نردبان قابل حمل، اسباب، بنه boneh
traps
نردبان قابل حمل، اسباب، بنه boneh
انگلیسی به فارسی
نردبان قابل حمل، اسباب، بنه ( boneh )
تله ها، دام، تله، گیر، دریچه، نیرنگ، اسباب، در تله اندازی، محوطه کوچک، شکماف، فریب دهان، نردبان قابل حمل، زانویی مستراح و غیره تله، بدام انداختن، در تله انداختن
انگلیسی به انگلیسی
• measured length of racetrack over which electronic timers register speeds of racing vehicles; set of percussion instrument (music)
دیکشنری تخصصی
[نساجی] گیر کردن ماکو در دهانه تار
جملات نمونه
1. dangerous traps for ignorant tourists
دام های خطرناک برای جهانگردان نادان
2. he traps and transplants beavers to the other sections of the state
او بیدسترها را به دام می اندازد و در بخش های دیگر ایالت اسکان می دهد.
3. he traps wild rabbits and sells their skin
با تله،خرگوش وحشی می گیرد و پوست آنها را می فروشد.
4. Police were checking the area for booby traps.
[ترجمه ترگمان]پلیس منطقه را برای تله های انفجاری کنترل می کرد
[ترجمه گوگل]پلیس این منطقه را برای تله های بمب گذاری می کند
[ترجمه گوگل]پلیس این منطقه را برای تله های بمب گذاری می کند
5. Badly-built kit cars can be death traps.
[ترجمه ترگمان]ماشین های کیت ساخته شده می توانند تله مرگ باشند
[ترجمه گوگل]اتومبیل های کثیف ساخته شده می توانند تله های مرگ باشند
[ترجمه گوگل]اتومبیل های کثیف ساخته شده می توانند تله های مرگ باشند
6. Slow down?there are speed traps along this stretch of road.
[ترجمه ترگمان]آروم؟ در طول این جاده تله ها هستند
[ترجمه گوگل]تند تند تله سرعت در این قسمت از جاده وجود دارد
[ترجمه گوگل]تند تند تله سرعت در این قسمت از جاده وجود دارد
7. Police speed traps are operating on this motorway.
[ترجمه ترگمان]گروه های گشتی پلیس در این بزرگراه عمل می کنند
[ترجمه گوگل]تله سرعت پلیس در این بزرگراه کار می کند
[ترجمه گوگل]تله سرعت پلیس در این بزرگراه کار می کند
8. A greenhouse stays warm because the glass traps the heat of the sun.
[ترجمه ترگمان]گلخانه گرم می ماند زیرا شیشه گرمای خورشید را گرفتار می کند
[ترجمه گوگل]یک گلخانه به دلیل گرمای خورشید گرم می شود
[ترجمه گوگل]یک گلخانه به دلیل گرمای خورشید گرم می شود
9. A filter traps dust from the air.
[ترجمه ترگمان]فیلتر خاک را از هوا نگه می دارد
[ترجمه گوگل]یک فیلتر تله گرد و غبار از هوا
[ترجمه گوگل]یک فیلتر تله گرد و غبار از هوا
10. Small print in documents can contain traps for the unwary.
[ترجمه ترگمان]چاپ کوچک در اسناد می تواند حاوی دام هایی برای افراد بی احتیاط باشد
[ترجمه گوگل]چاپ کوچک در اسناد می تواند شامل تله های ناخواسته باشد
[ترجمه گوگل]چاپ کوچک در اسناد می تواند شامل تله های ناخواسته باشد
11. You must beware of those traps — you could take all day getting out of them.
[ترجمه ترگمان]تو باید مراقب اون تله ها باشی - میتونی تمام روز ازشون بیرون بری
[ترجمه گوگل]شما باید از این تله ها مراقب باشید - شما می توانید تمام روز از آنها خارج شوید
[ترجمه گوگل]شما باید از این تله ها مراقب باشید - شما می توانید تمام روز از آنها خارج شوید
12. Gardener's Tips Earwig Traps Quite by accident we have found a good way to trapping earwigs.
[ترجمه ترگمان]باغبان: به طور تصادفی، به طور تصادفی، راه خوبی برای به دام انداختن earwigs پیدا کردیم
[ترجمه گوگل]نکات جاپلوس تله باغبان کاملا به طور تصادفی ما یک راه خوب برای به دام انداختن earwigs پیدا کرده اند
[ترجمه گوگل]نکات جاپلوس تله باغبان کاملا به طور تصادفی ما یک راه خوب برای به دام انداختن earwigs پیدا کرده اند
13. Pests are monitored with traps laced with attractive pheromones, to time limited chemical spraying with ultra-low volume equipment.
[ترجمه ترگمان]آفات همراه با تله های پر شده با pheromones جذاب، تا زمان پخش مواد شیمیایی با تجهیزات فوق کم، تحت نظارت قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]آفات با تله هایی با فرومون های جذاب نظارت می شوند، تا زمان محدود کردن پاشش شیمیایی با تجهیزات کم حجم
[ترجمه گوگل]آفات با تله هایی با فرومون های جذاب نظارت می شوند، تا زمان محدود کردن پاشش شیمیایی با تجهیزات کم حجم
14. Enemy redoubts were strewn with booby traps as a matter of course.
[ترجمه ترگمان]دشمن به اندازه کافی با تله های احمقانه پوشیده شده بود
[ترجمه گوگل]رموز های دشمن به عنوان یک موضوع به شدت از تله های بمب گذاری شده بود
[ترجمه گوگل]رموز های دشمن به عنوان یک موضوع به شدت از تله های بمب گذاری شده بود
پیشنهاد کاربران
عضلات تراپسی ، عضلات ذوزنقه ای
تله ها
کلمات دیگر: