کلمه جو
صفحه اصلی

ennoblement


ترفیع، بلندی، بزرگی

انگلیسی به انگلیسی

• act of giving someone a title of nobility

جملات نمونه

1. Because his ennoblement could not be ratified until the Dragon Throne was formally occupied, Alexei was not permitted to vote.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تخت اژدها به طور رسمی اشغال شده بود، آلکسی اجازه رای دادن نداشت
[ترجمه گوگل]از آنجاییکه آشکارسازی او تا زمانی که اشغال اژدها به طور رسمی اشغال نشد، الکسلی اجازه رأی نداشت، تصویب نشد

2. There was a linear relationship between the potential ennoblement of passive metals with the adhesion microbes number on metal surface in natural seawater.
[ترجمه ترگمان]یک رابطه خطی بین ennoblement بالقوه فلزات پاسیو با تعداد میکروب های چسبندگی بر روی سطح فلز در آب دریا طبیعی وجود داشت
[ترجمه گوگل]یک رابطه خطی بین انعطاف پذیری بالقوه فلزات منفعل با تعداد میکروب های چسبندگی بر روی سطح فلز در آب دریا وجود دارد

3. Advance in research on microorganism attachment and ennoblement of open-circuit-potential of passive metals in seawater .
[ترجمه ترگمان]پیشرفت در تحقیقات در مورد پیوند microorganism و استفاده از مدار باز - پتانسیل فلزات پاسیو در آب دریا
[ترجمه گوگل]پیشرفت در تحقیق در مورد دلبستگی میکروارگانیسم و ​​انعطاف پتانسیل باز پتانسیل فلزات منفعل در آب دریا

4. However, the ennoblement in Five Dynasties was the political wrestle and compromise of the northern regime and the southern stratocracy.
[ترجمه ترگمان]با این حال، ennoblement در پنج خاندان، کشتی سیاسی و سازش رژیم شمالی و the جنوبی بود
[ترجمه گوگل]با این حال، مقاصد گوناگون در پنج دین، مبارزه سیاسی و سازش رژیم شمالی و استراتکراسیای جنوبی بود

5. Using the relativity between potential ennoblement and bacteria activity, we found that the higher temperature of seawater increased the activity of bacteria.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از نسبیت بین فعالیت باکتری ها و فعالیت باکتری ها، دریافتیم که دمای بالاتر آب دریا فعالیت باکتری ها را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]با استفاده از نسبیت بین فعالیت بالقوه و فعالیت باکتری ها، ما دریافتیم که دمای بالاتر از آب دریا باعث افزایش فعالیت باکتری ها می شود


کلمات دیگر: