1. The semi-final replay will be on Saturday.
[ترجمه ترگمان]پاسخ نیمه نهایی روز شنبه خواهد بود
[ترجمه گوگل]پخش نیمه نهایی روز شنبه خواهد بود
2. The replay shows that it was a handball.
[ترجمه ترگمان]این پاسخ نشان می دهد که این یک هندبال است
[ترجمه گوگل]پخش نشان می دهد که این یک هندبال بود
3. They earned a replay with their 1?1 draw.
[ترجمه ترگمان]آن ها با شماره ۱ خود یک پاسخ به دست آوردند؟ یک رسم
[ترجمه گوگل]آنها با یک قرعه کشی 1: 1 بازی کردند
4. They showed an action replay of the goal.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک پاسخ عملی از این هدف را نشان دادند
[ترجمه گوگل]آنها نشان دادند که بازی هدف را دنبال می کنند
5. England were worsted in the replay.
[ترجمه ترگمان]در این لحظه انگلیس شکست خورد
[ترجمه گوگل]انگلستان در بازی پخش شده بود
6. This election will not be a replay of the last one.
[ترجمه ترگمان]این انتخابات تکرار آخرین بار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]این انتخابات نمیتواند آخرین بازی باشد
7. If there has to be a replay we are confident of victory.
[ترجمه نسرین رنجبر] اگر قرار باشد بازی دوباره تکرار شود، مطمئناً ما پیروز خواهیم شد
[ترجمه ترگمان]اگر باید دوباره بازپخش شود، ما از پیروزی مطمئن هستیم
[ترجمه گوگل]اگر یک بازی وجود داشته باشد، ما از پیروزی اطمینان داریم
8. You can see on the replay that the goalkeeper was fouled.
[ترجمه ترگمان]شما می توانید در پاسخ دوباره ببینید که دروازه بان بازی کرده است
[ترجمه گوگل]شما می توانید بر روی پخش کنید که دروازه بان دروازه ای دیده می شود
9. We watched a replay of the wedding on video.
[ترجمه ترگمان]داشتیم فیلم عروسی رو توی فیلم تماشا می کردیم
[ترجمه گوگل]ما یک بازپخش عروسی را در ویدیو تماشا کردیم
10. I watched a slow-motion videotape replay of his fall.
[ترجمه ترگمان]به یک نوار ویدیویی آهسته که از سقوط او می گذشت نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من یک فیلم ویدئویی آهسته از سقوط او را تماشا کردم
11. It was an action replay of the problems of his first marriage.
[ترجمه ترگمان]این یک پاسخ عملی از مشکلات ازدواج اولش بود
[ترجمه گوگل]این یک بازجویی از مشکلات اولین ازدواج او بود
12. He has watched a video replay of his fall on numerous occasions.
[ترجمه ترگمان]او چندین بار شاهد تکرار ویدئویی سقوط او بوده است
[ترجمه گوگل]او تماشای فیلم سقوط خود را در موارد متعدد تماشا کرده است
13. Milan won the semi-final replay 3-0.
[ترجمه ترگمان]میلان در مسابقه نیمه ن هایی ۰ - ۰ پیروز شد
[ترجمه گوگل]میلان 3-0 بازی نیمه نهایی را به دست آورد
14. He had seen the replay from the Security cameras and witnessed the fast, flashing deadliness of her.
[ترجمه ترگمان]او نگاه سریعی را که از دوربین های امنیتی دیده می شد، دیده بود و به سرعت برق می زد
[ترجمه گوگل]او بازپخش شده از دوربین های امنیتی دیده شده و شاهد مرگ و میر سریع و سرخوشانه او بود
15. The third umpire said the replay was inconclusive as de Silva dived to make his ground.
[ترجمه ترگمان]داور سوم گفت که این پاسخ در حالی که سیلوا به پایین شیرجه زد، بی نتیجه بود
[ترجمه گوگل]سومین داور اعلام کرد که بازپرداخت غیرقابل انکار بود، زیرا دیلوا غرق در زمین شد