نزدیکتر، نزدیک، صمیمی
nearer
انگلیسی به فارسی
جملات نمونه
1. a nearer prospect revealed him to be no other than a coward
بررسی دقیق تر نشان داد که ترسویی بیش نیست.
2. siamak transferred from taj school to a school nearer his house
سیامک خود را از دبستان تاج به یک مدرسه که به خانه اش نزدیکتر بود منتقل کرد.
پیشنهاد کاربران
نزدیکتر
nearer یعنی نزدیک تر
er دارد . یعنی دارای صفت تفضیلی است ( Comparative adjective )
🙂🌹
er دارد . یعنی دارای صفت تفضیلی است ( Comparative adjective )
🙂🌹
کلمات دیگر: