کلمه جو
صفحه اصلی

tricot


معنی : بافتنی، تریکو، کش باف
معانی دیگر : پارچه ی نازک (برای زیرپوش و غیره)

انگلیسی به فارسی

کش باف، بافتنی، تریکو


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a plain warp-knit fabric such as nylon or polyester, used esp. for underwear.

(2) تعریف: a ribbed wool or wool blend fabric, used esp. for dresses.

• warp knit type of fabric; type of worsted cloth

دیکشنری تخصصی

[نساجی] بافت تریکو - ماشین تریکو - اقسام مهم پارچه های تریکو تاری

مترادف و متضاد

بافتنی (اسم)
tricot

تریکو (اسم)
tricot

کش باف (اسم)
tricot

جملات نمونه

1. Use: this product is used in sweaters tricot s, weaving, embroidery, high fashion and other clothes.
[ترجمه ترگمان]استفاده: این محصول در لباس های پشمی، بافتنی، گلدوزی، گلدوزی، مد بالا و لباس های دیگر مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]استفاده از این محصول در خانم های تریکو، بافندگی، گلدوزی، مد بالا و لباس های دیگر استفاده می شود

2. The game is introduced: Lovely tricot, wave it on the champaign beautiful, like?
[ترجمه ترگمان]بازی معرفی می شود: تریکو، آن را روی زمین زیبا و زیبا تکان می دهد، درست است؟
[ترجمه گوگل]این بازی ترسناک دوست داشتنی است، موج آن را در شامپاین زیبا، مانند؟

3. Ballpoint needles are used to sew fine knits tricot s.
[ترجمه ترگمان]سوزن های Ballpoint برای دوختن knits fine (tricot)، به کار می روند
[ترجمه گوگل]سوزن های توپ با استفاده از جورابهای بافتنی مناسب استفاده می شود

4. For example jersey cloth, rayon locknut and nylon tricot are made in this method.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، پارچه پیراهن، rayon locknut و نایلون در این روش ساخته می شوند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال پارچه جیری، قفسیت نگین دار و نایلون ساخته شده در این روش

5. JWKM holds multi - set Germany - made high - speed fine jacquard tricot machines e, with advanced productive force.
[ترجمه ترگمان]JWKM با استفاده از نیروی تولیدی پیشرفته، multi (tricot)با سرعت بالا (jacquard)با سرعت بالا ساخته می شود
[ترجمه گوگل]JWKM دارای دستگاه های چند منظوره آلمان با سرعت بالا و با کیفیت بالا و با نیروی پیشرفته تولید می شود

6. My company is specialised in underwear, such as bra, slip, G-string, boxer, tricot and so on.
[ترجمه ترگمان]شرکت من در لباس زیر متخصص است، مانند کرست، slip، جی - نخ، بوکسور، تریکو و غیره
[ترجمه گوگل]شرکت من در لباس زیر تخصص دارد، مانند سینه بند، لغزش، G-string، بوکسور، طنز و غیره

7. The machined is used to process the key spare parts of KS tricot machine - Slot.
[ترجمه ترگمان]ماشین کاری شده برای پردازش قطعات یدکی اصلی ماشین KS (KS)- Slot استفاده می شود
[ترجمه گوگل]ماشینکاری مورد استفاده برای پردازش قطعات یدکی کلیدی دستگاه KS tricot - Slot است

8. Knit track jacket is made with a super lightweight and soft tricot fabrication.
[ترجمه ترگمان]ژاکت ردیابی Knit با یک ساخت بسیار سبک وزن و سبک تریکو ساخته شده است
[ترجمه گوگل]کت و شلوار کت و شلوار با ساخت فوق العاده سبک و نرم و راحت ساخته شده است


کلمات دیگر: