ازلحاظ مالی
fiscally
ازلحاظ مالی
انگلیسی به انگلیسی
• from a financial viewpoint, from a fiscal standpoint
جملات نمونه
1. The scheme would be fiscally dangerous.
[ترجمه ترگمان]این طرح از لحاظ مالی خطرناک خواهد بود
[ترجمه گوگل]این طرح می تواند به صورت فیزیکی خطرناک باشد
[ترجمه گوگل]این طرح می تواند به صورت فیزیکی خطرناک باشد
2. Fiscally, Chicago is in a fairly strong position for an older city.
[ترجمه ترگمان]Fiscally، شیکاگو در یک موقعیت نسبتا قوی برای یک شهر قدیمی قرار دارد
[ترجمه گوگل]به طور فیزیکی، شیکاگو در موقعیت نسبتا قوی برای یک شهر بزرگتر قرار دارد
[ترجمه گوگل]به طور فیزیکی، شیکاگو در موقعیت نسبتا قوی برای یک شهر بزرگتر قرار دارد
3. The tax should be fiscally neutral, that is, offset by tax cuts in other areas.
[ترجمه ترگمان]مالیات باید از لحاظ مالی خنثی باشد، یعنی، با کاهش مالیات ها در مناطق دیگر جبران خواهد شد
[ترجمه گوگل]مالیات باید به صورت فیزیکی خنثی باشد، یعنی با کاهش مالیات در مناطق دیگر جبران می شود
[ترجمه گوگل]مالیات باید به صورت فیزیکی خنثی باشد، یعنی با کاهش مالیات در مناطق دیگر جبران می شود
4. Alarm about Greece - and other fiscally unstable countries in Europe - has dragged down the euro sharply.
[ترجمه ترگمان]هشدار در مورد یونان و دیگر کشورهای بی ثبات در اروپا - یورو را به شدت کاهش داده است
[ترجمه گوگل]هشدار در مورد یونان و دیگر کشورهای بی ثبات مالی در اروپا، به شدت به یورو رسیده است
[ترجمه گوگل]هشدار در مورد یونان و دیگر کشورهای بی ثبات مالی در اروپا، به شدت به یورو رسیده است
5. We are more fiscally constrained, which forces us to work smarter and more efficiently.
[ترجمه ترگمان]ما از نظر مالی بیشتر محدود هستیم، که ما را وادار می کند تا هوشمندانه و موثرتر عمل کنیم
[ترجمه گوگل]ما از لحاظ فیزیکی محدود است، که ما را مجبور می کند تا کارآمدتر و کارآمدتر کار کنیم
[ترجمه گوگل]ما از لحاظ فیزیکی محدود است، که ما را مجبور می کند تا کارآمدتر و کارآمدتر کار کنیم
6. Nor will fiscally stretched governments pump more money into the political equivalent of a leper colony.
[ترجمه ترگمان]از لحاظ مالی، دولت ها پول بیشتری به معادل سیاسی یک کلونی جذامی نمی دهند
[ترجمه گوگل]دولت های کشش مالی نیز نمی توانند پول بیشتری را به معادل سیاسی یک کلنی نابود کنند
[ترجمه گوگل]دولت های کشش مالی نیز نمی توانند پول بیشتری را به معادل سیاسی یک کلنی نابود کنند
7. Many members are determined to prove that they are fiscally responsible.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از اعضا مصمم هستند که ثابت کنند که از لحاظ مالی مسئول هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اعضای مصمم هستند تا اثبات کنند که مسئول مالی هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از اعضای مصمم هستند تا اثبات کنند که مسئول مالی هستند
8. What he had to announce for this year was, particularly in its revenue-raising aspects, decidedly thin, indeed fiscally neutral.
[ترجمه ترگمان]چیزی که او برای این سال اعلام کرده بود، به ویژه در جنبه های برجسته درآمد آن، به طور قطع مالی، و در واقع از لحاظ مالی خنثی بود
[ترجمه گوگل]آنچه که او برای این سال اعلام کرده بود، به خصوص در جنبه های افزایش درآمدش، کاملا نازک بود و در واقع مالی بی طرف بود
[ترجمه گوگل]آنچه که او برای این سال اعلام کرده بود، به خصوص در جنبه های افزایش درآمدش، کاملا نازک بود و در واقع مالی بی طرف بود
9. This has meant that many studies tend to concentrate on the objective assessment of a fiscally quantifiable reality.
[ترجمه ترگمان]این به این معنی است که بسیاری از مطالعات تمایل دارند بر ارزیابی عینی از واقعیت قابل سنجش تمرکز کنند
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که مطالعات بسیاری متمرکز بر ارزیابی عینی واقعیت محاسبه مالی می شوند
[ترجمه گوگل]این به این معنی است که مطالعات بسیاری متمرکز بر ارزیابی عینی واقعیت محاسبه مالی می شوند
10. Together we will give Americans the broad, fair and fiscally responsible tax relief they deserve.
[ترجمه ترگمان]ما با هم به آمریکایی ها کمک مالی وسیع، عادلانه و مالی را که سزاوار آن هستند، می دهیم
[ترجمه گوگل]با هم ما به آمریکایی ها می دهیم که تمایل مالیات عظیمی، منصفانه و مالی دارند
[ترجمه گوگل]با هم ما به آمریکایی ها می دهیم که تمایل مالیات عظیمی، منصفانه و مالی دارند
11. But some doubt that he will curb spending enough to make the package fiscally responsible.
[ترجمه ترگمان]اما برخی شک دارند که او به اندازه کافی هزینه های خود را خنثی خواهد کرد تا این بسته را از نظر مالی مسئول بداند
[ترجمه گوگل]اما برخی از شک و تردید است که او هزینه های کافی برای ایجاد بسته های مالی را به عهده خواهد داشت
[ترجمه گوگل]اما برخی از شک و تردید است که او هزینه های کافی برای ایجاد بسته های مالی را به عهده خواهد داشت
12. Federal agencies can summarily seize adulterated or misbranded foods and drugs, stop public trading in securities, and take control of banks that have become fiscally unsound.
[ترجمه ترگمان]آژانس های فدرال می توانند به سرعت تقلب کنند یا مواد غذایی و مواد مخدر را توقیف کنند، تجارت عمومی در اوراق بهادار را متوقف کنند، و کنترل بانک هایی که از نظر مالی نادرست شده اند را به دست بگیرند
[ترجمه گوگل]آژانس های فدرال می توانند به طور خلاصه به مواد مخدر و مواد مخدر دروغین یا علامت گذاری شده دست یابند، معاملات عمومی را در اوراق بهادار متوقف کنند و کنترل بانک هایی را که به طور غیرمستقیم مالی شده اند، کنترل کنند
[ترجمه گوگل]آژانس های فدرال می توانند به طور خلاصه به مواد مخدر و مواد مخدر دروغین یا علامت گذاری شده دست یابند، معاملات عمومی را در اوراق بهادار متوقف کنند و کنترل بانک هایی را که به طور غیرمستقیم مالی شده اند، کنترل کنند
13. That, in turn, could mean a sudden financing crisis for fiscally - challenged countries like Greece and Portugal.
[ترجمه ترگمان]این امر به نوبه خود می تواند به معنای یک بحران مالی ناگهانی برای کشورهایی مانند یونان و پرتغال باشد
[ترجمه گوگل]این، به نوبه خود، می تواند یک بحران ناگهانی تامین مالی برای کشورهای دارای چالش مالی مانند یونان و پرتغال باشد
[ترجمه گوگل]این، به نوبه خود، می تواند یک بحران ناگهانی تامین مالی برای کشورهای دارای چالش مالی مانند یونان و پرتغال باشد
14. I consider the Bush tax cuts for the wealthy be both fiscally irresponsible and morally troubling.
[ترجمه ترگمان]به نظر من کاهش مالیات بوش برای ثروتمندان، هم از لحاظ مالی و هم از لحاظ اخلاقی مشکل است
[ترجمه گوگل]من در نظر بوش، کاهش مالیات برای ثروتمندان، هر دو به صورت مالی غیر مسئولانه و اخلاقی مشکل است
[ترجمه گوگل]من در نظر بوش، کاهش مالیات برای ثروتمندان، هر دو به صورت مالی غیر مسئولانه و اخلاقی مشکل است
کلمات دیگر: