کلمه جو
صفحه اصلی

denominational


زیرمهار یا نظر فرقه ی بخصوص، فرقه ای، دسته ای، تیره ای

انگلیسی به فارسی

دسته‌ای ،تیره‌ای ،فرقه‌ای


انگلیسی به انگلیسی

• of or pertaining to a denomination; run by a particular religious denomination
denominational institutions, groups, or events belong to or are organized by a particular religious denomination.

جملات نمونه

1. Within the denominational sector this renewed emphasis was considered to be an excellent forward step.
[ترجمه ترگمان]در این میان، این تاکید مجدد، گامی عالی به جلو در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]در بخش مذهبی این تکرار مجدد، یک گام پیش روانه ای محسوب می شود

2. The total of those favouring denominational schooling in the initial survey was less than one-third.
[ترجمه ترگمان]مجموع کسانی که در نظرسنجی اولیه به نفع نام گذاری شدند، کم تر از یک سوم بود
[ترجمه گوگل]مجموع افرادی که به تحصیلات مذهبی کمک می کنند در نظرسنجی اولیه کمتر از یک سوم بود

3. Since the 1830s, these schools, and other denominational schools, had received government grants.
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۸۳۰ این مدارس و سایر مکاتب اسلامی، کمک های دولتی دریافت کرده بودند
[ترجمه گوگل]از دهه 1830 این مدارس و سایر مدارس انحصاری، کمکهای دولتی دریافت کرده بودند

4. If the practice of subsidising denominational schools is regrettable, in Northern Ireland it is catastrophic.
[ترجمه ترگمان]اگر اقدام به اعطای یارانه به مدارس مذهبی در ایرلند شمالی فاجعه آمیز باشد، فاجعه بار خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر تمرین یارانه دادن مدارس مذهبی به ناامیدی باشد، در ایرلند شمالی فاجعه بار است

5. We do not try to give it a denominational name.
[ترجمه ترگمان] ما سعی نمی کنیم که اسم \"denominational\" رو بهش بدیم
[ترجمه گوگل]ما سعی نمی کنیم آن را یک نام مذهبی بدهیم

6. Many campus Christian organizations cross denominational lines.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از سازمان های مسیحی محوطه denominational را رد می کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از سازمان های مسیحی دانشگاهی متضمن خطوط مذهبی هستند

7. Will the denominational bond overcome the competitive drive of the market economy now introduced into teacher education?
[ترجمه ترگمان]آیا پیوند denominational بر انگیزه رقابتی اقتصاد بازار که در حال حاضر به آموزش معلم معرفی شده است، غلبه خواهد کرد؟
[ترجمه گوگل]آیا پیوند مذهبی بر روندهای رقابتی اقتصاد بازار در حال حاضر به آموزش معلمان وارد شده است؟

8. How will these reforms impact upon denominational education needs, those of the Roman Catholic sector in particular?
[ترجمه ترگمان]چگونه این اصلاحات بر همه نیازهای آموزشی، به ویژه بخش کاتولیک رومی تاثیر خواهد گذاشت؟
[ترجمه گوگل]این اصلاحات چگونه بر نیازهای آموزش و پرورش مسلمان تأثیر می گذارد، به ویژه بخش کاتولیک رومی؟

9. Denominational disintegration is a tragic, but predictable, sight.
[ترجمه ترگمان]Denominational از هم disintegration، اما قابل پیش بینیه، اما قابل پیش بینیه
[ترجمه گوگل]فروپاشی مذهبی یک دیدگاه غم انگیز، اما قابل پیش بینی است

10. In 196 reports the National Council of Churches, denominational allegiance rose about 2%, compared with a population gain of less than 5%.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶، شورای ملی کلیساها با نام گذاری در حدود ۲ درصد افزایش یافت، در حالی که کم تر از ۵ درصد جمعیت این کشور را به خود اختصاص داده اند
[ترجمه گوگل]در 196 گزارش، شورای ملی کلیساها، وفاداری مذهبی حدود 2 درصد افزایش یافته است، در مقایسه با افزایش جمعیت کمتر از 5 درصد

11. Mr Wahl thinks the community, less split along denominational lines than elsewhere, is there to stay.
[ترجمه ترگمان]آقای Wahl معتقد است که جامعه، کم تر از سایر کشورها، کم تر از سایر کشورها تقسیم می شود تا در آنجا بماند
[ترجمه گوگل]آقای وهل معتقد است که جامعه، در کنار خطوط مذهبی تقریبا کمتر از سایر نقاط، وجود دارد

12. Hidden Life Ministry Inc. Is a Christian, non- denominational, non-profit organization established in the USA in 200
[ترجمه ترگمان]شرکت زندگی مخفی یک سازمان غیر انتفاعی و غیر انتفاعی است که در آمریکا در سال ۲۰۰ میلادی تاسیس شد
[ترجمه گوگل]وزارت خدمات پنهان، شرکت مسیحی غیر قانونی، غیر انتفاعی است که در ایالات متحده آمریکا در سال 200 تاسیس شده است

13. Other denominational differences have to do with church government.
[ترجمه ترگمان]سایر اختلافات فرقه ای با دولت کلیسا انجام می شود
[ترجمه گوگل]سایر اختلافات مذهبی با دولت کلیسا ارتباط دارد

14. Chinese church leaders who have not had a denominational influence for half a century, prefer to have their own worship styles and even indigenous theologies .
[ترجمه ترگمان]رهبران کلیسای چین که تا نیم قرن نفوذ فرقه ای نداشته باشند ترجیح می دهند که شیوه های پرستش خود و حتی الهیات بومی خود را داشته باشند
[ترجمه گوگل]رهبران کلیسای چینی که نیمی از قرن را تحت تاثیر قرار نگرفته اند، ترجیح می دهند سبک های عبادت و حتی الهامات بومی خود را داشته باشند

We discussed our own dinominatioal matters.

ما مطالب وابسته به فرقه‌ی مذهبی خود را مورد بحث قرار دادیم.



کلمات دیگر: