cleat

معنی : گیره، گوه، میخ ته کفشهای ورزشی، تخته باریک

معانی دیگر : به تسمه یا رگه یا گل میخ مجهز کردن، تسمه ی چوبی یا فلزی (که برای مستحکم سازی یا جلوگیری از لغزیدن به چیزی نصب می شود)، رگه ی ته کفش، گل میخ (که برای جلوگیری از لغزش به ته کفش و غیره کوبیده می شود)، استوک، می ته کفشهای ورزشی، باگوه و گیره محکم کردن

انگلیسی به فارسی

میخ ته کفش‌های ورزشی، گوه، گیره، با گوه و گیره محکم کردن

پاک کردن، میخ ته کفشهای ورزشی، گوه، گیره، تخته باریک

انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )

• (1) تعریف: a metal or wooden object with two armlike projections, to which a rope or line may be secured, as in boating.

• (2) تعریف: a projection attached to the bottom of a shoe to prevent slipping, esp. on sports shoes.

- The football players wear shoes with cleats.

[ترجمه پارسا ع] بازیکنان فوتبال کفش های استوک دار ( کفش مخصوص فوتبال چمن ) می پوشند.

[ترجمه ترگمان] بازیکنان فوتبال کفش خود را با cleats می پوشند
[ترجمه گوگل] بازیکنان فوتبال پوشیدن کفش را با چاقو می کنند

• (3) تعریف: a strip of wood or metal attached to a walking surface to prevent slipping.

• (4) تعریف: a strip of wood or metal secured across several boards or other surfaces to provide strength.

فعل گذرا ( transitive verb )

حالات: cleats, cleating, cleated

• : تعریف: to furnish or secure with cleats.

• projecting piece (of metal, wood, etc.) which prevents slipping; supporting board

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] لایه - گوه
[زمین شناسی] کلیواژ عمودی درزه های زغال مجموعه درزه های اصلی در طولی که زغال در زمان معدن کاری می شکند .
[معدن] درزههای زغال (زغال سنگ)
[نفت] درزه

مترادف و متضاد

گیره (اسم)

pin, bend, retainer, nip, becket, clamp, pincer, cleat, pawl, tach, tache, jaw, detent, dog, trigger, holdfast

گوه (اسم)

slice, quoin, gad, cleat, chock, wedge, gib, sprag

میخ ته کفشهای ورزشی (اسم)

cleat

تخته باریک (اسم)

slat, cleat

جملات نمونه

1. Belay on this cleat.

[ترجمه ترگمان]آن قایق را بس کن
[ترجمه گوگل]بیلی در این کراوات

2. A new Skywalk sole with an environmentally-friendly cleat pattern gives a good grip even on slippery rocks.

[ترجمه ترگمان]تنها یک پوشش گیاهی جدید با الگوی cleat سازگار با محیط زیست، حتی در سنگ های لغزنده نیز کنترل خوبی به دست می دهد
[ترجمه گوگل]یک اسلوبوخ جدید با یک الگوی کلاسیک سازگار با محیط زیست، حتی در سنگهای لغزنده، خوب عمل می کند

3. The foredeck man snubbed it on the cleat.

[ترجمه ترگمان]کشتی foredeck به آن اشاره کرد
[ترجمه گوگل]مرد فریدک آن را بر روی چاقو گذاشت

4. He sat hunched by the stern cleat, knife ready to cut the Zodiac free.

[ترجمه ترگمان]پشت لبه عقبی کشتی قوز کرده و چاقویش را آماده کرده بود تا زودیاک را آزاد کند
[ترجمه گوگل]او نشسته توسط چنگال سفت، چاقو آماده برای قطع زودیاک آزاد است

5. When he unwound the rope from the cleat the bell rang once.

[ترجمه ترگمان]وقتی طناب را باز کرد صدای زنگ ساعت به گوش رسید
[ترجمه گوگل]وقتی که طناب را از زاویه باز کرد، یک زنگ زنگ زد

6. It is cleat that he was one of the outstanding plots in the whole program.

[ترجمه ترگمان]واضح است که او یکی از نقش های برجسته در کل برنامه بوده است
[ترجمه گوگل]او معتقد است که او یکی از قطعه های برجسته در کل برنامه بود

7. Or maybe it is not a mi Marketing cleat all.

[ترجمه ترگمان]یا شاید این یک cleat mi نیست
[ترجمه گوگل]یا شاید این یک معامله بازاریابی نیست

8. When developing the cleat, Nike didn't care about money, time, or manufacturing considerations.

[ترجمه ترگمان]در هنگام توسعه the، نایک به پول، زمان و یا ملاحظات مربوط به تولید اهمیت نداد
[ترجمه گوگل]نایک در حال توسعه چنگال، در مورد پول، زمان، و یا ملاحظات تولید علاقه مند نیست

9. Though you have a cleat self - knowledge and have thought about possible occupations.

[ترجمه ترگمان]با اینکه شما دانش شخصی دارید و در مورد مشاغل احتمالی فکر کرده اید
[ترجمه گوگل]اگرچه شما دارای دانش خود هستید و در مورد مشاغل احتمالی فکر کرده اید

10. The coal cleat pattern in the Kushiro coalfield, Japan, shows some analogy to isolated straight joints.

[ترجمه ترگمان]الگوی cleat زغال سنگ در جنگل کوشیرو، ژاپن، قیاسی را برای اتصال مستقیم معمولی نشان می دهد
[ترجمه گوگل]الگوی شوی زغال سنگ در ناحیه کوشیرو، ژاپن، برخی از شبیه سازی ها را به مفاصل مستقیم جدا می کند

11. Do you generally cleat your desk at the end of each day?

[ترجمه ترگمان]شما معمولا در پایان هر روز میز خود را ترک می کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا به طور کلی در پایان هر روز میز خود را می بینید؟

12. The influence of confining pressure change and coal cleat on gas permeability is studied by experiments.

[ترجمه ترگمان]تاثیر تغییر فشار محدود و فشار زغال سنگ بر نفوذپذیری گازی توسط آزمایش ها مطالعه می شود
[ترجمه گوگل]تأثیر محدودیت تغییر فشار و زهکشی زغال سنگ بر نفوذپذیری گاز با استفاده از آزمایشات مورد بررسی قرار گرفته است

13. When her statement was read a very cleat light was cast upon the situation.

[ترجمه ترگمان]هنگامی که بیانیه او قرائت شد، نور بسیار زیبایی روی صحنه ریخت
[ترجمه گوگل]هنگامی که بیانیه او خوانده شد، یک نور بسیار محکم بر روی وضعیت ریخته شد

14. The cleat had two horns.

[ترجمه ترگمان]پورت وز هم دو شاخ داشت
[ترجمه گوگل]چنگال دارای دو شاخ بود

The runners wore cleated shoes.

دوندگان، کفش‌های گل‌میخ‌دار پوشیدند.

کلمات دیگر: