کلمه جو
صفحه اصلی

incorrectly


بغلط، بطور نادرست، بطور ناصحیح

انگلیسی به انگلیسی

• erroneously, in an incorrect manner; inaccurately

جملات نمونه

1. she spelled my name incorrectly
او اسم مرا اشتباهی هجی کرد.

2. If a plug is wired incorrectly, it can be dangerous.
[ترجمه ترگمان]اگر یک پلاگین به طور غلط سیم کشی شده باشد، می تواند خطرناک باشد
[ترجمه گوگل]اگر پلاگین اشتباه سیم کشی شده باشد، می تواند خطرناک باشد

3. I'v filled in this form incorrectly. Can I have another blank?
[ترجمه ترگمان] من در این شکل اشتباه کردم میتونم یه جای خالی دیگه داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]من این فرم را نادرست پر کرده ام آیا می توانم خالی دیگری داشته باشم؟

4. For many years the sculpture was incorrectly thought to be by Donatello.
[ترجمه ترگمان]چندین سال بود که مجسمه سازی به اشتباه فکر می کرد
[ترجمه گوگل]برای بسیاری از سالها مجسمه به نظر نادرست توسط دوناتلو بود

5. I've filled in this form incorrectly. Can I have another blank?
[ترجمه افشین] این فرم رو اشتباهی پر کردن میشه یه فرم خالی دیگه داشته باشم?
[ترجمه ترگمان]این فرم را اشتباه پر کرده ام میتونم یه جای خالی دیگه داشته باشم؟
[ترجمه گوگل]من این فرم را نادرست پر کرده ام آیا می توانم خالی دیگری داشته باشم؟

6. The magazine suggested incorrectly that he was planning to retire.
[ترجمه ترگمان]این مجله به اشتباه گفته بود که قصد بازنشستگی دارد
[ترجمه گوگل]مجله به اشتباه پیشنهاد کرد که قصد دارد بازنشسته شود

7. A combined journal entry added incorrectly.
[ترجمه ترگمان]یک مدخل یادداشت روزانه به اشتباه اضافه شده است
[ترجمه گوگل]یک پیوست مجله ترکیبی به اشتباه اضافه شد

8. If a word is entered incorrectly the machine refuses to obey the command.
[ترجمه ترگمان]اگر یک کلمه وارد شود، دستگاه از فرمان تبعیت نمی کند
[ترجمه گوگل]اگر یک کلمه اشتباه وارد شده باشد، دستگاه از دستور فرار نمی کند

9. It would thus appear that shares were incorrectly priced.
[ترجمه ترگمان]بنابراین به نظر می رسد که سهام به طور نادرستی قیمت گذاری شده اند
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که سهام به قیمت های نامعتبر است

10. Second, if the condition goes unrecognised, or is incorrectly treated, irreversible damage may occur.
[ترجمه ترگمان]دوم، اگر شرایط به رسمیت شناخته نشده باشد، یا به طور نادرست درمان شود، ممکن است آسیب برگشت ناپذیر رخ دهد
[ترجمه گوگل]ثانیا، اگر شرط ناشناخته یا نادرست درمان شود، خسارات برگشت ناپذیر رخ می دهد

11. The project had been incorrectly costed and the money ran out before it could be completed.
[ترجمه ترگمان]این پروژه به طور نادرستی قیمت گذاری شده بود و این پول پیش از تکمیل آن به اجرا درآمد
[ترجمه گوگل]این پروژه به درستی محاسبه شده است و پول قبل از اینکه بتوان آن را تکمیل کرد فرار کرد

12. Sometimes it is incorrectly assumed that listing patients' problems precludes inclusion of psychiatric diagnosis.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات چنین فرض می شود که فهرست کردن مشکلات بیماران مانع گنجاندن تشخیص اختلالات روانی می شود
[ترجمه گوگل]گاهی اوقات به اشتباه تصور می شود که فهرست مشکالت بیماران مانع از ورود تشخیص های روانپزشکی می شود

13. Incorrectly reported as a 5-for-4 split in a previous edition.
[ترجمه ترگمان]Incorrectly در نسخه قبلی خود به شکل ۵ - ۴ گزارش شد
[ترجمه گوگل]به درستی به عنوان یک تقسیم 5 برای 4 در یک نسخه قبلی گزارش شده است

14. He is penalized five hundred dollars for answering incorrectly.
[ترجمه ترگمان]او بابت پاسخ نادرست پانصد دلار جریمه می شود
[ترجمه گوگل]برای پاسخ دادن به اشتباه، او پنجصد دلار جریمه می شود

15. Sorry, you answered incorrectly.
[ترجمه ترگمان] ببخشید، اشتباه جواب دادی
[ترجمه گوگل]با عرض پوزش، به اشتباه جواب دادید


کلمات دیگر: