• device that can read music or computer data from a compact disc
cd player
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. I lent my CD player to Dave and I haven't got it back yet.
[ترجمه TA] من سی دی ام را به Daveدادم و هنوز از او پس نگرفتم
[ترجمه ترگمان]من سی دی رو به دیو قرض دادم و هنوز برنگشته بودم[ترجمه گوگل]پخش سی دی من را به Dave دادم و هنوز آن را نگرفته ام
2. The CD player was faulty so we sent it back to the manufacturers.
[ترجمه ترگمان]پخش کننده سی دی اشتباه بود بنابراین ما آن را به تولید کنندگان ارسال کردیم
[ترجمه گوگل]پخش سی دی معیوب بود، بنابراین ما آن را به تولید کنندگان فرستادیم
[ترجمه گوگل]پخش سی دی معیوب بود، بنابراین ما آن را به تولید کنندگان فرستادیم
3. Oh no! I've bust his CD player.
[ترجمه ترگمان]اوه، نه! سی دی پلیر - ش رو پاره کردم
[ترجمه گوگل]وای نه! من پخش سی دی خودم را بوسیدم
[ترجمه گوگل]وای نه! من پخش سی دی خودم را بوسیدم
4. He's really delighted with his new CD player.
[ترجمه ترگمان]او واقعا از پخش سی دی جدیدش راضی است
[ترجمه گوگل]او با پخش کننده سی دی جدیدش بسیار خوشحال است
[ترجمه گوگل]او با پخش کننده سی دی جدیدش بسیار خوشحال است
5. The CD player is light enough to carry around in your pocket.
[ترجمه ترگمان]پخش کننده سی دی به اندازه کافی روشن است که بتواند در جیب شما حمل کند
[ترجمه گوگل]پخش کننده سی دی به اندازه کافی سبک است تا در جیب شما حمل شود
[ترجمه گوگل]پخش کننده سی دی به اندازه کافی سبک است تا در جیب شما حمل شود
6. Connect the speakers to the CD player.
[ترجمه ترگمان]گویندگان را به پخش کننده سی دی متصل کنید
[ترجمه گوگل]بلندگوها را به دستگاه پخش سی دی وصل کنید
[ترجمه گوگل]بلندگوها را به دستگاه پخش سی دی وصل کنید
7. He was slotting a CD into a CD player.
[ترجمه ترگمان]او قرار بود یک سی دی را به یک سی دی تبدیل کند
[ترجمه گوگل]او یک CD را به یک پخش کننده سی دی تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]او یک CD را به یک پخش کننده سی دی تبدیل کرد
8. All models have an integral CD player.
[ترجمه ترگمان]همه مدل ها یک بازیگر اصلی سی دی دارند
[ترجمه گوگل]همه مدل ها دارای یک پخش کننده سی دی است
[ترجمه گوگل]همه مدل ها دارای یک پخش کننده سی دی است
9. CD player, in mint condition - £50.
[ترجمه ترگمان]پخش کننده سی دی، در شرایط ضرابخانه - ۵۰ پوند
[ترجمه گوگل]پخش سی دی، در شرایط نعناع - 50 پوند
[ترجمه گوگل]پخش سی دی، در شرایط نعناع - 50 پوند
10. With this model you get a radio, CD player and cassette deck all in one.
[ترجمه ترگمان]با این مدل شما می توانید یک دستگاه رادیویی، سی دی و نوار کاست را در هر یک از آن ها پیدا کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از این مدل، شما یک رادیو، پخش سی دی و عرشه کاست را در همه می کنید
[ترجمه گوگل]با استفاده از این مدل، شما یک رادیو، پخش سی دی و عرشه کاست را در همه می کنید
11. We've got a CD player, but it's not hooked up yet.
[ترجمه ترگمان]ما یک پخش کننده سی دی داریم، اما هنوز به آن وصل نشده است
[ترجمه گوگل]ما یک پخش کننده سی دی داریم، اما تا کنون آن را ندیده ایم
[ترجمه گوگل]ما یک پخش کننده سی دی داریم، اما تا کنون آن را ندیده ایم
12. The CD player had been wired up to the car's cigarette lighter.
[ترجمه ترگمان]دستگاه سی دی به فندک سوخت وصل شده بود
[ترجمه گوگل]دستگاه پخش سی دی به سیگنال خودرو سبک تر شده است
[ترجمه گوگل]دستگاه پخش سی دی به سیگنال خودرو سبک تر شده است
13. Bud wired the CD player up to the cigarette lighter in his car.
[ترجمه ترگمان]Bud، پخش کننده سی دی را با فندک به سمت فندک وصل کرد
[ترجمه گوگل]باند دستگاه پخش سی دی تا سیگنال سبک را در ماشینش سیمی کرده است
[ترجمه گوگل]باند دستگاه پخش سی دی تا سیگنال سبک را در ماشینش سیمی کرده است
14. The deluxe model comes complete with an in-car CD player and car-phone.
[ترجمه ترگمان]مدل لوکس با یک دستگاه سی دی داخل ماشین و تلفن همراه کامل می شود
[ترجمه گوگل]مدل لوکس با دستگاه پخش سی دی در اتومبیل و تلفن همراه تکمیل می شود
[ترجمه گوگل]مدل لوکس با دستگاه پخش سی دی در اتومبیل و تلفن همراه تکمیل می شود
پیشنهاد کاربران
دستگاهی که در ان اهنگ پخش می شود
device can playing all the cd you have
. سی دی پخش کننده
پخش کننده موسیقی
رادیو، سیدی، بخش کننده ی صدا، ضبط
دستگاه سی دی
سی دی، پخش کننده سی دی
کلمات دیگر: