(لایه ی بسیار نازکی از آبگونه که با سطح ظرف تماس دارد و از بقیه ی آبگونه آهسته تر جاری می شود) لایه ی مرزی
boundary layer
(لایه ی بسیار نازکی از آبگونه که با سطح ظرف تماس دارد و از بقیه ی آبگونه آهسته تر جاری می شود) لایه ی مرزی
انگلیسی به فارسی
(لایهی بسیار نازکی از آبگونه که با سطح ظرف تماس دارد و از بقیهی آبگونه آهستهتر جاری میشود) لایهی مرزی
لایه مرزی
دیکشنری تخصصی
[عمران و معماری] لایه مرزی - لایه حدی - لایه جداری
[ریاضیات] لایه ی مرزی
[نفت] لایه مرزی
[پلیمر] لایه مرزی
[آب و خاک] لایه مرزی
[ریاضیات] لایه ی مرزی
[نفت] لایه مرزی
[پلیمر] لایه مرزی
[آب و خاک] لایه مرزی
پیشنهاد کاربران
boundary layer ( علوم جَوّ )
واژه مصوب: لایۀ مرزی
تعریف: لایهای از شاره درست در مجاورت سطح مرزی مشخص
واژه مصوب: لایۀ مرزی
تعریف: لایهای از شاره درست در مجاورت سطح مرزی مشخص
کلمات دیگر: