(زیست شناسی)، خون سنج (دستگاهی برای سنجش نسبت تعداد گویچه ها به مقدار خونابه)
hematocrit
(زیست شناسی)، خون سنج (دستگاهی برای سنجش نسبت تعداد گویچه ها به مقدار خونابه)
انگلیسی به فارسی
(زیستشناسی) خون سنج (دستگاهی برای سنجش نسبت تعداد گویچهها به مقدار خونابه)
(زیستشناسی) خون سنجه (نسبت تعداد گویچهها به مقدار خونابه)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a centrifuge used to separate the cells of the blood from the plasma and thus determine the relative volume of each.
• centrifuge for separating blood cells from plasma; relationship between the volume of cells and the volume of blood separated by a centrifuge
جملات نمونه
1. But there ? ? re no differences in hematocrit in three groups.
[ترجمه ترگمان]اما آنجا؟ ما در سه گروه با هم تفاوت داریم؟
[ترجمه گوگل]اما وجود دارد؟ ؟ هماتوکریت در سه گروه تفاوت معنی داری نداشت
[ترجمه گوگل]اما وجود دارد؟ ؟ هماتوکریت در سه گروه تفاوت معنی داری نداشت
2. It was found that hematocrit, absolute viscosity and relative viscosity of whole blood were significantly increased but plasma viscosity showed no marked changes.
[ترجمه ترگمان]مشاهده شد که hematocrit، ویسکوزیته مطلق و ویسکوزیته نسبی کل خون به طور قابل توجهی افزایش یافت اما ویسکوزیته پلاسما هیچ تغییر محسوسی نشان نداد
[ترجمه گوگل]مشخص شد که هماتوکریت، ویسکوزیته مطلق و ویسکوزیته نسبی کل خون به طور قابل توجهی افزایش یافته اما ویسکوزیته پلاسمای تغییرات مشخصی را نشان نمی دهد
[ترجمه گوگل]مشخص شد که هماتوکریت، ویسکوزیته مطلق و ویسکوزیته نسبی کل خون به طور قابل توجهی افزایش یافته اما ویسکوزیته پلاسمای تغییرات مشخصی را نشان نمی دهد
3. Results Blood viscosity, hematocrit and fibrinogen were remarkably decreased after gastric lavage.
[ترجمه ترگمان]نتایج viscosity خون، hematocrit و fibrinogen به طور قابل ملاحظه ای بعد از lavage gastric کاهش یافت
[ترجمه گوگل]نتایج: ویسکوزیته خون، هماتوکریت و فیبرینوژن پس از معاینه معده به طور قابل توجهی کاهش یافت
[ترجمه گوگل]نتایج: ویسکوزیته خون، هماتوکریت و فیبرینوژن پس از معاینه معده به طور قابل توجهی کاهش یافت
4. In conclusion, hematocrit increases with age at high altitude in the Central Andes of Peru.
[ترجمه ترگمان]در پایان، hematocrit با افزایش سن در ارتفاعات آند در پرو افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، هماتوکریت با سن بالای ارتفاع در ایالت مرکزی پرو افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]در نتیجه، هماتوکریت با سن بالای ارتفاع در ایالت مرکزی پرو افزایش می یابد
5. Hematocrit and serum levels of calcium and phosphorus did not differ between groups.
[ترجمه ترگمان]لایه های hematocrit و سرم کلسیم و فسفر بین گروه ها فرق نداشتند
[ترجمه گوگل]هماتوکریت و سطوح سرمی کلسیم و فسفر در گروهها تفاوت نداشتند
[ترجمه گوگل]هماتوکریت و سطوح سرمی کلسیم و فسفر در گروهها تفاوت نداشتند
6. The intraoperative and postoperative circulation, hemoglobulin, hematocrit were compared with the preoperative data.
[ترجمه ترگمان]گردش intraoperative و postoperative، hemoglobulin، hematocrit با داده های preoperative مقایسه شدند
[ترجمه گوگل]گردش خون درون عمل و پس از عمل، هموگلوبولین، هماتوکریت با داده های قبل از عمل مقایسه شد
[ترجمه گوگل]گردش خون درون عمل و پس از عمل، هموگلوبولین، هماتوکریت با داده های قبل از عمل مقایسه شد
7. If there is shock an elevated hematocrit, then the plasma volume loss of peritonitis is suggested.
[ترجمه ترگمان]اگر یک شوک در سطح بالا وجود داشته باشد، کاهش حجم پلاسما پیشنهاد می شود
[ترجمه گوگل]اگر هماتوکریت افزایش یافته است، پس از کاهش حجم پلاسما، پریتونیت توصیه می شود
[ترجمه گوگل]اگر هماتوکریت افزایش یافته است، پس از کاهش حجم پلاسما، پریتونیت توصیه می شود
8. The blood requirements should be determined by the hematocrit.
[ترجمه ترگمان]الزامات خون باید توسط the تعیین شوند
[ترجمه گوگل]نیازهای خون باید توسط هماتوکریت تعیین شود
[ترجمه گوگل]نیازهای خون باید توسط هماتوکریت تعیین شود
9. Current Labs: Hemoglobin, hematocrit, glucose, UA ; urine dipstick for protein.
[ترجمه ترگمان]آزمایشگاه های جاری: Hemoglobin، hematocrit، گلوکز، UA، ادرار برای پروتئین dipstick
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های جاری: هموگلوبین، هماتوکریت، گلوکز، UA؛ رطوبت ادرار برای پروتئین
[ترجمه گوگل]آزمایشگاه های جاری: هموگلوبین، هماتوکریت، گلوکز، UA؛ رطوبت ادرار برای پروتئین
10. Anemia was defined as a baseline hematocrit of less than 36 %.
[ترجمه ترگمان]anemia به عنوان خط پایه کم تر از ۳۶ % تعریف شد
[ترجمه گوگل]آنمی به عنوان یک هماتوکریت اولیه کمتر از 36٪ تعریف شده است
[ترجمه گوگل]آنمی به عنوان یک هماتوکریت اولیه کمتر از 36٪ تعریف شده است
11. In general, patients with PC had a lower hematocrit and higher erythrocyte sedimentation rate ( ESR ).
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، بیماران دارای کامپیوتر PC a پایین تر و سرعت رسوب erythrocyte بالاتری داشتند (ESR)
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بیماران مبتلا به PC دارای هماتوکریت پایین تر و میزان رسوب دهی ارزیابی شدید (ESR) بودند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، بیماران مبتلا به PC دارای هماتوکریت پایین تر و میزان رسوب دهی ارزیابی شدید (ESR) بودند
12. Because polycythemia may require dose reductions or discontinuation of therapy, hematocrit should be obtained at baseline, 3 to 6 months after initiation of therapy, and annually thereafter.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که polycythemia ممکن است نیازمند کاهش دوز یا discontinuation درمان باشد، hematocrit باید در سطح پایه، ۳ تا ۶ ماه بعد از شروع درمان، و پس از آن، به دست آید
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پلی سیتمی ممکن است نیاز به کاهش دوز یا قطع درمان داشته باشد، هماتوکریت باید در ابتدای شروع، 3 تا 6 ماه پس از شروع درمان و بعد از آن سالانه به دست آید
[ترجمه گوگل]از آنجایی که پلی سیتمی ممکن است نیاز به کاهش دوز یا قطع درمان داشته باشد، هماتوکریت باید در ابتدای شروع، 3 تا 6 ماه پس از شروع درمان و بعد از آن سالانه به دست آید
13. The research proves that altitude live-low train can increase swimmers' red blood cell (RBC), hematoglobin (HGB), hematocrit (HCT), and enhance the oxygen-transport ability in the body.
[ترجمه ترگمان]این تحقیق ثابت می کند که آموزش ارتفاع - پایین می تواند شناگران را افزایش دهد (RBC)، hematoglobin (HGB)، hematocrit (HCT)، و توانایی حمل اکسیژن در بدن را افزایش می دهد
[ترجمه گوگل]این تحقیق نشان می دهد که ارتفاع قطار زندگی می تواند سبب افزایش سلول های قرمز خون (RBC)، هماتوگلوبین (HGB)، هماتوکریت (HCT) و افزایش توانایی انتقال اکسیژن در بدن شود
[ترجمه گوگل]این تحقیق نشان می دهد که ارتفاع قطار زندگی می تواند سبب افزایش سلول های قرمز خون (RBC)، هماتوگلوبین (HGB)، هماتوکریت (HCT) و افزایش توانایی انتقال اکسیژن در بدن شود
14. The result shows that living high and training low can increase the production of EPO, which stimulates erythropoiesis and leads to an increased hemoglobin concentration and hematocrit.
[ترجمه ترگمان]نتیجه نشان می دهد که تغذیه بالا و آموزش پایین می تواند تولید EPO را افزایش دهد که erythropoiesis را تحریک می کند و منجر به افزایش غلظت هموگلوبین و hematocrit می شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که کم و زیاد شدن سطح زندگی می تواند تولید EPO را افزایش دهد که باعث تحریک erythropoiesis و منجر به افزایش غلظت هموگلوبین و هماتوکریت می شود
[ترجمه گوگل]نتایج نشان می دهد که کم و زیاد شدن سطح زندگی می تواند تولید EPO را افزایش دهد که باعث تحریک erythropoiesis و منجر به افزایش غلظت هموگلوبین و هماتوکریت می شود
پیشنهاد کاربران
هماتوکریت
مقدار درصد حجمی که گویچه های قرمز
نسبت به حجم خون تام اشغال می کنند
هماتوکریت نامیده می شود
هماتوکریت به در صد گزارش می شود
نرمال درمردان 52% - 41%
نرمال در خانمها 46% - 38%
مقدار درصد حجمی که گویچه های قرمز
نسبت به حجم خون تام اشغال می کنند
هماتوکریت نامیده می شود
هماتوکریت به در صد گزارش می شود
نرمال درمردان 52% - 41%
نرمال در خانمها 46% - 38%
Hematocrit
هماتوکریت خون
به اختصارHCT نامیده می شود.
این آزمایش نشان می دهد چه حجمی از خون را گویچه های قرمز تشکیل می دهند.
هماتوکریت یکی از آزمایش های مهمی است که برای تشخیص کم خونی درخواست می گردد.
هماتوکریت به دو روش انجام می شود
1 - توسط دستگاه سانتریفیوژمیکروهماتوکریت 2 - توسط دستگاه سل کانتر
درتصویر زیر آزمایش هماتوکریت خون توسط دستگاه سانتریفیوژمیکروهماتوکریت انجام شده است
روی صفحه مدرج مقدار درصد حجمی که گویچه های قرمز فشرده اشغال کرده اند
همان هماتوکریت خون است مقدار آن 52 %می باشد
هماتوکریت خون
به اختصارHCT نامیده می شود.
این آزمایش نشان می دهد چه حجمی از خون را گویچه های قرمز تشکیل می دهند.
هماتوکریت یکی از آزمایش های مهمی است که برای تشخیص کم خونی درخواست می گردد.
هماتوکریت به دو روش انجام می شود
1 - توسط دستگاه سانتریفیوژمیکروهماتوکریت 2 - توسط دستگاه سل کانتر
درتصویر زیر آزمایش هماتوکریت خون توسط دستگاه سانتریفیوژمیکروهماتوکریت انجام شده است
روی صفحه مدرج مقدار درصد حجمی که گویچه های قرمز فشرده اشغال کرده اند
همان هماتوکریت خون است مقدار آن 52 %می باشد
hematocrit ( زیستشناسی )
واژه مصوب: خونبهر
تعریف: درصد حجمی گویچههای قرمز خون
واژه مصوب: خونبهر
تعریف: درصد حجمی گویچههای قرمز خون
کلمات دیگر: