کلمه جو
صفحه اصلی

clinker


معنی : آجر لعابی، آجر کاشی، پوسته اهن، تفاله شیشه در کوره قالگری
معانی دیگر : (قدیمی) آجر بسیار سخت، آجر دو آتشه، آجر جوش، (در کوره یا آتشخانه) سرباره، تفاله و جوش، فساله، پوکه، لایه ی سختی که پس از مدتی دیواره ی کوره ی زغالسنگ سوز را می پوشاند، کلینکر، (خودمانی) اشتباه لپی، گاف، ناکامی کامل، اجر لعابی، اجر کاشی

انگلیسی به فارسی

آجر لعابی، آجر کاشی، تفاله شیشه در کوره قالگری، پوسته آهن


کلینکر، آجر لعابی، آجر کاشی، پوسته اهن، تفاله شیشه در کوره قالگری


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a hard stonelike chunk left from the burning of coal.

(2) تعریف: a hard brick used for paving.
اسم ( noun )
(1) تعریف: (slang) any error, esp. a misplayed note in a musical performance.

(2) تعریف: (informal) a total failure; unsatisfactory product.

• stony matter; failure (slang)

دیکشنری تخصصی

[عمران و معماری] کلینکر - جوش - کلوخه - کوره - پوکه
[زمین شناسی] کلوخه آتشفشانی (آتشفشان شناسی): یک ذره آذرآواری یا خود برشی شده مضرس و محکم مانند آن که شبیه کلینکر یا سرباره کوره می باشد. صفت: کلینکری. کلینکر، آجر لعابی، کلوخه (زغال سنگ شناسی): الف) زغال سنگی که بوسیله توده نفوذی آذرین دگرسان شده است. مقایسه شود با کک طبیعی. مترادف: السکوریا (زغال شناسی). ب) توده های خاکستر زغال سنگ که محصول جانبی احتراق می باشد. مقایسه شود با: کک.
[] میخ سرپهن کفش
[نفت] تفاله ی کوره

مترادف و متضاد

آجر لعابی (اسم)
clinker

آجر کاشی (اسم)
tile, clinker

پوسته اهن (اسم)
clinker

تفاله شیشه در کوره قالگری (اسم)
clinker

جملات نمونه

1. The singer hit a real clinker.
[ترجمه ترگمان]این خواننده به یک کلینکر واقعی برخورد کرد
[ترجمه گوگل]خواننده یک کلینکر واقعی را تجربه کرد

2. This material is variously termed ash, clinker, cinders or slag.
[ترجمه ترگمان]این مواد به طرق مختلف خاکستر، کلینکر، خاکستر یا سرباره نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]این مواد به صورت گوناگون به نام خاکستر، کلینکر، سدیم یا سرباره شناخته می شود

3. The singer hit a real clinker in the last verse.
[ترجمه ترگمان]این خواننده به یک کلینکر واقعی در آخرین آیه رسید
[ترجمه گوگل]خواننده در کلینکر واقعی در آخرین آیه برخورد کرد

4. The singer hit a clinker.
[ترجمه ترگمان]این خواننده به یک کلینکر ضربه زد
[ترجمه گوگل]خواننده به یک کلینکر برخورد کرد

5. A bad burn could mean no usable clinker and hence no pay.
[ترجمه ترگمان]سوختگی بد می تواند به معنی هیچ کلینکر مفید نباشد و از این رو پرداخت نخواهد شد
[ترجمه گوگل]سوختگی بد می تواند کلینکر قابل استفاده باشد و از این رو هیچ پرداختی ندارد

6. It was clinker built without permanent decking and no evidence was found for a mast.
[ترجمه ترگمان]این clinker بدون عرشه کشتی ساخته شده بود و هیچ شواهدی هم برای دکل پیدا نشد
[ترجمه گوگل]کلینکر بدون پوشیدنی دائمی ساخته شد و هیچ مدرکی برای بستن یافت نشد

7. Crow roasted the earth to a clinker, he charged into space - Where is the Black Beast?
[ترجمه ترگمان]کلاغ، زمین را به یک کلینکر ذوب کرد، به فضا رفت - حیوان سیاه کجاست؟
[ترجمه گوگل]کوه زمین را به یک کلینکر فرو کرده است، او به فضا پر شده است - جادو سیاه چیه؟

8. And at each stage, if a clinker shows up, you know, you lost a week.
[ترجمه ترگمان]و در هر مرحله، اگر یک کلینکر نشان داده شود، شما یک هفته را از دست داده اید
[ترجمه گوگل]و در هر مرحله، اگر کلینکر ظاهر شود، می دانید، یک هفته از دست دادید

9. Its tough pale grass grows on mud and clinker dredged up from the docks.
[ترجمه ترگمان]علف خشک و خشن آن بر روی گل و آجر، که از اسکله دیده می شود، رشد می کند
[ترجمه گوگل]چمن کمرنگ آن بر روی گل و کلینکر از اسکله ها رشد می کند

10. As production methods improved the clinker produced was harder and the cement had to be more finely ground.
[ترجمه ترگمان]با بهبود روش های تولید برق تولید کلینکر، سخت تر شده بود و سیمان باید دقیق تر می شد
[ترجمه گوگل]به عنوان روش های تولید، کلینکر تولید شد سخت تر بود و سیمان باید ریز تر زمین باشد

11. This was achieved by initially breaking the clinker with stone crushers before grinding.
[ترجمه ترگمان]این کار در ابتدا با از بین بردن کلینکر با سنگ crushers قبل از آسیاب کردن به دست آمد
[ترجمه گوگل]این کار با ابتدا کلینکر را با سنگ شکن سنگ انجام دادید قبل از سنگ زنی

12. Once the firing was completed the clinker was broken out and carted away to be ground.
[ترجمه ترگمان]به محض این که تیراندازی تمام شد، clinker را از هم جدا کردند و به زور بردند به زمین
[ترجمه گوگل]پس از اتمام شلیک، کلینکر برداشته شد و به زمین فرو ریخت

13. Using natural forsterite and magnesite clinker as raw materials, the forsterite refractories with micropore and high strength has been prepared by foaming method.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از forsterite طبیعی و magnesite کلینکر به عنوان مواد خام، مواد نسوز forsterite با مقاومت بالا و قدرت بالا با استفاده از روش کف کردن تهیه شده است
[ترجمه گوگل]با استفاده از کلینکر فورستریت طبیعی و مگنزیت به عنوان مواد خام، نسوز فرشتهای با میکروپور و مقاومت بالا با روش فوم آماده شده است

14. The activation energy of clinker formation is reduced.
[ترجمه ترگمان]انرژی فعال تشکیل کلینکر کاهش می یابد
[ترجمه گوگل]انرژی فعال سازی کلینکر کاهش می یابد

15. The result shows that microstructure of clinker is various from different grinding system, and their burnability is also various.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که ریز ساختار کلینکر برابر با سیستم آسیاب مختلف است و burnability نیز متفاوت است
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که ریزساختار کلینکر از سیستم های مختلف آسیاب متفاوت است و قابلیت سوختن آنها نیز متفاوت است

پیشنهاد کاربران

مرحله ای در تولید سیمان

clinker ( حمل ونقل درون شهری ـ جاده ای )
واژه مصوب: پوکۀ معدنی
تعریف: نوعی مصالح برای استفاده در زیراساس با حداکثر 50 میلی متر ضخامت که خوب پخته و دانه بندی شده باشد


کلمات دیگر: