کلمه جو
صفحه اصلی

cautiousness


احتیاطکاری، مواظبت، توجه

انگلیسی به فارسی

محتاط بودن


انگلیسی به انگلیسی

• wariness, carefulness, watchfulness

جملات نمونه

1. The third argument for Labour's cautiousness is only slightly more convincing.
[ترجمه ترگمان]سومین استدلال برای احتیاط حزب کارگر، تنها کمی بیشتر متقاعد کننده است
[ترجمه گوگل]استدلال سوم در مورد محتاطانه کارگر فقط اندکی قانع کننده تر است

2. Self-restraint, cautiousness, and prudence will keep bad luck away! Dr T. P. Chia
[ترجمه ترگمان]خویشتن داری، احتیاط، احتیاط، و احتیاط، بخت بد را دور نگه می دارد! دکتر تی پی چیا
[ترجمه گوگل]خودداری، محتاط بودن، و احتیاط، بد شانسی را حفظ خواهد کرد! دکتر T P Chia

3. Mr Mubarak's cautiousness used to be welcomed as an antidote to the histrionics of Nasser and Sadat.
[ترجمه ترگمان]این احتیاط آقای مبارک به عنوان پادزهر the ناصر و سادات مورد استقبال قرار گرفت
[ترجمه گوگل]محتاط بودن آقای محمود احمدی نژاد به عنوان پادزهر به عنوان وزیر امور خارجه ناصر و سادات مورد استقبال قرار گرفت

4. I have been amazed at much of the cautiousness displayed in much of the current analysis of the dying giant.
[ترجمه ترگمان]من از این احتیاط که در بسیاری از تحلیل فعلی این غول رو به مرگ نمایش داده شده بود، حیرت زده شدم
[ترجمه گوگل]من در بیشتر موارد محتاطانه که در بسیاری از تحلیل های فعلی غول مرگبار دیده می شود، شگفت زده شده ام

5. While so preoccupied, he forgot his usual cautiousness.
[ترجمه ترگمان]در حالی که این احتیاط را داشت، این احتیاط همیشگی را از یاد برد
[ترجمه گوگل]در حالی که خیلی دغدغه داشت، او عادت های معمول خود را فراموش کرد

6. Emotionality, extroversion, openness, cautiousness dimensions of Five-Factor personality and conflict dimensions of teacher-student relations can significantly predict adolescents' mental health.
[ترجمه ترگمان]Emotionality، برون گرایی، باز بودن، ابعاد احتیاط شخصیت پنج گانه و ابعاد تعارض روابط معلم - دانش آموز می تواند به طور قابل توجهی سلامت روانی نوجوانان را پیش بینی کند
[ترجمه گوگل]اضطراب، باز بودن، ابعاد احتیاطی شخصیت پنج عامل و ابعاد درگیری روابط معلم و دانش آموزان می توانند سلامت روان نوجوانان را به طور قابل توجهی پیش بینی کنند

7. Introduces the conditions of concrete application of accounting cautiousness principle in inventory pricing, fixed asset depreciation, business of bad debt loss and asset decrement.
[ترجمه ترگمان]بررسی شرایط کاربرد عینی اصل احتیاط حسابداری در قیمت گذاری موجودی، استهلاک دارایی ثابت، کسب وکار از دست دادن بدهی بد و کاهش دارایی
[ترجمه گوگل]شرایط استفاده مشخص از اصل احتیاط حسابداری در قیمت گذاری موجودی، استهلاک دارایی ثابت، کسب و کار از دست دادن بدهی بد و کاهش ارزش دارایی را معرفی می کند

8. They always trusted in his cautiousness.
[ترجمه ترگمان]آن ها همیشه به احتیاط او اعتماد داشتند
[ترجمه گوگل]آنها همیشه در احتیاط خود اعتماد دارند

9. Loneliness is a spiritual cautiousness, like the bloomy snow lotus herb on the summit of the mountain, beautiful and solemn.
[ترجمه ترگمان]تنهایی یک نوع احتیاط روحی است، همچون گیاهی که در قله کوه، زیبا و باشکوه است
[ترجمه گوگل]تنهایی احتیاط معنوی است، مانند گیاه لوتوس برفی بر روی صخره کوه، زیبا و مهیج

10. He thought that the culture of forestallment including austereness, plain and cautiousness in life.
[ترجمه ترگمان]او فکر می کرد که فرهنگ of شامل austereness، جلگه و احتیاط در زندگی است
[ترجمه گوگل]او تصور می کرد که فرهنگ پیشگیری از جمله شایستگی، ساده و محتاط در زندگی است

11. His followers Johann Kaspar Spurzheim and George Combe divided the scalp into areas they labeled with traits such as combativeness, cautiousness, and form perception.
[ترجمه ترگمان]پیروان او، یوهان Kaspar Spurzheim و جورج Combe پوست سر را به مناطقی تقسیم کردند که با ویژگی هایی چون پرخاشگری، احتیاط، و ادراک شکل برچسب می زدند
[ترجمه گوگل]پیروان او، یوهان کاسپار اسپورزهایم و جورج کامب، پوست سر را به مناطقی که با صفات مشخص شدهاند مانند مبارزه، احتیاط و ادراک فرم تقسیم کردهاند

12. After filial piety and fraternity, the next virtues we should have are cautiousness and trustworthiness.
[ترجمه ترگمان]پس از تقوا و برادری فرزندی، فضایل بعدی که باید داشته باشیم، احتیاط و قابل اعتماد بودن است
[ترجمه گوگل]بعد از پیروزی و برادری، فضیلت های بعدی ما باید محتاط و قابل اعتماد باشند


کلمات دیگر: