ریشه کن کردن، از ریشه کندن، برکندن، ازبن در اوردن
uprooting
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• extraction (as of a plant and its roots from the ground); complete eradication; displacement of something from its native environment
پیشنهاد کاربران
ریشه کن کردن
بی خانمانی
کنده شدن
راندن کسی یا چیزی به بیرون
کلمات دیگر: