کلمه جو
صفحه اصلی

topknot


معنی : کاکل، گره زینتی روبان گیسو
معانی دیگر : گره زینتی (روی کلاه یا گیسو - معمولا از دو زبان یا پر)، موی فرق سر

انگلیسی به فارسی

گره زینتی روبان گیسو، کاکل


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a clump of hair knotted or clasped at the top of the head.
مشابه: bun

(2) تعریف: a decorative knot or bow of ribbon worn in the same place.

(3) تعریف: a feather crest or tuft on a bird's head.

• tuft of hair on the top of the head; tuft of fur or feathers on the top of an animal's head
a top-knot is a hairstyle, especially for women, in which a person's hair is arranged in a small neat pile on the top of their head, and is sometimes decorated with things like ribbons or feathers.

دیکشنری تخصصی

[نساجی] پشم روی سر گوسفند ( که خیلی سبک است )

مترادف و متضاد

کاکل (اسم)
peak, forelock, frontlet, foretop, pileum, scalp lock, topknot

گره زینتی روبان گیسو (اسم)
topknot

جملات نمونه

1. He stared at the topknot of red-gold curls, straining to remember.
[ترجمه ترگمان]او به حلقه مو قرمز - طلایی خیره شد و سعی کرد به یاد بیاورد
[ترجمه گوگل]او در گوشه ای از گوشه های قرمز طلا به تماشا نگاه کرد

2. To a Clinton outfitted in topknot and kimono.
[ترجمه ترگمان]برای a که در topknot و کیمونو آموزش دیده بودند
[ترجمه گوگل]به کلینتون در topknot و kimono نصب شده است

3. Topknot started to grumble to himself.
[ترجمه ترگمان]شروع به شکایت از خودش کرد
[ترجمه گوگل]Topknot شروع به تکان دادن به خود

4. His mates laughed, and helped him tie the topknot.
[ترجمه ترگمان]رفقای او خندیدند و به او کمک کردند تا the را ببندد
[ترجمه گوگل]همسرش خندید و به او کمک کرد تا توپ را بزنند

5. Hair formed either a halo or a topknot, instead of falling into whatever style a woman wished it might.
[ترجمه ترگمان]موهایش یا هاله نورانی یا a تشکیل می داد، به جای افتادن به سبک هر زنی که دلش می خواست
[ترجمه گوگل]مو باعث ایجاد یک هاله یا یک لایه براق می شود، به جای سقوط به هر سبک که یک زن آرزو می کند

6. He cut off his topknot, wore his hair in the short Western style, and grew a trim mustache.
[ترجمه ترگمان]موهای سرش را قطع کرد، موهایش را به سبک غرب کوتاه کرد و سبیل بلندی کشید
[ترجمه گوگل]او براق خود را قطع کرد، موهایش را در سبک کوتاهی از غرب پوشانده بود، و سبیل ترش را رشد داد

7. His head was shaven but for a topknot.
[ترجمه ترگمان]سرش را تراشیده بود، اما به خاطر a
[ترجمه گوگل]سر او بریده شده بود، اما برای یک توپ نازک

8. Only a bold topknot of dry leaves thrust from his crown, grey-green and jagged.
[ترجمه ترگمان]فقط یک شاخه خشک پر از برگ های خشک از تاج او بیرون زده بود، سبز و ناهموار
[ترجمه گوگل]تنها یک جرعه جادویی از برگ های خشک، از تاج گل، سبز خاکستری و دندانه دار است

9. Falls are cushioned by body fat and topknot, a fashion dating from the 1600s.
[ترجمه ترگمان]افتادن ها توسط چربی بدن و topknot، نوعی که از دهه ۱۶۰۰ ساخته می شود، در نظر گرفته می شوند
[ترجمه گوگل]آبشارها به واسطه چربی بدن و چنبره، مد، که از دهه 1600 ساخته شده است، با فشار کمرنگ شده است

10. The distinctive head with silken topknot is large but in proportion to the size of the dog.
[ترجمه ترگمان]سر متمایز با topknot ابریشمی، بزرگ اما به نسبت اندازه سگ است
[ترجمه گوگل]سرهای متمایز با کت و شلوار ابریشمی بزرگ، اما نسبت به اندازه سگ است

11. The topknot should be silver or fawn which is lighter than the tan points.
[ترجمه ترگمان]The باید نقره ای یا حنایی باشد که سبک تر از نقاط برنزه باشد
[ترجمه گوگل]دستمال سفره باید نقره ای یا خاردار باشد که سبک تر از نقاط قهوه ای است

12. His hair is tied in a topknot and He has earrings, bracelets and armlets.
[ترجمه ترگمان]موهایش در topknot گره خورده و گوشواره، دست بند و دست بند و armlets دارد
[ترجمه گوگل]موهای او در یک دستبند گره خورده است و او دارای گوشواره، دستبند و دست بند است

13. The head is surmounted by a topknot of long silky hair.
[ترجمه ترگمان]سر بر فراز a موهای بلند ابریشمی بلندی قرار دارد
[ترجمه گوگل]سر با یک دست بلند از موهای بلند ابریشمی برداشته شده است

14. By tradition, a Weequay wears a braided topknot on one side of his or her head.
[ترجمه ترگمان]براساس رسم و رسوم، Weequay topknot را در یک طرف سرش wears
[ترجمه گوگل]با یک سنت، یک Weequay یک تکه بافته بافته در یک طرف سر خود می پوشد

پیشنهاد کاربران

مدل موی گوجه ای


بالای موی سر سگ
گره زدن ( بستن ) بالای موی سر سگ با کش یا روبان


کلمات دیگر: