کلمه جو
صفحه اصلی

depend upon

انگلیسی به فارسی

بستگی دارد به


انگلیسی به انگلیسی

• contingent on; rely upon

جملات نمونه

1. Remember, happiness doesn't depend upon who you are or what you have; it depends solely upon what you think.
[ترجمه نیلو] به یاد داشته باش که خوشبختی به اینکه کی هستی یا چی داری بستگی نداره و بستگی داره به چی می اندیشید
[ترجمه ترگمان]به خاطر داشته باشید که خوشبختی به کسی بستگی ندارد که شما کی هستید یا آنچه دارید، بستگی دارد به آنچه شما فکر می کنید
[ترجمه گوگل]به یاد داشته باشید، خوشبختی به آنچه که شما یا آنچه شما دارید وابسته نیست آن صرفا بر اساس آنچه شما فکر می کنید بستگی دارد

2. He knew he could depend upon her to deal with the situation.
[ترجمه ترگمان]او می دانست که می تواند به او اطمینان داشته باشد که با این وضع کنار بیاید
[ترجمه گوگل]او می دانست که می تواند به او بستگی دارد تا با این وضعیت مقابله کند

3. Depend upon it we won't give up.
[ترجمه ترگمان]مطمئن باش که ما تسلیم نمی شویم
[ترجمه گوگل]بستگی به آن نداریم

4. You haven't heard the last of this, depend upon it.
[ترجمه ترگمان]مطمئن باش که تا به حال چیزی در این باره نشنیده باشی
[ترجمه گوگل]شما آخرین چیزی را شنیدید، به آن بستگی دارد

5. The final marks awarded for coursework will depend upon the moderator.
[ترجمه ترگمان]علامت نهایی ارایه شده برای coursework به تعدیل کننده بستگی خواهد داشت
[ترجمه گوگل]عالئم نهایی که برای کارهای آموزشی اختصاص داده شده به مدیران بستگی دارد

6. Never depend upon institutions or government to solve any problem. All social movements are founded by, guided by, motivated and seen through by the passion of individuals. Margaret Mead
[ترجمه ترگمان]هرگز به موسسات یا دولت برای حل هر مشکلی تکیه نکنید همه جنبش های اجتماعی توسط انگیزه و انگیزه ایجاد می شوند و از طریق شور و اشتیاق افراد دیده می شوند مارگارت مید
[ترجمه گوگل]هرگز به هیچ مؤسسه یا دولت وابسته نباشید تا مشکلی را حل کنید تمام جنبش های اجتماعی، توسط انگیزه، هدایت، و از طریق شور و هیجان از افراد تاسیس شده است مارگارت مید

7. Which format a participant should choose will depend upon his or her career stage, work situation and individual learning style.
[ترجمه ترگمان]که یکی از شرکت کنندگان باید انتخاب کند بستگی به مرحله کاری، موقعیت کاری و سبک یادگیری فردی دارد
[ترجمه گوگل]کدام یک از فرمت های شرکت کننده باید انتخاب شود، بستگی به مرحله شغلی وی، وضعیت کاری و سبک یادگیری فردی دارد

8. You could depend upon a recommendation from a friend.
[ترجمه ترگمان]می توانید به یک توصیه از یک دوست مطمئن باشید
[ترجمه گوگل]شما می توانید به یک توصیه از یک دوست بستگی داشته باشید

9. It would depend upon the construction of the statute whether Parliament intended questions of law to be left to an inferior court.
[ترجمه ترگمان]این امر به ساخت اساسنامه ای بستگی دارد که آیا پارلمان سوالاتی از قانون را به دادگاه درجه دوم واگذار می کند یا نه
[ترجمه گوگل]این به ساختن این قانون بستگی دارد، آیا پارلمان سؤال های قانون را به سمت دادگاه پایین تر منتقل می کرد

10. Industrial development and economic progress increasingly depend upon computing and applied mathematical skills and expertise, and on today's information technology.
[ترجمه ترگمان]توسعه صنعتی و پیشرفت اقتصادی به طور فزاینده ای به محاسبه و استفاده از مهارت ها و تخصص ریاضی و فن آوری اطلاعات امروز بستگی دارد
[ترجمه گوگل]توسعه صنعتی و پیشرفت اقتصادی به طور فزاینده ای بستگی به محاسبات و مهارت های ریاضی و مهارت و تکنولوژی اطلاعات امروز دارد

11. These depend upon the water passing through a gravel or foam medium on which useful bacteria develop.
[ترجمه ترگمان]اینها به آب عبوری از طریق یک محیط شنی یا فوم که باکتری های مفید آن را توسعه می دهند بستگی دارد
[ترجمه گوگل]این بستگی به جریان آب از طریق یک ماسه یا فوم است که باکتری های مفید رشد می کنند

12. It will partly depend upon which items are taxed.
[ترجمه ترگمان]این کار تا حدی به آن بستگی دارد که چه مواردی مالیات می شوند
[ترجمه گوگل]این امر تا حدودی وابسته به مواردی است که مالیات می گیرند

13. We depend upon it completely . . . and our dependence makes us so vulnerable to its dark side.
[ترجمه ترگمان]ما به این موضوع اطمینان داریم و وابستگی ما به ما خیلی آسیب پذیر است
[ترجمه گوگل]ما به طور کامل بر آن متکی هستیم و وابستگی ما باعث می شود که ما به سمت تاریک آن آسیب پذیر باشیم

14. However, it does depend upon previously independent farmers working together amicably over many years.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این کار بستگی به کشاورزان مستقل پیش از این دارد که در طول سالیان به طور دوستانه با یکدیگر هم کاری می کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، این بستگی به کشاورزان مستقل قبلی که سالهاست که با یکدیگر متحد شده اند، همکاری می کنند

15. We depend upon emotionally-packed images, formed in childhood or reinforced in times of crisis during our emotional development.
[ترجمه ترگمان]ما به تصاویر پر از احساسات که در دوران کودکی شکل گرفته یا در زمان بحران در طول توسعه عاطفی ما تقویت شده اند، وابسته هستیم
[ترجمه گوگل]ما وابسته به تصاویر عاطفی بسته بندی شده، در دوران کودکی شکل گرفته و یا در زمان بحران در طول رشد عاطفی ما تقویت شده است

پیشنهاد کاربران

وابسته به ( چیزی یا کسی ) بودن

اعتماد داشتن. اطمینان داشتن


کلمات دیگر: