کلمه جو
صفحه اصلی

dripping


بسیار خیس، چکان، (معمولا جمع - هر چیزی که می چکد به ویژه چربی که از گوشت کبابی می چکد) اشک کباب، چکانه، چربی، چکه کردن، قطره قطره فرود آمدن، چکیده گوشت، اشک کباب، جزغال، صدای چکیدن

انگلیسی به فارسی

چکیده گوشت ،اشک کباب ،جزغال ،(صدای)چکیدن


چکیدن، چکه کردن، چکانیدن، ژوشیدن


انگلیسی به انگلیسی

• falling in drops; fat and juices which drip from meat during cooking
falling in drops, wet, sopping
someone or something that is dripping wet is very wet.
dripping is the fat which comes out of meat when it is fried or roasted. it can also be used for frying food in.
see also drip.

دیکشنری تخصصی

[نفت] چکیدن

جملات نمونه

Kabob drippings can be used later.

چربی کباب را می‌شود بعداً مصرف کرد.


1. dripping wet
خیس خیس

2. be dripping with (something)
(از چیزی کاملا) خیس بودن

3. i was dripping with sweat
خیس عرق بودم،عرق از من می چکید.

4. water is dripping from the faucet
آب از شیر می چکد (شیر آب چکه می کند).

5. her hair was dripping water
آب از گیسوانش می چکید.

6. the ceiling is dripping
سقف آب می دهد (چکه می کند).

7. the runners were dripping with sweat
عرق از بدن دوندگان جاری بود.

8. the toast was dripping with butter
از نان برشته کره می چکید.

9. we ate in a swelter sweat dripping from our shirts
ما در گرمای سوزان غذا خوردیم و عرق از پیراهن هایمان می چکید.

10. Rain was dripping from the trees.
[ترجمه ترگمان]باران از درخت ها می چکید
[ترجمه گوگل]باران از درختها چکه کرد

11. Water was dripping down the walls.
[ترجمه ترگمان]آب از دیوارها می چکید
[ترجمه گوگل]آب از دیوارها پایین آمد

12. The rain was dripping off the roof.
[ترجمه ترگمان]باران از سقف می چکید
[ترجمه گوگل]باران از سقف افتاد

13. She came to the party dripping with gold .
[ترجمه ترگمان]به مهمانی که از طلا چکه می کرد آمد
[ترجمه گوگل]او به طرف حزب که با طلا میرفت آمد

14. My hair was dripping and my shoes squelched as I walked.
[ترجمه ترگمان]همچنان که راه می رفتم، موهایم چکه می کرد
[ترجمه گوگل]موی من چکه کرد و کفش هایم را به عنوان راه می رفتم

15. Constant dripping wears away the stone.
[ترجمه ترگمان]چکه چکه چکه چکه چکه چکه سنگ را از روی سنگ برمی دارد
[ترجمه گوگل]افتادگی مداوم سنگ را از بین می برد

16. Amid the trees the sea mist was dripping.
[ترجمه ترگمان]در میان درختان، مه دریا چکه می کرد
[ترجمه گوگل]در میان درختان غبار دریایی افتاده بود

dripping wet

خیس خیس


پیشنهاد کاربران

اشک کباب
صائب تبریزی چنین سروده:
اظهار عجز پیش ستم پیشگان خطاست
اشک کباب موجب طغیان آتش است

چکه کردن

چک چک کردن

dripping ( علوم و فنّاوری غذا )
واژه مصوب: اشک کباب
تعریف: چربی فراوری نشده ای که در هنگام طبخ غذا از بافت های پرچربی یا استخوان های گوسفند یا گاو و نیز در هنگام کباب کردن از گوشت خارج میشود


کلمات دیگر: