کلمه جو
صفحه اصلی

engird


(قدیمی - مثل کمربند دور چیزی را گرفتن) احاطه کردن، پرهون کردن (engirdle هم می گفتند)

انگلیسی به فارسی

(قدیمی - مثل کمربند دور چیزی را گرفتن) احاطه کردن، پرهون کردن (engirdle هم می‌گفتند)


عجله کن


انگلیسی به انگلیسی

• encompass, encircle (i.e. with a strap); surround; prepare, equip


کلمات دیگر: