1. The verb 'rely' takes the preposition 'on'.
[ترجمه کاوه] فعل rely حرف اضافه ی on را به خود اختصاص میدهد
[ترجمه ترگمان]فعل به حرف اضافه می مانند
[ترجمه گوگل]فعل 'rely' پیش فرض 'را' می گیرد
2. Nope, you cut every extra article and preposition.
[ترجمه ترگمان] نه، تو هر مقاله اضافی و preposition رو قطع کردی
[ترجمه گوگل]نه، شما هر مقاله اضافی و پیشنویس را قطع می کنید
3. The new preposition presents the infiniteness within the object itself as well as its significance, preparing the condition for the establishment of moral metaphysics.
[ترجمه ترگمان]حرف اضافه جدید، infiniteness را در خود هدف و همچنین اهمیت آن نشان می دهد و شرایطی را برای ایجاد متافیزیک اخلاقی آماده می کند
[ترجمه گوگل]پیش فرض جدید، بی نهایت را در خود هدف و همچنین اهمیت آن، آماده سازی شرایط برای ایجاد متافیزیکی اخلاقی ارائه می دهد
4. The function word includes preposition, auxiliary, conjunction.
[ترجمه ترگمان]کلمه تابع شامل حرف اضافه، کمکی، همزمانی است
[ترجمه گوگل]کلمه تابع شامل پیش فرض، کمکی، پیوستگی است
5. The difference in effect of motor preposition or postposition on axle weight transfer suspended on frame is not obvious.
[ترجمه ترگمان]تفاوت در اثر حرف اضافه های موتور و یا postposition بر روی انتقال وزن در فریم بر روی کادر مشهود نیست
[ترجمه گوگل]تفاوت در تأثیر پیش فرض موتور یا پست در بارگذاری محور محور بر روی قاب مشخص نیست
6. I. We use gerund after preposition, not infinitive.
[ترجمه ترگمان]۱ ما از gerund بعد از حرف اضافه، نه infinitive استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]I ما از gerund پس از پیش فرض استفاده می کنیم، نه infinitive
7. The depositor positively positioned the preposition in that position on purpose.
[ترجمه ترگمان]The به طور مثبت the را در این موقعیت هدف قرار داده است
[ترجمه گوگل]سپرده گذار به طور مثبت موضع خود را در این موقعیت قرار داده است
8. A preposition is usually read together with the word following it.
[ترجمه ترگمان]یک حرف اضافه بعد از آن معمولا با کلمه زیر خوانده می شود
[ترجمه گوگل]پیش فرض معمولا با کلمه ای که زیر آن خوانده می شود خوانده می شود
9. The indirect object can be used without a preposition, or after "to" or "for".
[ترجمه ترگمان]شی غیر مستقیم را می توان بدون یک حرف اضافه یا بعد از \" \"یا\" برای \" به کار برد
[ترجمه گوگل]شیء غیر مستقیم می تواند بدون پیش فرض، یا بعد از 'به' یا 'برای' استفاده شود
10. The word is compounded of a preposition and a verb.
[ترجمه ترگمان]این کلمه مختص یک حرف اضافه و یک verb است
[ترجمه گوگل]کلمه ترکیبی از پیش فرض و یک فعل است
11. Some verbs can take either an object or preposition.
[ترجمه ترگمان]بعضی از افعال می توانند یک شی یا حرف اضافه می مانند
[ترجمه گوگل]برخی از افعال می توانند یک شی یا پیش فرض را بگیرند
12. According to the boundary characteristic of the preposition structure and the mutual information theory, we summarize the rule and carry on the boundary recognition.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مشخصه مرزی ساختار حرف اضافه می مانند و نظریه اطلاعات متقابل، ما قانون را به طور خلاصه شرح می دهیم و در مورد به رسمیت شناختن مرز انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]با توجه به مرز مشخصه ساختار پیشنویس و نظریه اطلاعات متقابل، حکم را خلاصه می کنیم و به رسمیت شناختن مرز ادامه می دهیم
13. Preposition - like adverbial particles are a special class of words in English.
[ترجمه ترگمان]ذرات preposition مانند ذرات adverbial یک طبقه خاص از کلمات انگلیسی هستند
[ترجمه گوگل]پیشنهادها - مانند ذرات حاکی از یک کلاس خاص از کلمات در زبان انگلیسی است
14. You should cancel this preposition in the sentence.
[ترجمه ترگمان]شما باید این حرف اضافه در جمله را لغو کنید
[ترجمه گوگل]شما باید این پیشنویس را در جمله لغو کنید
15. So that each preposition can stay out the emptiness to go to fill up by reader.
[ترجمه ترگمان]بنابراین هر حرف اضافه می تواند فضای خالی را برای پر کردن خواننده نگه دارد
[ترجمه گوگل]به طوری که هر پیشنهادی می تواند از ظواهر بیرون بیاید تا خواننده را پر کند