رجوع شود به: longshoreman، کارگری که کشتی را بار گیری یا خالی میکند، بار بر کشتی، مقاطعه کار
lumper
رجوع شود به: longshoreman، کارگری که کشتی را بار گیری یا خالی میکند، بار بر کشتی، مقاطعه کار
انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: longshoreman
لامپ
انگلیسی به انگلیسی
• stevedore, worker who loads and unloads cargo from vessels in a port; person who classifies organisms into large variable taxonomic groups based on characteristics; young person (welsh usage); european fresh water fish, eelpout (zoology)
دیکشنری تخصصی
[نساجی] غلتکی در کارد پشمی که درزیر و بین غلتک لیکر و سیلندر اول قرار دارد
جملات نمونه
1. Pass the sauce through a sieve to remove any lumps.
[ترجمه ترگمان]سس رو از طریق آبکش رد کن تا تیکه تیکه تیکه کنه
[ترجمه گوگل]سس را از طریق یک غربال بردارید تا هر توده ای را بردارید
[ترجمه گوگل]سس را از طریق یک غربال بردارید تا هر توده ای را بردارید
2. You'll have to lump it even if you don't like it.
[ترجمه ترگمان]اگر خوشت نمی اید باید آن را پاره کنی
[ترجمه گوگل]شما باید آن را حتی اگر شما آن را دوست ندارید
[ترجمه گوگل]شما باید آن را حتی اگر شما آن را دوست ندارید
3. His pockets were lumped with various articles.
[ترجمه ترگمان]جیب هایش پر از اشیا مختلف بود
[ترجمه گوگل]جیب های او با مقالات مختلف توزیع شد
[ترجمه گوگل]جیب های او با مقالات مختلف توزیع شد
4. I like taking one lump of sugar in my tea.
[ترجمه ترگمان] دوست دارم یه تیکه شکر تو چایی بخورم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم یک قاشق چای را در چای بیاورم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم یک قاشق چای را در چای بیاورم
5. Wind and rain have eroded the statues into shapeless lumps of stone.
[ترجمه ترگمان]باد و باران مجسمه ها را به تکه های بی شکل و بی شکل تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]باد و باران مجسمه ها را به سنگهای بی شکل تبدیل می کنند
[ترجمه گوگل]باد و باران مجسمه ها را به سنگهای بی شکل تبدیل می کنند
6. I have a lump on my head.
[ترجمه ترگمان]یه برآمدگی روی سرم دارم
[ترجمه گوگل]من یک سر و صدا دارم
[ترجمه گوگل]من یک سر و صدا دارم
7. You don't want lumps in the sauce.
[ترجمه ترگمان]تو تیکه تیکه تو سس لازم نداری
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید توده ها در سس
[ترجمه گوگل]شما نمی خواهید توده ها در سس
8. What they expected to be the removal of a small lump turned out to be major surgery.
[ترجمه ترگمان]چیزی که آن ها انتظار داشتند حذف یک برآمدگی کوچک باشد، جراحی بزرگ بود
[ترجمه گوگل]آنچه که آنها انتظار داشتند برداشتن یک توده کوچک بود، جراحی اصلی بود
[ترجمه گوگل]آنچه که آنها انتظار داشتند برداشتن یک توده کوچک بود، جراحی اصلی بود
9. My hand came into contact with a small lump.
[ترجمه ترگمان]دستم با یک تکه کوچک ارتباط برقرار شد
[ترجمه گوگل]دست من با یک توده کوچک تماس گرفت
[ترجمه گوگل]دست من با یک توده کوچک تماس گرفت
10. As the wheel turned, the potter shaped and squeezed the lump of clay into a graceful shape.
[ترجمه ترگمان]همان طور که چرخ می چرخید، پاتر شکل گل رس را به شکل زیبایی در می اورد
[ترجمه گوگل]همانطور که چرخ چرخانده شد، گلدان به صورت شکل ظریف و به شکل خمیده از خاک رس شکل گرفت
[ترجمه گوگل]همانطور که چرخ چرخانده شد، گلدان به صورت شکل ظریف و به شکل خمیده از خاک رس شکل گرفت
11. Stir the sauce to remove any small lumps.
[ترجمه ترگمان]سس را به هم بزنید تا تکه های کوچکی بردارید
[ترجمه گوگل]سس را به هم بزنید تا کمک های کوچک را بردارید
[ترجمه گوگل]سس را به هم بزنید تا کمک های کوچک را بردارید
12. Break up these large lumps of dirt.
[ترجمه ترگمان] این تیکه های بزرگ رو از هم جدا کن
[ترجمه گوگل]شکستن این توده های بزرگ از خاک
[ترجمه گوگل]شکستن این توده های بزرگ از خاک
13. The surgeon excised the lump from her breast.
[ترجمه ترگمان]جراح توده را از سینه اش بیرون آورد
[ترجمه گوگل]جراح توده ای از پستان خود را برداشت
[ترجمه گوگل]جراح توده ای از پستان خود را برداشت
14. The media tends to lump all these groups together.
[ترجمه ترگمان]رسانه ها تمایل دارند که همه این گروه ها را با هم یکجا جمع کنند
[ترجمه گوگل]رسانه ها تمایل دارند همه این گروه ها را با یکدیگر متحد کنند
[ترجمه گوگل]رسانه ها تمایل دارند همه این گروه ها را با یکدیگر متحد کنند
15. Strain the custard to remove lumps.
[ترجمه ترگمان]custard را با استفاده از lumps بردارید
[ترجمه گوگل]برای پاک کردن توده ها، کاسه را فشار دهید
[ترجمه گوگل]برای پاک کردن توده ها، کاسه را فشار دهید
کلمات دیگر: