کلمه جو
صفحه اصلی

glycemia

انگلیسی به انگلیسی

• presence of sugar in the blood (medicine)

جملات نمونه

1. Safe, inexpensive, and acceptable interventions that lower glycemia, halt or delay the progression to diabetes, and reduce cardiovascular disease are highly desirable.
[ترجمه ترگمان]مداخلات ارزان تر، ارزان و قابل قبولی که باعث کاهش استرس، توقف و یا تاخیر در روند پیشرفت به دیابت می شوند، و کاهش بیماری های قلبی و عروقی بسیار مطلوب هستند
[ترجمه گوگل]اقدامات ایمن، ارزان و قابل قبول که سبب کاهش گلیسمی، توقف و یا تاخیر در پیشرفت دیابت و کاهش بیماری های قلبی عروقی می شوند، بسیار مطلوب است

2. Exactly how the sleeve affects glycemia is unclear, as the case for bypass surgery.
[ترجمه ترگمان]دقیقا این که چگونه آستین بر glycemia تاثیر می گذارد، به عنوان مورد جراحی خارج از عمل، مشخص نیست
[ترجمه گوگل]دقیقا چطور آستین بر روی گلیسمی تاثیر می گذارد، به عنوان مورد برای جراحی بای پس مشخص نیست

3. Post - prandial glycemia might be interfered by some factors as the component of diet.
[ترجمه ترگمان]glycemia Post ممکن است توسط برخی عوامل به عنوان بخشی از رژیم غذایی اختلال ایجاد شود
[ترجمه گوگل]گلیسمی پس از زایمان ممکن است بعضی از عوامل به عنوان مولفه رژیم غذایی دخالت کند

4. Lower levels of glycemia at the time of initial therapy are associated with lower A1C levels over time and decreased long-term complications (
[ترجمه ترگمان]سطوح پایین تر of در زمان درمان اولیه با سطوح پایین تر A۱C در طول زمان و کاهش عوارض طولانی مدت در ارتباط هستند
[ترجمه گوگل]سطوح پایین گلیسمی در زمان درمان اولیه همراه با سطح پایین A1C در طول زمان و کاهش عوارض طولانی مدت (

5. A better index of overall glycemia.
[ترجمه ترگمان]یک شاخص بهتر از glycemia کلی
[ترجمه گوگل]یک شاخص بهتر از گلیسمی کلی

6. Effect of Oral Sebacic Acid on Postprandial Glycemia, Insulinemia, and Glucose Rate of Appearance in Type 2 Diabetes.
[ترجمه ترگمان]تاثیر اسید Sebacic بر روی postprandial Glycemia، Insulinemia، و گلوکز خون در نوع ۲
[ترجمه گوگل]اثر اسید صابونیک خوراکی بر گلیسمی پس از پانداییل، انسولینمی و میزان گلوکز ظاهر شدن در دیابت نوع 2

7. Fructosamine more closely reflected glycemia in the HIV-infected subjects.
[ترجمه ترگمان]افراد مبتلا به اچ آی وی بیش از پیش در موضوعات آلوده به اچ آی وی منعکس شدند
[ترجمه گوگل]فروکتوزامین بیشتر در افراد مبتلا به HIV مبتلا به گلیسمی است

8. Conclusions: In this proof-of-principle study, salsalate reduces glycemia and may improve inflammatory cardiovascular risk indexes in overweight persons.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: در این مطالعه اثبات اصل، salsalate glycemia را کاهش می دهد و ممکن است شاخص های ریسک بیماری های قلبی عروقی را در افراد دارای اضافه وزن بهبود بخشد
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: در این مطالعه اثبات اصل، سالسولات باعث کاهش گلیسمی می شود و ممکن است شاخص های خطر بیماری های قلبی عروقی را در افراد با اضافه وزن افزایش دهد

9. In normal subjects, mixed meals based on low–glycemic index foods lead to a reduction in postprandial glycemia .
[ترجمه ترگمان]در سوژه های عادی، غذاهای مخلوط براساس غذاهای شاخص glycemic پایین، منجر به کاهش in glycemia می شوند
[ترجمه گوگل]در طب سنتی، غذاهای ترکیبی مبتنی بر مواد غذایی کم گلیسمی منجر به کاهش گلیسیری پس از غذا می شود

10. OBJECTIVE We evaluated whether a whey preload could slow gastric emptying, stimulate incretin hormones, and attenuate postprandial glycemia in type 2 diabetes.
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE ما ارزیابی کردیم که آیا یک preload می تواند باعث شود که gastric emptying کند، هورمون های incretin را تحریک کند، و postprandial glycemia را در دیابت نوع ۲ تضعیف کند
[ترجمه گوگل]هدف ما ارزیابی کردیم که آیا پیش پیشگیری از چربی میتواند تخلیه معده را تسکین دهد، هورمونهای تزریقی را تحریک کند، و گلیسمی پس از پروندیا را در دیابت نوع 2 کاهش دهد

11. Contrary to popular opinion, the A1C assay may not reflect average glycemia over the preceding few months.
[ترجمه ترگمان]برخلاف عقیده عمومی، سنجش A۱C ممکن است در عرض چند ماه گذشته به طور متوسط منعکس نشود
[ترجمه گوگل]بر خلاف نظر مردمی، آزمایش A1C ممکن است در طی چند ماه گذشته غلظت متوسط ​​گلیسمی را نشان ندهد

12. Objective To assess the effect of insulin pump used in glycemia controlling during perioperation of diabetic patients.
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی تاثیر پمپ انسولین مورد استفاده در کنترل glycemia در طول perioperation بیماران دیابتی
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثر پمپ انسولین مورد استفاده در کنترل گلیسیرین در طول پرفیوژن بیماران دیابتی

13. Are there any studies to evaluate the risk of CVD and people with normal glycemia yet are insulin resistant?
[ترجمه ترگمان]آیا مطالعات برای ارزیابی خطر CVD و افراد با glycemia عادی وجود دارد اما مقاومت انسولین نیز وجود دارد؟
[ترجمه گوگل]آیا مطالعاتی برای ارزیابی خطر ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و افراد مبتلا به گلیسیری طبیعی وجود دارد، اما انسولین مقاوم است؟

14. I mean, Chinese people might be lower than US people, such as the average glycemia, because of less obesity in China?
[ترجمه ترگمان]منظورم این است که مردم چین ممکن است کم تر از مردم آمریکا، مانند متوسط glycemia، به دلیل چاقی کم تر در چین، کم تر باشند؟
[ترجمه گوگل]منظورم این است که افراد چینی ممکن است از افراد آمریکایی، مانند گلیسمی متوسط، به دلیل چاقی کمتری در چین باشند؟

15. Only treat the primary disease, control the intake of natrium and kalium, note the stability of glycemia and the balance of liquid in control group.
[ترجمه ترگمان]تنها با بیماری اولیه، کنترل مصرف of و kalium، به پایداری of و تعادل مایع در گروه کنترل توجه کنید
[ترجمه گوگل]فقط با بیماری اولیه درمان می شود، مصرف نیتروژن و کلسیم را کنترل می کند، ثبات گلیسمی و تعادل مایع در گروه کنترل را یادداشت کنید


کلمات دیگر: