کلمه جو
صفحه اصلی

glowingly


باتاب وتب، بطورسوزان یامشتعل، بطورتابان

انگلیسی به فارسی

درخشان


انگلیسی به انگلیسی

• radiantly, luminously; passionately, ardently

جملات نمونه

1. he praised her glowingly
با آب و تاب از او تعریف کرد.

2. Wallis spoke glowingly about players like Chapman.
[ترجمه ترگمان]والیس درباره بازیکنان مثل چاپمن صحبت کرد
[ترجمه گوگل]والیس درباره بازیکنان مانند چپمن صحبت کرد

3. She spoke glowingly of her brother's life and work.
[ترجمه ترگمان]از زندگی و کار برادرش سخن می گفت
[ترجمه گوگل]او به شدت از زندگی و کار برادرش صحبت کرد

4. Socialists styled themselves as liberals and then spoke glowingly of democracy, executing a deft bait and switch to supplant liberty with majoritarianism.
[ترجمه ترگمان]سوسیالیست ها خود را آزادیخواهان می خواندند، و سپس با glowingly از دموکراسی سخن می گفتند و یک طعمه را به کار می گرفتند و switch را با majoritarianism جایگزین می کردند
[ترجمه گوگل]سوسیالیستها خود را به عنوان لیبرال تمایل دادند و سپس به شکلی از دموکراسی سخن گفتند، یک طعمه را به اجرا درآوردند و با آزادی بزرگتر، آزادی را تغییر دادند

5. For girls like us they speak glowingly of careers as key punch operators and bank tellers.
[ترجمه ترگمان]برای دخترانی مانند ما، آن ها به عنوان عملگرهای اصلی پانچ و tellers بانک صحبت می کنند
[ترجمه گوگل]برای دخترانی مانند ما، به طرز شگفت انگیزی از مشاغل به عنوان اپراتورهای کلیدی پانچ و حسابداران بانک صحبت می کنند

6. The evacuation of all their forces was glowingly represented as a triumphant success.
[ترجمه ترگمان]تخلیه همه نیروهای آن ها به عنوان یک پیروزی پیروزمندانه به نمایش درآمد
[ترجمه گوگل]تخلیه تمام نیروهای خود به طرز چشمگیری به عنوان موفقیت پیروز شد

7. In her letter she praised him glowingly.
[ترجمه ترگمان]در نامه اش از او تعریف و تمجید می کرد
[ترجمه گوگل]در نامه او او را به شکلی ستایش کرد

8. Archer looked at her glowingly.
[ترجمه ترگمان]Archer به glowingly نگاه کرد
[ترجمه گوگل]آرچر به شکلی به او نگاه کرد


کلمات دیگر: