• initial stage, premier level, earliest step (in a series of steps)
first step
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. The first step to virtue is to abstain from vice.
[ترجمه ترگمان]نخستین گام فضیلت، پرهیز از فساد است
[ترجمه گوگل]گام اول به فضیلت این است که از ناسزا بگریزید
[ترجمه گوگل]گام اول به فضیلت این است که از ناسزا بگریزید
2. Confession is the first step to repentance.
[ترجمه ترگمان]اعتراف نخستین قدم به توبه است
[ترجمه گوگل]اعتراف اولین قدم برای توبه است
[ترجمه گوگل]اعتراف اولین قدم برای توبه است
3. The first step is the only difficulty.
[ترجمه ترگمان]اولین قدم، تنها دشواری است
[ترجمه گوگل]گام اول تنها مشکل است
[ترجمه گوگل]گام اول تنها مشکل است
4. Discontent is the first step in progress.
[ترجمه ترگمان]ناخشنودی گام اول در پیشرفت است
[ترجمه گوگل]نارضایتی اولین گام در حال پیشرفت است
[ترجمه گوگل]نارضایتی اولین گام در حال پیشرفت است
5. The first step is as good as half over.
[ترجمه ترگمان]اولین مرحله به اندازه نصف بیشتر خوب است
[ترجمه گوگل]اولین گام به همان اندازه نصف است
[ترجمه گوگل]اولین گام به همان اندازه نصف است
6. Lying is the first step to the gallows.
[ترجمه ترگمان]دروغ گفتن اولین قدم به سوی چوبه دار است
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن اولین قدم به شمشیر است
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن اولین قدم به شمشیر است
7. Confidence in yourself is the first step on the road to success.
[ترجمه ترگمان]اعتماد به خودتان اولین قدم در راه موفقیت است
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس خود اولین گام در راه موفقیت است
[ترجمه گوگل]اعتماد به نفس خود اولین گام در راه موفقیت است
8. It is the first step that costs.
[ترجمه ترگمان]این اولین قدم است که هزینه ها را هزینه می کند
[ترجمه گوگل]این اولین گام است که هزینه می کند
[ترجمه گوگل]این اولین گام است که هزینه می کند
9. The first step in a job search is to prepare an up-to-date CV.
[ترجمه ترگمان]اولین قدم در یک جستجوی شغلی آماده کردن یک رزومه به روز است
[ترجمه گوگل]اولین گام در جستجوی شغل، تهیه یک CV به روز است
[ترجمه گوگل]اولین گام در جستجوی شغل، تهیه یک CV به روز است
10. A thousandli journey is started by taking the first step.
[ترجمه ترگمان]یک سفر thousandli با برداشتن اولین قدم شروع می شود
[ترجمه گوگل]یک سفر هزار لیتری با انجام اولین قدم آغاز می شود
[ترجمه گوگل]یک سفر هزار لیتری با انجام اولین قدم آغاز می شود
11. Setting goals is the first step in turning the invisible into the visible.
[ترجمه ترگمان]تعیین اهداف اولین قدم در تبدیل نامریی به مرئی است
[ترجمه گوگل]تعیین اهداف اولین گام در تبدیل غیر قابل مشاهده به قابل مشاهده است
[ترجمه گوگل]تعیین اهداف اولین گام در تبدیل غیر قابل مشاهده به قابل مشاهده است
12. The baby's first step caused great excitement in the family.
[ترجمه ترگمان]اولین گام کودک باعث ایجاد هیجان زیاد در خانواده شد
[ترجمه گوگل]اولین گام نوزاد موجب هیجان زیادی در خانواده شد
[ترجمه گوگل]اولین گام نوزاد موجب هیجان زیادی در خانواده شد
13. The first step towards getting somewhere is to decide that you are not going to stay where you are.
[ترجمه ترگمان]اولین قدم برای رسیدن به جایی تصمیم گرفتن این است که شما قصد ندارید در جایی که هستید بمانید
[ترجمه گوگل]اولین قدم به سوی جایی گرفتن تصمیم گیری است که شما در آنجا نخواهید ماند
[ترجمه گوگل]اولین قدم به سوی جایی گرفتن تصمیم گیری است که شما در آنجا نخواهید ماند
14. The first step in empowering the poorest sections of society is making sure they vote.
[ترجمه ترگمان]اولین قدم در توانمند ساختن فقیرترین بخش های جامعه، اطمینان از رای دادن است
[ترجمه گوگل]گام اول در توانمند ساختن فقیرترین بخش های جامعه، اطمینان دادن از رای دادن است
[ترجمه گوگل]گام اول در توانمند ساختن فقیرترین بخش های جامعه، اطمینان دادن از رای دادن است
15. The meeting is seen as the first step towards greater unity between the parties.
[ترجمه ترگمان]این دیدار اولین گام به سوی اتحاد بیشتر بین طرفین است
[ترجمه گوگل]این جلسه به عنوان اولین گام در جهت وحدت بیشتر بین احزاب دیده می شود
[ترجمه گوگل]این جلسه به عنوان اولین گام در جهت وحدت بیشتر بین احزاب دیده می شود
کلمات دیگر: