کلمه جو
صفحه اصلی

go home

انگلیسی به فارسی

به خانه بروم


انگلیسی به انگلیسی

• make one's way home, return to one's house; return to the original location, go back to the starting position

جملات نمونه

1. I don' t want to go home in the dark.
[ترجمه م د ز] نمی خوام شب به خونه برگردم.
[ترجمه Sanay♡] من نمی خواهم در تاریکی به خانه بروم.
[ترجمه ترگمان]من نمی خواهم در تاریکی به خانه برگردم
[ترجمه گوگل]من نمی خواهم در تاریکی به خانه بروم

2. I'm ready to go home now but I don't want to drag you away if you're enjoying yourself.
[ترجمه ترگمان]من برای رفتن به خانه آماده هستم، اما اگر از خودت لذت ببری، من نمی خواهم تو را بکشم
[ترجمه گوگل]من آماده هستم که به خانه بروم، اما نمی خواهم از شما دور بمانم

3. I was about to go home.
[ترجمه ترگمان]می خواستم برم خونه
[ترجمه گوگل]من در حال رفتن به خانه بودم

4. Well, that's it, we've finished - we can go home now.
[ترجمه ترگمان]خوب، تموم شد، ما تموم کردیم - الان می تونیم بریم خونه
[ترجمه گوگل]خوب، این است که ما تمام کرده ایم - اکنون می توانیم به خانه برگردیم

5. I allowed him to go home on compassionate grounds .
[ترجمه ترگمان]به او اجازه دادم که به خانه خودش برود
[ترجمه گوگل]من به او اجازه دادم که به دلایل محبت آمیز به خانه بروم

6. He can't go home right now, he is still cashing up.
[ترجمه ترگمان]الان نمی تواند به خانه برود، هنوز دارد پول نقد می کند
[ترجمه گوگل]او اکنون نمی تواند به خانه برود، او هنوز پول دارد

7. Nothing can not pass, but could not go home.
[ترجمه ترگمان]هیچ چیز نمی تواند بگذرد، اما نمی توانست به خانه برگردد
[ترجمه گوگل]هیچ چیز نمی تواند منتقل شود، اما نمی تواند به خانه برگردد

8. You may go home now, John.
[ترجمه ترگمان] \"همین الان میتونی بری خونه\" جان
[ترجمه گوگل]شما ممکن است به خانه بروید، جان

9. I've got to go home and zonk out.
[ترجمه ترگمان]باید بروم خانه و دهانم را ببندم
[ترجمه گوگل]من باید به خانه برگردم

10. If they would simply go home, all under the Heavens would be harmonious once more.
[ترجمه ترگمان]اگر آن ها به سادگی به خانه می رفتند، همه زیر آسمان بار دیگر گرد و خاک یک سان می شد
[ترجمه گوگل]اگر آنها به سادگی به خانه بروند، همه زیر آسمانها همدیگر را هماهنگ خواهند کرد

11. If you finish early you can go home.
[ترجمه ترگمان]اگه زود تمومش کنی میتونی بری خونه
[ترجمه گوگل]اگر به زود به پایان برسید می توانید به خانه بروید

12. There's nothing more we can do here. Let's go home .
[ترجمه ترگمان]اینجا دیگه کاری از دست ما برنمیاد برویم خانه
[ترجمه گوگل]هیچ چیز دیگری نیست که ما بتوانیم در اینجا انجام دهیم بریم خونه

13. It's time to shut up shop and go home.
[ترجمه ترگمان]وقتش است که مغازه را ببندم و به خانه بروم
[ترجمه گوگل]وقت آن است که فروشگاه را خاموش و به خانه برسیم

14. Home. I'll go home. And I'll think of someway to get him back. After all, tomorrow is another day.
[ترجمه ترگمان]به خانه من به خانه خواهم رفت و به یک راهی فکر می کنم که او را پس بگیرم هر چه باشد، فردا یک روز دیگر است
[ترجمه گوگل]خانه من به خانه می روم و من بعید به نظر می رسد که او را عقب بیاورم پس از همه، فردا یک روز دیگر است

15. I seldom go home after five o'clook in the afternoon.
[ترجمه ترگمان]بعد از ساعت پنج بعد از ظهر به ندرت به خانه می روم
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر روز پنجشنبه، من به ندرت به خانه می روم

پیشنهاد کاربران

به خونه برگشتن

برگشتن به خانه ، یا ، رفتن به خانه

به خانه برگشتن


Went to the home


کلمات دیگر: