1. my aunt is a good-hearted woman
عمه ی من زن خوش قلبی است.
2. agony aunt
(انگلیس - خودمانی) نویسنده ی روزنامه که به نامه های خوانندگان درباره ی مسایل شخصی آنان در روزنامه پاسخ می دهد،مشاورخوانندگان
3. his maiden aunt died recently
عمه ی پیر و خانه مانده ی او اخیرا فوت کرد.
4. he bled his old aunt out of much money
او از عمه ی پیرش خیلی پول کشید.
5. he stopped over to visit his aunt briefly
برای دیدار کوتاهی از عمه اش درنگ کرد.
6. she is the express image of her aunt
او عین قیافه ی عمه اش را دارد.
7. Some of my relations, my mother's aunt and uncle, live in America.
[ترجمه ترگمان]بعضی از قوم و خویش های من، خاله و شوهر مادرم در آمریکا زندگی می کنند
[ترجمه گوگل]برخی از روابطم، عمه و عمه مادر من، در آمریکا زندگی می کنند
8. An aunt who is as sweet as you should get a birthday bug or two and after that a birthday kiss Have a very happy birthday!
[ترجمه ترگمان]یک عمه بزرگ که همان قدر شیرین است که یک حشره یا دو ساعت بعد از آن یک بوسه تولد، تولدت مبارک را داشته باشد!
[ترجمه گوگل]یک عمه که شیرین است، باید یک اشکال تولد یا دو ساله داشته باشی و پس از آن بوسه تولدت مبارک تولدت مبارک!
9. Aunt Mary is my mother's sister.
[ترجمه Mamad] خاله ماری خواهر مادرم است
[ترجمه ترگمان]عمه ماری خواهر مادرم است
[ترجمه گوگل]عمه مری خواهر مادر من است
10. He had a deep affection for his aunt.
[ترجمه ترگمان]محبت عمیقی نسبت به عمه اش داشت
[ترجمه گوگل]او عمیق برای عمه اش داشت
11. The news reached me via my aunt.
[ترجمه ترگمان]این خبر از طریق عمه ام به من رسید
[ترجمه گوگل]این خبر از طریق عمه من به من رسید
12. She wrote to her aunt in America.
[ترجمه ترگمان]به عمه اش در آمریکا نامه نوشت
[ترجمه گوگل]او به عمه اش در امریکا نوشت
13. John's aunt died suddenly and left him a surprisingly large sum.
[ترجمه ترگمان]خاله جان ناگهان فوت کرد و او را به طرز شگفت آوری مبلغ زیادی گذاشت
[ترجمه گوگل]عمه جان به طور ناگهانی درگذشت و مبلغ شگفتآور زیادی به او داد
14. She commended the child to her aunt.
[ترجمه ترگمان]بچه را به عمه اش یاد داد
[ترجمه گوگل]او کودک را به عمه اش تحسین کرد
15. Copy your aunt and you won't go wrong.
[ترجمه ترگمان]دریافت شد و اشتباه نخواهید کرد
[ترجمه گوگل]عمه خود را کپی کنید و به اشتباه نروید
16. The earrings were a gift from my aunt.
[ترجمه ترگمان] گوشواره از طرف خاله ام یه هدیه بود
[ترجمه گوگل]گوشواره یک هدیه از عمه من بود
17. My aunt asked me to join in with her on her holidays abroad.
[ترجمه ترگمان]خاله ام از من خواست که در تعطیلات به او ملحق شوم
[ترجمه گوگل]عمه ام از من خواست تا با او در تعطیلات خود در خارج از کشور شرکت کنم
18. They are not really my aunt and uncle.
[ترجمه ترگمان]خاله و شوهر خاله من نیستند
[ترجمه گوگل]آنها واقعا عمه و عمو نیستند