to teach me my job, sonny.
[ترجمه ترگمان]سعی نکن کارم را به من یاد بدهی، سانی
[ترجمه گوگل]سعی نکنید کارم را به من آموزش دهید، سنی
8. Don't try and teach me my job, sonny.
[ترجمه ترگمان]سعی نکن کارم را به من یاد بدهی، سانی
[ترجمه گوگل]سعی نکنید کارم را به من بسپار، پسر
9. Now you listen to me, sonny.
[ترجمه ترگمان]حالا به حرفم گوش کن سانی
[ترجمه گوگل]حالا به من گوش میدهی
10. Sonny went staggering back, arms flailing, spitting blood and fragments of teeth.
[ترجمه ترگمان]نفس زنان تلوتلوخوران عقب رفت، دستانش را تکان داد و خون و تکه های دندان هایش را تف کرد
[ترجمه گوگل]سانی به عقب متوقف شد، عقربه های گسسته، خون و قطعات دندان ها را از بین برد
11. Come on, sonny, it's worth that.
[ترجمه ترگمان]زود باش سانی این ارزشش رو داره
[ترجمه گوگل]بیا، سنی، ارزشش رو داره
12. Sonny Stoner squirmed in the hard oak chair.
[ترجمه ترگمان]سانی Stoner روی یک صندلی چوب بلوط محکم پیچ وتاب می خورد
[ترجمه گوگل]سانی استونر در صندلی بلوط سخت سوار کرد
13. Sonny lost his nerve, knowing that if he stood up again Gallagher would hammer him.
[ترجمه ترگمان]سانی nerve را از دست داد، چون می دانست که اگر دوباره برخیزد، گلگر به او ضربه خواهد زد
[ترجمه گوگل]Sonny عصب خود را از دست داد، دانستن این که اگر او بلند شد دوباره Gallagher او را چکش
14. Reverend Sonny Lara is well-known for his oratory.
[ترجمه ترگمان]کشیش سانی لارا به خاطر سخنرانی اش مشهور است
[ترجمه گوگل]سونن لارا حاکم است که برای تعلیم او شناخته شده است
15. Sonny would have splashed petrol over him to drive him back, but how could he waste his father's only salvation?
[ترجمه ترگمان]پسرم برای اینکه او را به عقب براند، کافی بود که او را به عقب براند، اما چطور می توانست تنها راه رستگاری پدرش را به هدر دهد؟
[ترجمه گوگل]سانی می تواند بنزین را بر روی او ریخته و او را رانندگی کند اما چگونه می تواند تنها نجات پدرش را از بین ببرد؟