کلمه جو
صفحه اصلی

peel off


1- کندن 2- ور آمدن 3- (هوانوردی: ناگهان از گروه هواپیماهای هم پرواز جدا شدن) جدا پرواز شدن، جدا پریدن 4- (خودمانی) رفتن، عازم شدن، راهی شدن 5- (خودمانی) به سوی دیگر رفتن، دگر سوی شدن

انگلیسی به فارسی

پوست را خالی کنید


انگلیسی به انگلیسی

• remove the outer layer of something; remove, take off (as of clothing); come off in small pieces; fall off in flakes (of skin); depart; break off from a group of airplanes flying in formation

جملات نمونه

1. The paint is starting to peel off.
[ترجمه ترگمان]رنگ پوست شروع به کندن پوست می کند
[ترجمه گوگل]رنگ شروع به خرد کردن می کند

2. Scales of skin peel off after scarlet fever.
[ترجمه ترگمان]Scales پوست پوست بعد از تب مخملک
[ترجمه گوگل]مقادیر پوست پوست بعد از تب زرد

3. Peel off the blackened skin, flatten the pepper out and trim it into edible pieces.
[ترجمه ترگمان]پوست سیاه شده را از بین ببرید، فلفل را صاف کنید و آن را به قطعات خوراکی تبدیل کنید
[ترجمه گوگل]پوست پوست سیاه پوست را پوست کنده، فلفل را صاف کنید و آن را به قطعات خوراکی تقسیم کنید

4. The label will peel off if you soak it in water.
[ترجمه لیلی خبازی] اگر آن را در آب خیس کنید برچسب کنده خواهد شد.
[ترجمه ترگمان]اگر آن را در آب بخیسانید، برچسب آن را پاک می کند
[ترجمه گوگل]برچسب آن را در آب خیس می کند

5. It's hot here, and I think I'll peel off my jacket.
[ترجمه ترگمان]اینجا گرمه و فکر می کنم که کتم رو کنده باشم
[ترجمه گوگل]اینجا گرم است، و من فکر می کنم پوست من کت من است

6. It took me two days to peel off the labels.
[ترجمه ترگمان]دو روز طول کشید تا برچسب ها را باز کنم
[ترجمه گوگل]دو روز طول کشید تا برچسب ها را پاک کنم

7. The paper was beginning to peel off the walls.
[ترجمه ترگمان]روزنامه شروع به کندن دیوارها می کرد
[ترجمه گوگل]مقاله شروع به خرد کردن دیوارها کرد

8. Peel off the backing strip and press the label down firmly.
[ترجمه ترگمان]نوار پشتی را غیرفعال کنید و برچسب را محکم فشار دهید
[ترجمه گوگل]پشت نوار پشت را کم کنید و به راحتی آن را فشار دهید

9. You look hot-why don't you peel off?
[ترجمه ترگمان]خیلی داغ به نظر می ای، چرا نمی کنی؟
[ترجمه گوگل]شما به نظر داغ می آید چرا نمی فهمید؟

10. Our unsolicited advice: Cut off the dreads, peel off the bumper sticker, and just stop listening to reggae entirely.
[ترجمه ترگمان]این توصیه ناخواسته ما: بس کنید، the را قطع کنید، peel را از روی سپر سپر جدا کنید و فقط به حرفه ای رگی گوش کنید
[ترجمه گوگل]توصیه های ناخواسته ما قطع کردن dreads، پوست پوستر سپر، و فقط گوش دادن به رگی را به طور کامل متوقف کنید

11. It works at first, and pounds peel off.
[ترجمه ترگمان]در ابتدا کار می کند، و پوند از بین می رود
[ترجمه گوگل]در ابتدا کار می کند و پوسته پوسته می شود

12. Peel off the lining paper and roll up with the sugared paper.
[ترجمه ترگمان]ورقه آستر را بردارید و با the sugared
[ترجمه گوگل]کاغذ روکش را برمیدارید و با کاغذ قهوه ای رول کنید

13. Peel off the skins and thickly slice the potatoes.
[ترجمه ترگمان]پیل مشک را از زمین برداشت و به شدت سیب زمینی را پاره کرد
[ترجمه گوگل]پوست را پوست کن و سیب زمینی را به صورت ضخیم بریزید

14. I jerked back, tingling with fear, feeling it peel off like a strand of elastoplast.
[ترجمه ترگمان]به عقب پریدم، در حالی که ترس وجودم را فرا گرفته بود، به عقب پریدم
[ترجمه گوگل]من برگشتم، ترس از ترس، احساس می کنم آن را مانند یک رشته elastoplast پوست

15. Peel off the lining paper, spread with the whipped cream and roll up from one short side.
[ترجمه ترگمان]از روی کاغذ آستر به پیل نگاه کرد، با کرم تند و خامه، از یک طرف کوتاه دور شد
[ترجمه گوگل]کاغذ روکش را خرد کرده، با کرم خرد شده گسترش داده و از یک طرف کوتاه رول کنید

پیشنهاد کاربران

لایه برداری

لایه برداری یک نوع کاربرد ماسک هستش. اما پیل آف یعنی ماسکهایی که بصورت ورقه ای یا لایه ای از روی پوست جدا می شوند

در زبان عامیانه به معنای درآورن لباس میشه Undress

Two hunky strippers peeled off in front of her


کلمات دیگر: