کلمه جو
صفحه اصلی

hematochezia

انگلیسی به فارسی

هماتوشیا


انگلیسی به انگلیسی

• passage of bloody stools (usually due to gastrointestinal bleeding)

جملات نمونه

1. Taking large amount can cause serious gastroenteritis, vomiting, hematochezia, convulsion, and in serious cases can result in death.
[ترجمه ترگمان]گرفتن مقدار زیاد می تواند باعث اسهال، استفراغ، تشنج، تشنج، و در موارد جدی منجر به مرگ شود
[ترجمه گوگل]مصرف مقدار زیادی می تواند باعث گاستروانتریت، استفراغ، هماتوژن، تشنج و موارد جدی شود

2. Hematochezia was the main syndrome of rectal cancer and it happened commonly in old age than younger cases, but the abdominal pain was lowered happenes then younger.
[ترجمه ترگمان]Hematochezia سندرم اصلی سرطان مقعد بود و در سن پیری بیشتر از موارد کوچک تر رخ داد، اما درد شکمی پایین آمد و سپس جوان تر شد
[ترجمه گوگل]هماتوشیا سندرم اصلی سرطان رکتوم بود و معمولا در سنین بالاتر از موارد جوانتر اتفاق می افتد، اما درد شکمی هیدروژنی کاهش یافته و سپس جوانتر می شود

3. Critically ill patients will be hemoptysis, hematemesis, hematochezia, urinating blood, such as bleeding.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به خون، خونی، hematemesis، hematochezia، ادرار کردن خون و خون ریزی هستند
[ترجمه گوگل]بیمارانی که از نظر بیماری در معرض خطر خونریزی، هماتومیز، هماتوژن، خون ادراری، مانند خونریزی هستند

4. Objective:Investigated the incidence of college students' hematochezia, comprehended the related factors, mean while provided health education, to reduce the symptoms.
[ترجمه ترگمان]هدف: افزایش رخداد دانشجویان کالج hematochezia، عوامل مرتبط را درک می کند، به این معنی که آموزش بهداشتی را فراهم می کند تا نشانه ها را کاهش دهد
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی میزان بروز هماتوشیای دانشجویان دانشگاهی، درک عوامل مرتبط با آن، در حالی که ارائه آموزش بهداشت، برای کاهش علائم است

5. Methods: A retrospective review of 40 patients with hematochezia under general anesthesia in children by mean of adult colonoscopy screening, and treatment information were analyzed.
[ترجمه ترگمان]روش ها: بررسی گذشته نگر حدود ۴۰ بیمار مبتلا به hematochezia تحت بی هوشی عمومی در کودکان به دلیل غربالگری بزرگسالان بالغ، و اطلاعات درمانی مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]روش بررسی: در یک بررسی گذشته نگر 40 بیمار مبتلا به هماتوخیا تحت بیهوشی عمومی در کودکان با استفاده از میانگین غربالگری کولونوسکوپی بالغ و اطلاعات درمان مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت

6. The patients with rectal melanoma presented with hematochezia, anorectal pain and dyschezia.
[ترجمه ترگمان]بیماران مبتلا به سرطان روده مقعد مبتلا به hematochezia، درد anorectal و dyschezia بودند
[ترجمه گوگل]بیماران مبتلا به ملانوم رکتوم با درد هماتوشیا، درد انحرافی و دیسکزی می باشند

7. Chronic diarrhea often with mucus or blood; cats may have formed feces with hematochezia .
[ترجمه ترگمان]اسهال مزمن اغلب با مخاط و یا خون وجود دارد؛ گربه ها ممکن است مدفوع آلوده به مدفوع داشته باشند
[ترجمه گوگل]اسهال مزمن اغلب با مخاط یا خون؛ گربه ها ممکن است مدفوع را با هماتوکسی تشکیل داده باشند

8. Results The clinical manifestations included abdominalgia, vomiting, abdominal distension and mass, diarrhea, hematochezia.
[ترجمه ترگمان]نتایج The بالینی شامل abdominalgia، استفراغ، distension شکمی و جرم، اسهال، hematochezia است
[ترجمه گوگل]نتایج: علائم بالینی شامل: شکم، استفراغ، انسداد شکمی و توده، اسهال، هماتوژنیک بود

9. The medicine is essentially used for curing internal and external hemorrhoids, lotus hemorrhoids, mixed hemorrhoids, rectocele, anal fistula, hematochezia and perianal swelling.
[ترجمه ترگمان]این دارو برای درمان بواسیر داخلی و خارجی، بواسیر، hemorrhoids، rectocele، anal، anal، hematochezia و perianal مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]این دارو برای درمان هموروئید داخلی و خارجی، هموروئید لوتوس، هموروئید مخلوط، رکتوسل، فیستول مقعد، هماتوژن و تورم پریانال استفاده می شود

10. The major manifestations included constipation, indisposition, pain in anal region, hematochezia and submucous hemispherical mass.
[ترجمه ترگمان]اشکال عمده شامل یبوست، کسالت، درد در منطقه مقعدی، hematochezia و submucous کروی بود
[ترجمه گوگل]تظاهرات مهم شامل یبوست، عدم انسداد، درد در ناحیه مقعد، هماتوشیا و توده نیمه قوس ساباکوس بود

11. Results: The clinical symptoms of the cases of colonic lipoma mainly includes abdominal pain, hematochezia and change of stool excretion habits.
[ترجمه ترگمان]نتایج: علایم بالینی حالات colonic عمدتا شامل درد شکمی، hematochezia و تغییر عادات دفع مدفوع است
[ترجمه گوگل]یافته ها: علایم بالینی لیست کولون عمدتا شامل درد شکم، هماتوژی و تغییر عادات دفع مدفوع است

12. The conventional stool plus occult-blood of the patients before and after the treatment are all normal except 1 case of hemorrhoids hematochezia.
[ترجمه ترگمان]چهار پایه سنتی به علاوه خون اسرار آمیز بیماران قبل و بعد از درمان همه عادی هستند، به جز یک مورد of
[ترجمه گوگل]مدفوع معمولی به همراه خون مخفی از بیماران قبل و بعد از درمان، به جز 1 مورد هموروئیدی هموروئیدی، طبیعی است

13. Results: All patients had abdominal pain, 67% patients had vomiting and 44% had hematochezia .
[ترجمه ترگمان]نتایج: همه بیماران درد شکمی داشتند، ۶۷ درصد بیمار استفراغ کرده بودند و ۴۴ درصد hematochezia داشتند
[ترجمه گوگل]یافته ها: همه بیماران درد شکم، 67٪ بیماران دچار استفراغ و 44٪ بیماران هماتوخسی بودند

14. Conclusions:Some help for its early diagnosis and treatment could get through the clinical analysis of hematochezia, dysporia, anorectal ache and rectal touch in patients with high rectal cancer.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: برخی به درمان اولیه خود کمک می کنند و درمان می تواند از طریق تجزیه و تحلیل بالینی of، dysporia، درده ای anorectal و سرطان مقعد در بیماران مبتلا به سرطان مقعد بالا به دست آید
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: بعضی از تشخیص ها و درمان های قبلی می توانند از طریق تجزیه و تحلیل بالینی هماتوخسی، دیسپوریا، درد انقراض و لمس رکتوم در بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ انجام شوند

پیشنهاد کاربران

دفع خون تازه ( نشانه ی خونریزی دستگاه گوارش تحانی است میتواند با یا بدون مدفوع باشد )


کلمات دیگر: