کلمه جو
صفحه اصلی

go go


وابسته به رقص با موسیقی راک (مثلا در دیسکوتک ها)، وابسته به رقصگر موسیقی راک (که معمولا نیمه عریان در کاباره ها می رقصد)

انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: (informal) of or related to discotheques or to the lively music or dancing at discotheques.

- There used to be a go-go here in the sixties, where we loved to dance.
[ترجمه ترگمان] اینجا در دهه ۶۰، جایی که ما عاشق رقص بودیم، بود
[ترجمه گوگل] در دهه شصت، در آنجا شادی می کردیم که در آن رقص را دوست داشتیم

(2) تعریف: employed at a discotheque.

- a go-go dancer
[ترجمه ترگمان] یه رقاص go
[ترجمه گوگل] رقصنده ی رفتن

(3) تعریف: full of energy; vivacious; lively.

• of discotheques, of the music or dancing at discotheques

جملات نمونه

1. Current economic activity is markedly slower than during the go-go years of the mid to late 1980s.
[ترجمه ترگمان]فعالیت اقتصادی کنونی به طور قابل ملاحظه ای نسبت به سال های آخر تا اواخر دهه ۱۹۸۰ کندتر است
[ترجمه گوگل]فعالیت اقتصادی فعلی به مراتب کندتر از سالهای میانه و اواخر دهه 1980 است

2. They made a fortune during the go-go years of the 1980s.
[ترجمه ترگمان]آن ها در ساله ای آخر دهه ۱۹۸۰ ثروتی به هم زدند
[ترجمه گوگل]آنها در طول سالهای دهه 1980، ثروت را به دست آوردند

3. It will be a go-go business with pre-tax profits forecast to climb from £152m last year to £200m.
[ترجمه ترگمان]این یک کسب وکار ادامه دار با پیش بینی سود پیش از مالیات برای صعود از ۱۵۲ میلیون پوند در سال گذشته به ۲۰۰ میلیون پوند خواهد بود
[ترجمه گوگل]پیش بینی می شود که درآمد پیش از مالیات از 152 میلیون پوند در سال گذشته به 200 میلیون پوند برسد

4. Budapest has the go-go feel of a city on the move and fine restaurants to match.
[ترجمه ترگمان]بوداپست در حال حاضر احساس یک شهر را در جنب و جوش و رستوران ها دارد
[ترجمه گوگل]بوداپست احساس می کند که یک شهر در حال حرکت و رستوران های خوب برای مطابقت است

5. Our sense of history in this go-go society is fragile.
[ترجمه ترگمان]حس ما از تاریخ در این جامعه رو به ترقی، شکننده است
[ترجمه گوگل]حسن تاریخ ما در این جامعه یونگ شکننده است

6. Kier wanted to be a go-go dancer, then a psychologist, then a textile designer.
[ترجمه ترگمان]Kier می خواست رقاص ماهری باشد، سپس یک روانشناس و سپس یک طراح لباس
[ترجمه گوگل]کیر می خواست که رقصنده ی رفتن باشد، سپس یک روانشناس و سپس یک طراح نساجی

7. When midway through the set four go-go dancers appear, the warped cabaret becomes all too slick and momentum is lost.
[ترجمه ترگمان]وقتی که در وسط راه چهار رقاص دیگر ظاهر می شوند، کاباره warped شده بسیار لغزنده می شود و مومنتوم از دست می رود
[ترجمه گوگل]هنگامی که در نیمه راه از چهار مجموعه رقصنده های رفتن به نظر می آید، کاباره پاره پاره می شود که خیلی نرم و صاف و از دست رفته است

8. Thousands of people became millionaires during the go-go 1980s.
[ترجمه ترگمان]در دهه ۱۹۸۰ هزاران نفر میلیونر شدند
[ترجمه گوگل]هزاران نفر در طی دهه 1980 میلادی میلیونر شدند

9. We've invested in several go-go medical stocks.
[ترجمه ترگمان]ما در چندین انبار بعدی پزشکی سرمایه گذاری کرده ایم
[ترجمه گوگل]ما در چند سهام پزشکی برویم سرمایه گذاری کردیم

10. Gogo is going to play video games.
[ترجمه ترگمان]gogo قصد دارد بازی های ویدیویی بازی کند
[ترجمه گوگل]Gogo در حال رفتن به بازی های ویدئویی است

11. B. Gogo had a bad grade.
[ترجمه ترگمان]و gogo نمره بد گرفت
[ترجمه گوگل]B Gogo درجه بدی داشت

12. Okay, I'm gogo for broke and bet all the cash I HAs on my cards.
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، من gogo که ورشکست بشم و همه پول هایی رو که روی کارت های من نوشته بود شرط ببندم
[ترجمه گوگل]ببخشید، من برای گرفتن پول نقض شدم و تمام پول نقد من را روی کارتهایم گذاشتم

13. The whole high school was shocked at the gogo who killed themselves in a suicide pact.
[ترجمه ترگمان]کل دبیرستان از the که خودشان را در یک پیمان خودکشی کشتند شوکه شده بود
[ترجمه گوگل]کل دبیرستان در Gogo که خود را در یک قرارداد خودکشی کشته بود شوکه شد

14. What did you do, Gogo?
[ترجمه ترگمان]تو چی کار کردی، \"gogo\"؟
[ترجمه گوگل]شما چه کار کردی، Gogo؟

پیشنهاد کاربران

Used to describe a financial secure period or business in which there is especially fast or active development


کلمات دیگر: