کلمه جو
صفحه اصلی

slip of the tongue

انگلیسی به فارسی

از دهن پرید


انگلیسی به انگلیسی

• mistake in speech, saying something incorrectly

جملات نمونه

1. It was a slip of the tongue.
[ترجمه ترگمان]زبانش بند امده بود
[ترجمه گوگل]این یک لغزش زبان بود

2. It was just a slip of the tongue.
[ترجمه ترگمان]فقط یک تکه از زبانش بود
[ترجمه گوگل]این فقط یک لغزش زبان بود

3. A slip of the tongue made me say Robert instead of Richard.
[ترجمه ترگمان]یک تکه از زبان مرا به جای ریچارد به زبان آورد
[ترجمه گوگل]لغزش زبان به من گفت که رابرت به جای ریچارد

4. He had made an unfortunate slip of the tongue himself.
[ترجمه ترگمان]خود او نیز از زبان خود اشتباه کرده بود
[ترجمه گوگل]او یک لغزش تاسف از زبان خود ساخته بود

5. One slip of the tongue would have betrayed all I was working for.
[ترجمه ترگمان]یک تکه از زبان ممکن بود به همه چیزهایی که من کار می کردم خیانت کند
[ترجمه گوگل]یکی از لغات زبان، همه چیزهایی را که برای آن کار می کردم، خیانت می کردم

6. In an apparent slip of the tongue, Ms. Bianchi referred to Omaha as Oklahoma.
[ترجمه ترگمان]خانم Bianchi در یک لغزش آشکار از زبان، to را اوکلاهاما خواند
[ترجمه گوگل]خانم بیانیچی در یک لغزش ظاهری زبان به اوهاما به اوماها اشاره کرد

7. He quickly corrected his unfortunate slip of the tongue.
[ترجمه ترگمان]او به سرعت زبان unfortunate را اصلاح کرد
[ترجمه گوگل]او به سرعت لغزش ناگوار زبان خود را اصلاح کرد

8. He made a slip of the tongue.
[ترجمه ترگمان]زبانش بند آمده بود
[ترجمه گوگل]او لغزش زبان را ساخته است

9. The mayor really made a slip of the tongue!
[ترجمه ترگمان]شهردار واقعا از زبانش بیرون آمد!
[ترجمه گوگل]شهردار واقعا لغزش زبان را انجام داد!

10. A slip of the tongue oft bring about unexpected result.
[ترجمه ترگمان]یک لغزش زبان اغلب نتایج غیر منتظره ای را به همراه می آورد
[ترجمه گوگل]لغزش زبان باعث نتیجه غیر منتظره می شود

11. A slip of the tongue or of the pena wish aof which we are ashamed.
[ترجمه ترگمان]یک تکه از زبان و یا چیزی نمانده است که ما از آن شرمسار باشیم
[ترجمه گوگل]لغزش زبان و یا پینا آرزو که ما شرمنده

12. A slip of the tongue at the conference resulted in a big loss.
[ترجمه ترگمان]لغزش زبان در این کنفرانس منجر به فقدان بزرگی شد
[ترجمه گوگل]لغزش زبان در این کنفرانس منجر به از دست دادن بزرگ شد

13. His slip of the tongue cost him a friend.
[ترجمه ترگمان]زبانش به قیمت یک دوست تمام شد
[ترجمه گوگل]لغزش زبانش او را دوست دارد

14. A slip of the tongue made me say of Richard.
[ترجمه ترگمان]یک تکه از زبان مرا از ریچارد به یاد آورد
[ترجمه گوگل]لغزش زبان باعث شد که من از ریچارد میگفتم

15. In a slip of the tongue the schemer exposed his true motivation.
[ترجمه ترگمان]the در یک تکه از زبان انگیزه واقعی خود را افشا کرد
[ترجمه گوگل]در یک لغت زبان، ریزه ساز انگیزه واقعی خود را به نمایش گذاشت

پیشنهاد کاربران

لغزش زبان

اشتباه لپی

تپق زدن

اشتباه لفظی

slip of the tongue ( اعتیاد )
واژه مصوب: لغزش زبان
تعریف: خطایی که در هنگام تولید گفتار روی می دهد|||متـ . خطای گفتار speech error


کلمات دیگر: